بخشی از مقاله

چکیده

سازمانها و شرکتهای هوشمند کارهای بسیار بزرگی انجام میدهند، توانایی توسعه محصولات و خدمات خود به طور مستمر را داند و آنها را با قیمتی که موجب جهتدهی و رهبری بازار میشود، عرضه میکنند. هوشمند شدن و هوشمند عمل کردن، در دنیای همواره در حال تغییر و رقابتی امروز، بهترین عامل موفقیت در کسب و کار است. هدف پژوهش حاضر شناسایی قابلیتهای سازمانهای هوشمند بود.

روش اجرای پژوهش توصیفی پیمایشی بود. شرکتکنندگان در پژوهش 71 نفر از مدیران و سرپرستان شرکتهای نرمافزار در شهر تهران بودند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از مدل معادلات ساختاری با نرمافزار SMARTPLS استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای قابلیتهای کاربرد فناوری اطلاعات، قابلیت یادگیری سازمانی، قابلیت مدیریت دانش، حافظه سازمانی، هوش تجاری، کار تیمی، رهبری هوشمند، فرهنگ سازمانی، چشمانداز استراتژیک، نیروی انسانی دانشگر و قابلیت پویایی میتوانند به عنوان قابلیتهای سازمانهای هوشمند عمل کنند. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهادات کاربردی در پایان پژوهش ارائه شده است.

.1مقدمه و بیان مسئله

گذشته تقریبا با ثبات انسان، اکنون به جریانی با تغییرات سریع و مبهم تبدیل شده و موجب شده است تا مدیریت سنتی پاسخگوی نیاز سازمان های پیچیده امروزی نباشد. این معنا زمانی اهمیت بیشتری می یابد که بپذیریم درهرسازمان امروزی علاوه برمنبع عظیم وخلاق انسانی هوشمند، ماشین آلات هوشمندی نیز درفرآیند عملکرد سازمانها نقش مؤثری ایفا میکنند. بنابراین هوش سازمانی1 درسازمانهای پیچیده امروزی برآیند وترکیبی از دو هوش فعال انسانی وهوش مصنوعی ماشینی خواهد بود که بی تردید مدیران سازمانها برای پویائی وافزایش کارائی سازمان خود راهی جز بهره گیری از این دو جریان هوشمند نخواهند داشت

یکی از بزرگترین چالشهای مدیریت امروز چگونگی ایجاد نسلهای جدیدی از سازمانهای هوشمند است. همان گونه که افراد باهوش ویژگی هایی از قبیل توانایی های زیاد برای فهم اطلاعات پیچیده از دنیای بیرون و واکنش صحیح به این اطلاعات و هم چنین توانایی زیاد برای یادگیری سریع دارند، سازمان ها هم درجاتی از هوش را دارا می باشند. بعضی از سازمان ها بسیار کند ذهن هستند، حتی واضح ترین تغییرات را در محیطشان نمی توانند انجام دهند و به درستی واکنش نشان نمی دهند، به آرامی متوجه موضوعی میشوند و خطاها را بدون هیچ گونه اصلاحی دوباره تکرار می کنند.

بعضی از سازمان ها هم خصوصیاتی دارند که در افراد باهوش می توان آنها را دید. این سازمان ها به موضوعات جدید علاقه مند هستند و به صورت کنجکاوانه پذیرای موضوعات می باشند، سازگار و در پاسخگویی انعطافپذیر هستند و میتوانند خیلی سریع یاد بگیرند.به طور کلی سازمان های باهوش معمولا به سازمان هایی که یادگیری سازمانی، اشتراک اطلاعات و دانایی و سرعت پاسخگویی بالا به تحولات مدیریت و کسب و کار دارند، اطلاق می شود 

آلبرخت - 2003 - اظهار میکند که سازمان هوشمند یکی از مهمترین مواردیست که در مسیر سازمانهای امروزی قرار گرفته است. حقیقت ساده این است که موفقیت کسب و کارها بستگی به قدرت فکر اندکی از کارکنان با توانمندی و سطح بالای دانش میباشد. این گروه، افرادی هستند که میتوانند طرحریزی، سازماندهی، رهبری، مدیریت، تحلیل، مفهومسازی، راهبردی کردن، تصمیمگیری، نوآوری، آموزش، توصیه و توضیح ایدهها را به عهده گیرند. برای باقی ماندن در گردونه رقابت، توجه به این نکته ضروریست که مدیران شرکتها بایستی به آموزههای مدیریتی توجه کنند و آن-ها را بهکار گیرند. یکی از مفاهیم حیاتی برای این نوع از سازمانها، هوشمندی سازمانی است. بنابر این هدف پژوهش حاضر شناسایی قابلیتهای سازمانهای هوشمند هستند.

.2 مبانی نظری و پیشینه پژوهش هوش سازمانی و سازمان هوشمند

هوش یکی از دارایی های انسان است. هوش انسان ها را قادر ساخته است که زنده بمانند و موفق شوند. با این حال هوش چیست؟ مفهوم هوش با تفکر ارتباط نزدیکی دارد. در حالیکه تفکر درک و دستکاری اطلاعات را شامل می شود، هوش با توانایی های بنیادی درک جهان و مقابله با چالشهای آن سر و کار دارد. به عبارت دیگر، هوش تفکر را ممکن می سازد. هوش به افراد امکان اندیشیدن می دهد - اندیشه های پیچیده، استدلال و حل مسائل- و به آنها کمک می کند که از تجربه یاد بگیرند و با محیط انطباق کنند

هوش سازمانی و دانش مدیریت به صلاحیت سازمان برای جمع آوری اطلاعات، نوآوری، خلع دانش و عمل بر اساس دانش که بوجود آمده است، بر می گردد. هوش سازمانی، به دانش بر اساس ظرفیت یادگیری در یک سازمان بر می گردد. این ظرفیت، پایه ی موفقیت در تغییرات سریع یا محیط رقابتی دانش سازمانی را تشکیل می دهد. این توسعه و این شیوه را "دانش مدیریت" می گویند

هوش سازمانی، مجموعه ای از تکنولوژی و فرآیندهاست که به همه افراد در تمام سطوح سازمان، این امکان را میدهد تا داده را ارزیابی و تجزیه و تحلیل کنند. هوش سازمانی، امکان کسب سود، تفاهم و انسجام را از تجربیات سازمان ایجاد میکند

هوش سازمانی به عنوان یک فرآیند، تجزیه و تحلیل تئوریک یک سازمان را با مجموعه ای از فرآیندهای فرعی فراهم می سازد و هوش سازمانی به عنوان یک محصول خط مشی ترکیبی و طرح و راهنماییهایی جهت طراحی سیستم اطلاعاتی برای سازمان تهیه می کند. البته این دو جزء از یکدیگر منفک نبوده و به عنوان دو عامل وابسته به یکدیگر در سازمان عمل می کنند

هوشمندی، توانایی یادگیری و بهکار بردن استعداد و ظرفیت سازمان در ایجاد و بکارگیری توان ذهنی و خلق دانش و ارتقای آن در سازمان است . سازمانها و شرکتهای هوشمند کارهای بسیار بزرگی انجام میدهند، توانایی توسعه محصولات و خدمات خود به طور مستمر را داند و آنها را با قیمتی که موجب جهتدهی و رهبری بازار میشود، عرضه میکنند. هوشمند شدن و هوشمند عمل کردن، در دنیای همواره در حال تغییر و رقابتی امروز، بهترین عامل موفقیت در کسب و کار است.

هوشمند شدن اتخاذ تصمیمات استراتژیک مناسب و هوشمند عمل کردن پیاده سازی و اجرای مؤثر تصمیمهای استراتژیک است. سازمانها باید شرایط جاری و آینده محیط را پایش، یادگیری حاصل از پایش را به دانش تبدیل و دانش را در قالب تغییر رفتار بهکار گیرد، این فرآیند سیکل هوشمندی سازمان است. سازمان هوشمند به صورت پیوسته و مستمر با محیط در ارتباط است تا از این طریق نیازهای محیطی را شناسایی، دانش لازم را کسب و واکنش سریع داشته باشد. یادگیری، دانش آفرینی، واکنش سریع و انعطافپذیری بر مبنای فناوری اطلاعات، اساس سازمان هوشمند است. سازمان هوشمند نیازمند یادگیری، ارتباطات مداوم، ابزارهای فناوری اطلاعات، دانشافزایی، بصیرت و واکنش سریع است 

بر اساس ادبیات پژوهش عوامل مختلفی به عنوان قابلیتهای سازمانهای هوشمند شناسایی شدهاند که مهمترین آنها عبارتند از: قابلیتهای کاربرد فناوری اطلاعات، قابلیت یادگیری سازمانی، قابلیت مدیریت دانش، حافظه سازمانی، هوش تجاری، کار تیمی، رهبری هوشمند، فرهنگ سازمانی، چشمانداز استراتژیک، نیروی انسانی دانشگر و قابلیت پویایی. در جدول 1 پژوهشهایی را که به این متغیرها اشاره کردهاند گزارش شده اند.

جدول:1 قابلیتهای سازمانهای هوشمند و منابع مرتبط           

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید