بخشی از مقاله
چکیده
یکی از عوامل موثر بر طراحی بدنه های شهری استفاده بهینه از عوامل محیطی ، استفاده بهینه از انرژی و عدم صدمه رسانی به آنها می باشد.. بدنه های شهری از مؤثرترین عناصر تأثیرگذار بر کیفیت فضاهای شهری هستند که اصلاح آنها به بالا رفتن کیفیت شهر منجر میشود .
ازسوی دیگر بدنه های شهری اکثر شهرهای کشور، از لحاظ زیست محیطی در وضعیت مطلوبی نمی باشند ؛ که از موارد اهمیت این پژوهش است.این پژوهش به روش استفاده از سوابق موضوع تحقیق و مطالعات کتابخانه ای میباشد. که سعی شده: در کنار ویژگیهای هویتی، توجه به شرایط اقلیمی هر منطقه، وویژگیهای محیطی ،مقاومت مصالح در برابر رطوبت، فضای سبز برای ایجاد آسایش حرارتی، مصالح مقاوم در برابر دما و دیوار سبز و ا کسیژن ساز، برای طراحی بدنه های شهری در اولویت باشند.
.1 مقدمه
بسیاری از نظریه پردازان به ارتباط انسان و طبیعت و لزوم حفظ و بهره گیری از این تماس در محیطی های ساخته شده اعتقاد دارند اما این نظریه ها در بیشتر موارد بر دیدگاهی هنجاری نسبت به زندگی انسان تأکید ورزیده و کمتر به عنوان یک پژوهش و یک ضرورت در قالب تحقیقات سازمان یافته پرداخته شده است.
با گسترش نگرانی ها نسبت به تغییرات نامطلوب آب و هوایی زمین و محیط زندگی انسان ها، انگیزه برای بهره گیریی از منابع وعوامل طبیعی به عنوان راه حلی مناسب جهت جبران گوشه ای از خسارتهای زیست محیطی و بازگشت به همسازی با طبیعت بیشتر می شود. تکنولوژی امروز به طراحان اجازه می دهد که ازمصالح بومی ،پوشش گیاهی سبز، وغیره ...به عنوان مصالحی در طراحی پوسته ساختمان استفاده کنند .هدف از این کار کاهش مشکلات زیست محیطی زندگی شهری امروز و خلق فضای مطلوب تر برای زندگی است .
پو سته ساختمان و یا به نوعی نمای ساختمان را می توان به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل موثر در کارایی انرژی و همچنین پارامترهای مرتبط با کیفیت بدنه های شهری و آسایش ساکنین ساختمان و تأثیرات مثبت بصری در محیط شهری دانست . با کاهش روزافزون منابع انرژی و افزایش الودگی های محیطی در شهرها واضح است که هدف اصلی طراحی بدنه های شهری می بایست بکارگیری حداکثر تکنولوژی ها و استراتژی های موجود در جهت خلق فضای مطلوب با کمترین مصرف منابع تجدیدناپذیر انرژی باشد.
2 مبانی نظری و پیشینه تحقیق
.1,2 مفهوم فلسفی فضا
وابستگی انسان به فضا دارای ریشه های عمیق می باشد . این وابستگی از نیاز به درک روابط اجتماعی انسان جهت ثبت مفهوم و حاکمیت بر دنیای حوادث و رویدادها سرچشمه می گیرد . انسان خود را با محیط وفق می دهد . بسیاری از حرکات بشر واگر است بدین معنی که اشیاء مورد ارتباط مطابق با چنین روابطی به دوره نزدیک ، بیرونی ، اندورنی ، مفرد ، جمع و پیوسته و گسسته تقسیم گردیده اند . لذا فضا وجه خاصی از ایجاد ارتباط نمی باشد بلکه گونه ای است از هر ایجاد ارتباطی . بنابراین فضا فقط یک جنبه از ارتباط کلی می باشد . برای اینکه انسان بتواند تصورات خود را از قوه به فعل درآورد لازمست که روابط واگرا را درک نموده و آنها را در قالب یک مفهوم فضایی هم آهنگ نماید .. فلاسفه یونانی فضا را شیئی بازتاب خوانده اند .
.2,2 منظر شهری
منظر شهر به عنوان مجموعه ای از عناصر طبیعی و مصنوع اعم از کالبد وفضا های شهر، انسان ها ،رفتارها، فعالیت های انها وغیره به عنوان نخستین جلوه از شهر اینه تمام ویژگی های Bتاریخی فرهنگی وطبیعی شهر قلمداد می شود.به عقیده جان راسکین، منظر شهری چیزی بیش از یک مسئله برنامه ریزی و طراحی شهری است و در درجه نخست مسئله ارزش ها، اهداف انسانی و به رسمیت شناخته شدن مسئولیت های اجتماعی توسط آحاد جامعه است
منظر شهری حاصل سطح تماس انسان و شهر است و در این راستا، انسان نه تنها در ساختار چشم انداز بصری شهراز طریق فعالیت های خود بر منظر شهری تأثیر می گذارد، بلکه رفتار و درک ذهنی شهروندان نیز از طریق تماس با منظر شهری تأثیر می پذیردهمچنین بیان شده است که منظر شهری، فهم شهروندان از شهر است که به واسطه ادراک نمادهای آن ابعاد کالبدی شهرو تداعی معانی مرتبط با آنها ابعاد ذهنی و خاطره ای صورت می گیرد .اهداف سه گانه منظر شهری عبارتند از:
زیبایی شناختی، فرهنگی هویتی و عملکردی [13] .از دیدگاه گلکار منظر شهر، تلفیقی سه گانه از منظر عینی شهر، منظر ذهنی شهر و منظر عاطفی شهر است که مبنای رفتار قرار میگیرد
منظر شهری را هنر تناسبات می داند. .منظور کالن از واژه منظر شهری براساس کالبد شهر و با تأ کید بر دیدها در شهر پایه گذاری شد. او در کتاب خود به اهمیت دیدهای پی در پی در محیط اشاره نمود. وی در خصوص منظر شهری بیان کرد، هنگامی که ساختمانی در یک مکان به صورت منفرد ساخته می شود، تنها به عنوان یک تجربه معماری تلقی می شود، ولی ا گر تعداد زیادی ساختمان در کنار یکدیگر ترکیب شوند، واقعه جدیدی به وقوع می پیوندد که در حوزه منظر شهری تلقی میشود؛ این واقعه جدید را هنر تناسبات می نامند
در سال 1961 لینچ ،مفهوم تصور ذهنی شهر با انتشار کتابی با عنوان سیمای ذهنی شهر ارائه نمود. لینچ در این کتاب ابعاد ذهنی منظر شهری را مطرح کرد، بدین ترتیب ا گر کالن بیشتر بر ابعاد عینی منظر تأ کید داشت، لینچ ابعاد ذهنی آن را مؤکدانه مورد توجه قرار داد ،.[16]لینچ سه عامل ادرا کی، فیزیکی و عملکردی را در منظر شهری با اهمیت می داند
وی برای مطالعه تصویر ذهنی شهر، هر محیط شهری را شامل سه جز می داند: هویت، ساختار و معنی .همان طورکه بررسی ها نشان می دهد، منظر شهر را می توان در سه مقیاس کالن، میانی و خرد مورد بررسی قرار داد.
.3,2 مفهوم نما
نمای هر ساختمان در مجموعه شهری که در آن حضور دارد مؤثر است و این تأثیر را به بدنه خیابان ها یا میدان ها که در آن قرار گرفته است، انتقال می دهد. در واقع نمای شهری متشکل از بناهای شهری است. بنابراین وقتی که از دید معماری با این کلمه برخورد می کنیم، اشاره مستقیمی به نمای ساختمان ها داریم
در واقع نمای ساختمان ها به صورت یک صفحه نمایش ترکیبات معماری ظاهر میگردد. ترکیب های معماری حاوی نوعی معنا هستند و از این رو قادرند که خیال آدمی را تحریک نمایند و با وی ارتباط برقرار کنند. به همین دلیل بخشهای عمدهای از ارتباط انسان با محیط اطرافش از طریق ارتباط بصری و ذهنی وی با ترکیب های معماری آن محیط اتفاق میافتد، این نوع ارتباط که خصلتی بسیار تجریدی دارد، زمینهای برای تحریک ارتباط های غیر تجریدی تر و مشخص تر است
نما حد فاصل درون و برون بناست و به عنوان عنصری سه بعدی، محل تلاقی ویژگی ها و جنبه های خصوصی، معماری بنا و جنبه های عمومی و شهری است. در این حالت نما عضوی از بدنه و حتی منظر شهری تلقی شده و نقشی گسترده تر از نقش معمارانه می یابد
همچنین وی براین باور است، نما در حوزه بصری در حوزه ادرا ک و رفتار نیز جایگاه ویژهای دارد تا آنجا که به عنوان دریچه درک بصری عمل میکند و ادرا ک بصری محیط را تحت تأثیر خود قرار میدهد و علاوه بر اثرات بصری و زیبایی شناسی واجد اثرات روانی و اجتماعی نیز گردیده و مؤثرترین عنصر تأثیرگذار برکیفیت بصری بنا و فضا میشود
نمای شهری که بتواند تصویر مناسبی از خود به جای بگذارد، میتواند نقش اجتماعی هم داشته باشد، چرا که به مردم کمک می کند، بدانند درکجا هستند و در نتیجه محیط را خوانده، به نحو مطلوب تری فعالیت هایشان را تنظیم کنند و حتی میتواند خاطرات جمعی و ارتباطات گروهی را افزایش دهد.
کریر، عنوان می کند که ترکیب یک نما با در نظر گرفتن نیازهای عملکردی ، پنجره ها، درهای بازشو، سایهبان و سطح ً باید به دنبال خلق یک کلیت هماهنگ به وسیله اساسا تناسبات خوب، وزن های عمودی و افقی، مصالح، رنگ و عناصر تزئینی باشددر مقاله ای با عنوان طرح شهر و نما و ظاهر شهر…، ضمن اشاره به اهمیت نما به ارائه معیارهایی برای نما و ظاهر خوب میپردازد.
به زعم ، معیارها باید در بر گیرنده نیازهای ً به فرم متعدد بوده، به صورت کلی تعریف شده و چنان مستقیما مربوط باشد که سنجش ارزش هر طرح پیشنهادی را در مقایسه با سایر پیشنهادها ممکن سازد. وی بهترین منبع این معیارها را مراجعه مستقیم به خود مردم یا ملاحظه انتخاب هایشان دانسته و بهترین عرصه برای عرضه چنین معیارهایی را عرصه روان شناسی محیط میداند. معیارهایی که لینچ معرفی مینماید عبارتند از: تهییج، تنوع، قابلیت شناسایی، خاطره انگیزی، سرزندگی، هویت، تصورپذیری، خوانایی، انعطاف پذیری، سادگی، وضوح، چیرگی بخشی از فرم، تطابق با محیط، معنی داری و آموزندگی