بخشی از مقاله

خلاصه

هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مدلهای ارزیابی عملکرد در دانشگاهها میباشد. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی با نگرش مقطعی میباشد. جامعه آماری پژوهش، شامل اساتید رشته مدیریت در دانشگاههای مازندان میباشد. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه استاندارد، جمع آوری و از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها در این پژوهش از آزمون شاپیرو-ویلک، آزمون تی تک نمونهای و آزمون اندازهگیری مکرر استفاده شده است.

نتایج بررسیها نشان میدهد در خصوص متغیر ارزیابی عملکرد بر اساس مدل کارت امتیازی متوازن در حالت کلی و مولفههای افزایش صلاحیت و قابلیتهای دانشجویان و ایجاد محیطی جذاب و مانند آن برای دانشگاههای مازندران مناسب بوده است و در مولفههای ایجاد علم و دانش مورد تائید بین المللی و تضمین کیفیت عملکرد دانشگاه مناسب نمیباشد. در مورد ارزیابی به روش مدلهای تعالی سازمان و گسترش کارکرد کیفیت در حالت کلی و مولفههای چهارگانه آن بشرح افزایش صلاحیت و قابلیتهای دانشجویان، ایجاد علم و دانش مورد تائید بین المللی، تضمین کیفیت عملکرد دانشگاه و تحرک پذیری فعالیتها و ایجاد محیطی جذاب و مانند آن برای دانشگاهها مناسب نمیباشد.

.1 مقدمه

عملکرد سازمانی به عنوان خروجی و نتیجه حاصل از فعالیتهای سازمانها و نهادها، محوری ترین و با اهمیت ترین جنبه سنجش میزان موفقیت آنها است. مفهوم عملکرد سازمانی بیانگر این است که آیا کارها به خوبی انجام میشود؟ آیا اهداف مورد نظر حاصل شدهاند؟ آیا اهداف حاصل شده در چهارچوب بودجه تدوین شده و به صورت کارا بدست آمده است؟ آیا تبعات جانبی پیش بینی نشدهای رخ داده است؟ آیا رشد و بهبود سازمان ادامه خواهد داشت؟ بنابراین ارزیابی عملکرد سازمانها به منظور شناسایی نقاط قوت و ضعف، همواره از جایگاه خاصی برخوردار بوده و شایان توجه زیادی می-باشد.

ارزیابی عملکرد مشخص میکند که مشکل در کجاها وجود دارد و کجاها نیاز به بهبود دارد. ارزیابی عملکرد سازمان- ها را کمک میکند تا فرآیندهایش را به خوبی بشناسد و به این شناخت برسد که چه چیزی را میدانند و چه چیزی را نمیدانند .[1] عملکرد در لغت یعنی حالت یا کیفیت کارکرد. بنابراین، عملکرد سازمانی یک سازهی کلی است که بر چگونگی انجام عملیات سازمانی اشاره دارد. معروف ترین تعریف عملکرد توسط نیلی و همکاران - 2002 - ارائه شده است: "فرآیند تبیین کیفیت اثربخشی و کارایی اقدامات گذشته". طبق این تعریف، عملکرد به دو جزء تقسیم میشود:

-1 کارایی که توصیف کنندهی چگونگی استفاده سازمان از منابع در تولید خدمات یا محصولات است، یعنی رابطه بین ترکیب واقعی و مطلوب دروندادها برای تولید بروندادهای معین -2 اثربخشی که توصیف کنندهی درجهی نیل به اهداف سازمانی است .[2] در هر سازمانی، مدیران نگران نتایج فعالیتهای خود هستند و به دنبال راهکارهایی برای بهبود عملکرد سازمان بوده و معمولاً سعی میکنند از طریق سیستمهای اندازهگیری عملکرد بر فعالیتهای سازمان نظارت داشته و پیگیریهای متناظر را انجام دهند.

در واقع آنچه به عنوان سوال بزرگ فراروی سازمانها قرار دارد این است که با چه ابزاری و چگونه میتوان ضمن بررسی موارد مختلف به شکل جامع تمام نقاط قوت و حوزههای قابل بهبود را شناسایی و خود را برای حضوری موفق در عرصه رقابت آماده کرد. مطالعات اخیر نشان میدهد که ارزیابی عملکرد به شیوه سنتی براساس سیستم پس دهی مدیریت، نامناسب است. میتوان گفت که هدف از ارزیابی به شیوه سنتی قضاوت و یادآوری عملکرد با نگاه به گذشته است، در نگرش نوین رشد و توسعه بهبود و نگاه به آینده مورد توجه است .[3]

بهبود مستمر عملکرد سازمانها، نیروی عظیم همافزایی* ایجاد میکند که این نیروها می تواند پشتیبان برنامه رشد و توسعه و ایجاد فرصتهای تعالی سازمانی شود. دولتها و سازمانها و مؤسسات تلاش جلو برندهای را در این مورد اعمال میکنند . بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالشهای پیش روی سازمان و کسب بازخور و اطلاع از میزان اجرای سیاستهای تدوین شده و شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد.

تمامی موارد مذکور بدون اندازهگیری و ارزیابی امکانپذیر نیست .[4] ارزشیابی از زمان پیدایش نظام آفرینش وجود داشته است. این موضوع را میتوان با ملاحظهی نظام آفرینش فهمید که ارزشیابی در بطن آن قرار دارد. خداوند بزرگ در قرآن کریم میفرماید » آنچه در آسمانها و زمین است ملک خدا است و شما آنچه در دل دارید چه آشکار و پنهان کنید، خداوند شما را با آن محاسبه میکند پس هر کسی را که بخواهد میآمرزد و هر کسی را که بخواهد عذاب میکند و خداوند بر همه چیز توانا است.[ 5] «در [6]، موارد زیر جزو دلایل اندازه گیری و ارزیابی عملکرد سازمان ارائه شده است:

-1 بررسی میزان تحقق اهداف و نزدیکی به استراتژیها

-2 کنترل فعالیتها و بررسی موثر بودن فرآیندها و راهکارهای اجرائی

-3 انعکاس وضعیت سازمان به مدیران جهت تصمیم گیری

-4 دقت استنباطهای لازم در سازمان و کمی کردن شاخصهای بهبود مستمر

-5مقایسه درونی وضعیت سازمان با دورههای گذشته

-6 بازده عملکرد مدیران و دست اندرکاران

-7 تحلیل محیط داخلی سازمان و شناخت قوتها و ضعفهای عملکرد

-8 زمینه سازی طراحی نظام انگیزش عملکرد کارکنان

-9 آگاهی یافتن مدیران از اثر بخشی تصمیمات اخذ شده قبلی

معرفی ارزیابی عملکرد میتواند مزایایی را برای یک دانشگاه به همراه داشته باشد.دانشگاهها باید بهطور مداوم درگیر تکنولوژی-های جدید و واکنش نشان دادن به آنها باشد. باید تصمیمات براساس اطلاعات و دانش به موقع کافی درباره محیط خارجی و احتمالات داخلی دانشگاهها باشند. رقابت کنونی و تغییرات مستمر، دانشگاهها را مجبور میسازد تا تغییرات را نه تنها به عنوان فرآیندی غیر قابل درک، بلکه برای درک میزان بهرهبرداری موفقیت آمیز تاثیر تغییرات محیط را اعمال کنند. تعیین نمودن پتانسیل و انتظارات سازمانها برای مشخص شدن کارکرد آنها در توسعه و پیشرفت مزایای رقابتی بلند مدت و ارزیابی کردن مشارکت منابع - انسانی، مالی، عملیاتی - دانشگاه برای افزایش ارزش افزوده به وجود آمده بسیار مهم است.

دانشگاههای کنونی به دنبال اجرای شیوههای مختلف و متفاوت برنامههای مدیریت کیفیت از طریق مدلهای رسمی مانند بنیاد اروپایی مدل تعالی مدیریت کیفیت، گسترش کارکرد کیفیت یا مدلهای ایجاد شده شخصی هستند .[7] یکی از بهترین روشهای ارزیابی سازمانی، خودارزیابی است که در مدل تعالی سازمانی * - EFQM - به آن توجه ویژهای شده است .[8] در کشورهای مختلف از جمله کشور ما این مدل بهعنوان مدل ارزیابی عملکرد سازمانها، عارضه-یابی و تعالی سازمانی شناخته شده است.

مدلهای تعالی سازمانی یا سرآمدی، به عنوان ابزاری قوی برای سنجش میزان استقرار سیستمها در سازمانهای مختلف به کار گرفته میشوند. با بهکارگیری این مدلها، ضمن اینکه یک سازمان می-تواند میزان موفقیت خود را در اجرای برنامههای بهبود در مقاطع مختلف زمانی مورد ارزیابی قرار دهد، میتواند عملکرد خود را با سایر سازمانها به ویژه با بهترین آنها نیز مقایسه کند. این مدلها میآموزند که برتری سازمانها یک برداشت نظری و تئوریک نیست، بلکه به دست آوردن و ارائه نتایج ملموس و قابل مشاهدهای است که مبتنی بر شواهد بوده و پایداری و دوام داشته باشد. یک سازمان، زمانی میتواند به برتری دست یابد که توجه خود را به تمامی ابعاد معطوف دارد.[1]

کارت امتیازی متوازن - BSC - ، مجموعه اندازهگیریهایی سریع اما با دیدگاهی جامع را برای مدیران ارشد فراهم میکند و علاوه بر عملکرد مالی، عملکرد عملیاتی را نیز مورد توجه قرار میدهد. این روش یک تکنیک مدیریتی است که به مدیران سازمان کمک میکند تا فعالیتها و روند رو به رشد یا رو به افول سازمان را از زوایای مختلف بررسی کنند. در واقع کارت امتیازی متوازن میزان دستیابی به اهداف سازمان را بیان میکند. این تکنیک با تشخیص شاخصهای دستیابی به اهداف، میزان موثر بودن استراتژیهای سازمان را بررسی میکند.

کارت امتیازی متوازن بیان میکند که شرکتها برای ارزیابی عملکرد خود نباید فقط بر شاخصهای مالی تکیه کنند بلکه باید عملکرد خود را از سه جنبه دیگر یعنی مشتری، فرآیند و رشد و یادگیری نیز مورد ارزیابی قرار دهند. مدنظر قرار دادن همزمان این چهار منظر برای سازمان این امکان را فراهم میکند که درک بهتر و عمیقتری از فرآیند عملکرد خود داشته باشد و با آگاهی از نقاط قوت و ضعف خود در تمام وجوه سازمانی، به بهبود مستمر عملکرد خود بپردازد که این امر در نهایت منجر به موقعیت رقابتی بالاتر در مقایسه با سایر رقبا برای سازمان میگردد .[9] روش گسترش عملکرد کیفیت - QFD - ، یک روش طراحی است که بر پایهی نیازهای مشتریان قرار دارد. گسترش عملکرد کیفیت، یکی از ابزارهای اساسی در انتقال صدای مشتریان به خصوصیات محصول است .[10]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید