بخشی از مقاله

چکیده:

امروزه دانش به عنوان یک سرمایه و دارایی غیرملموس جایگاه مهمی در سازمانها پیدا کرده است. بکارگیری هرچه بهتر و موثرتر دانش سازمانی به صورت سازماندهی و مدیریت شده و تلفیق آن در فرهنگ سازمانی، پیشرفت قابل توجه از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سازمانها ایجاد می کند اما از سوی دیگر مدیریت دانش ناموفق هم می تواند هزینه هنگفتی را به سازمان تحمیل کند. بنابراین شناسایی دانش های کلیدی و بهره گیری از آنها یکی از فاکتورهای کلیدی موفقیت سازمانها است.

هدف این پایان نامه ارائه مدلی مناسب جهت شناسایی دانش کلیدی مورد نیاز شرکت پشتیبانی امور دام کشور مبتنی بر عوامل حیاتی موفقیت - CSF - با رویکرد کارت امتیازی متوازن - BSC - می باشد تا بدینوسیله زمینه لازم جهت استفاده بهینه از دانش کلیدی سازمان فراهم گردد. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی از تکنیک دلفی فازی جهت پالایش مولفه ها بهره گرفته شده است.

طی چهار مرحله نظر سنجی انجام و نتایج هر مرحله با استفاده از فرمولهای مدل چنگ لین مورد پالایش قرار گرفته است. مدل دانش کلیدی سازمان در چهار بعد کارت امتیازی متوازن و 7 مولفه عوامل حیاتی موفقیت سازمان در 26 گزینه طراحی و بعنوان مدل اولیه ی پیشنهادی ارائه شده است. براساس نتایج به دست آمده از این تحقیق مدل نهایی دانش های کلیدی سازمان امور دام کشور با 28 دانش کلیدی استخراج و ارائه گردید تا برای ارتقای بهره وری و موفقیت سازمان مورد استفاده قرار گیرد .

-1 مقدمه :

مدیریت دانش بهعنوان یکی از موضوعات جالب و چالش برانگیز علم مدیریت در هزاره جدید است. دامنه، کاربرد، و استفاده از آن گسترده شده و به عنوان حوزهای میان رشتهای جای خود را در متون مدیریتی باز کرده است. سازمانها برای موفقیت و رقابت در محیط پر فراز و نشیب نیاز به استفاده از استراتژیهای قابل انطباق و هوشمندی را مشتمل بر رویهها و فرآیندهای مدیریت دانش دارند. در این تحقیق ما به دنبال شناسایی دانش کلیدی مورد نیاز در شرکت پشتیبانی امور دام مبتنی بر عوامل حیاتی موفقیت1 با استفاده از کارت امتیازی متوازن هستیم.

با توجه به اینکه درحوزه دام و نهاده های کشاورزی، شرکت یکسری دانشها وجود دارد که به صورت نانوشته و تجربی است و نزد خبرگان و کارشناسان به صورت تجربی به وجود آمده و در کتابها نیز یافت نمی شود، دانش هایی مثل روشهای موفقیت در مقابل رقبا و تنظیم قیمت بازار فرآورده های دامی و نهاده کشاورزی و رسالت شرکت که یک کار تخصصی و بزرگ در کشور محسوب می شود و این دانشها بدون مدیریت دانش از بین میرود و نابود می شود و مستلزم حفظ این دانشها و تحقیقاتی از این قبیل می باشد.

شناسایی عوامل کلیدی موفقیت هر سازمان برای تحقق اهداف راهبردی و کلان ضروری و لازم است لذا برای دستیابی به مأموریت، اهداف بلند مدت/کوتاه مدت کسب و کار عوامل کلیدی موفقیت باید به خوبی شناسایی و اجرا شوند .با شناسایی عوامل کلیدی موفقیت می توان یک اصل و معیار مناسب سنجش عمومی و رایج ایجاد کرد که در صورت لزوم برای هدایت و اندازه گیری میزان موفقیت کسب و کار از آن به عنوان مرجع استفاده نمود - کاراللی2، . - 2004 پژوهش حاضر سعی در شناسایی عوامل کلیدی موفقیت براساس مدل کارت امتیازی متوازن داشته و با اندازه گیری، پایش و ترسیم ارتباط هر جزء دانش کلیدی مورد نیاز با اهداف راهبردی و ارائه راهکار علمی و عملی، تصویر کلی و جامع از آنچه که موفقیت و دستیابی به اهداف را محقق می سازد، می پردازد.

1-1 ادبیات تحقیق :

ویژگیها و پیچیدگیهای نهفته در دانش موجب شده است تا نسبت به آن تعاریف مختلفی بیان گردد. یکی از عوامل پیچیدگی دانش ناشی از ماهیت مبهم و غیرملموس آن میباشد. داونپورت و پروساک3 از اندیشمندان مشهور حوزه دانش، دانش را ترکیبی منعطف و قابل تبدیل از تجارب، ارزشها ، اطلاعات معنی دار و بینشهای متخصصان که چارچوبی را برای ارزیابی و انسجام اطلاعات و تجارب جدید ارائه میدهد، میداند. همچنین نوناکا و تاکوچی4 ایجاد دانش را ناشی از ترکیب اطلاعات دریافتی و مفهوم سازی افراد میدانند . این استدلال نمایانگر آن است که دانش میتواند تنها در زمینه انسانی و عقاید و تجربیات آنها یافت شود.

سرمایه فکری به مجموع دانشها و تواناییهای همه کارکنان اطلاق میشود که منجر به ایجاد ثروت برای سازمانی می-شود - چن و همکاران5،. - 2004 بهعبارت دیگر سرمایههای فکری بهصورت گروهی از داراییهای دانش محور تعریف میشوند که به یک سازمان اختصاص دارند و جزء ویژگیهای آن سازمان محسوب میشوند و بهطور قابل ملاحظهای از طریق افزایش سطح ارزش افزوده برای ذینفعان کلیدی، به بهبود وضعیت رقابتی سازمان منجر میشوند - گوپتا وهمکاران6،. - 2000 از نظر محققان و صاحبنظران متعدد سرمایه فکری شامل سه بعد سرمایه انسانی7، سرمایه ساختاری8 وسرمایه مشتری9 - رابطهای - می- باشد.

- رامیرز و همکاران10، - 2007 ریشه مدیریت دانش را میتوان در حوزههای پیشرفتهای از قبیل مدیریت کیفیت فراگیر11، بازمهندسی فرآیند تجاری12، نظامهای اطلاعاتی13 و مدیریت منابع انسانی14 مشاهده کرد. مدیریت دانش در اوایل دهه 1990 به طور جدی وارد مباحث سازمانی گردید، گرچه بحث و مذاکره در رابطه با دانش خیلی پیش تر آغاز شده بود. - مارشال - 196515، ادعا میکند که بخش اعظم سرمایه، شامل دانش است. وی همچنین معتقد است که دانش قدرتمندترین موتور تولید است، بدین ترتیب سازمانها باید به طور فزاینده ای بر مدیریت آن تأکیدکنند.

کوهن - 1970 - 16، تاکید میکند که دانش فی نفسه سرمایه مشترک یک گروه است. هابرمس - 1972 - 17، به این نکته اشاره میکند که دانش به عنوان یک موجودیت انتزاعی نباید تلقی شود، بلکه محصولی مبتنی بر اراده است و بعضی اوقات مبتنی بر فعالیت های ناآگاهانه بشر است - شوقی و خوشقیام،. - 1391 در توسعه اقتصادی دانایی محور، مدیریت دانش از ارکان اصلی محسوب میشود، برای این ادعا دلایلی ذکر میشود که برخی از آنها عبارتند از: - کوهن و پال18،. - 2000

-1-3 پیشرفت فوق العاده سریع فناوریهای مختلف درقرن جدید -2-3سرعت خلق نوآوری ها و رقابت شدید در بازاریابی -3-3کاهش اندازه نیروی کار تحت تاثیر عنصر رقابت در اقتصاد جهانی -4-3کاهش طول زمان جهت کسب دانش و تجربه شناسایی عوامل کلیدی موفقیت برای هر سازمان یا پروژه ای برای به موفقیت رساندن اهداف آن ضروری و لازم است. عوامل کلیدی موفقیت می تواند برای کمک به شرکتها در شناسایی سیستمهای اطلاعاتی مورد نیازشان، مورد استفاده قرار گیرد.

برای هر مدیر، عوامل کلیدی موفقیت تعدادی زمینه های راهنما در مورد کار است که این زمینه ها بایستی به منظور رشد و پیشرفت سازمان به درستی تعریف شوند. معملولا کمتر از ده مورد از این عوامل هستند که هر مدیر باید در نظر بگیرید. بسیاری از استراتژیستها با درک کلیات و مفاهیم عوامل حیاتی موفقیت و شایستگیها بر پایه قضاوتهای ذهنی و تجربی، به ارائه رویکردهایی در زمینه استخراج عوامل حیاتی موفقیت میپردازند. هنگامیکه رقابت بین بازارها افزایش مییابد نهتنها چالشهای رودرروی سازمانها شامل طراحی استراتژیهای رقابتی میشود بلکه اجرای سریع و اثربخش آنها را نیز دربر میگیرد.

کارت امتیازی متوازن نظامی برای مدیریت عملکرد است که ایده اولیه آن سال 1990، در خلال تحقیقات رابرت کاپلان و دیوید نورتون در زمینه روش های نوین سنجش عملکرد سازمان شکل گرفت این ایده در طول زمان توسعه و تکامل فراوان یافت تا جایی که از یک ابزار سنجش و اندازه گیری عملکرد، اکنون به یک نظام مدیریت راهبردی تبدیل شده است - کاپلان و نورتون،. - 2004 کارت امتیازی متوازن یک چارچوب ارزیابی عملکرد است که با مجموعهای از مقیاسهای مالی و غیر مالی، یک نگاه کامل به عملکرد شرکت میاندازد - کاردینال و همکاران19،. - 2010 این روش یک تعادل و توازن بین اهداف بلند مدت و کوتاه مدت، بین مقیاسهای مالی و غیرمالی، بین شاخصهای رهبر و پیرو و بین چشم اندازهای عملکرد داخلی و خارجی برقرار میکند. - میلیس و مرکن20، . - 2004

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید