بخشی از مقاله

چکیده

هر شهر اسلامی مفهومی برای معرفی شهرهایی متاثر از فرهنگ و آموزه های دینی و ارزش های اسلامی است.که نه تنها از لحاظ سیمای بصری و کالبدی بلکه از نظر ساختار های فرهنگ شهروندی و ماهیت اجتماعی نیز معرف مبانی و اصول دین مبین اسلام باشد. فرضیه محوری این مقاله مبین آن است که شهر اسلامی زمینه ساز بستر فرهنگی بر اساس مبانی و اصول اسلامی است . ویژگی ها و صفات و ماهیت اجتماعی و مدنی شهر اسلامی بستری مناسب برای ایجاد و ترویج فرهنگ شهروندی اسلامی در میان شهروندان می باشد. مقاله از نوع توصیفی تحلیلی با بینشی آرمان گرایانه نگاشته شده است و داده های به روش اسنادی جمع آوری شده اند.

در مقاله حاضر به منظور روشن شدن موضوع ابتدا به تعریف شهر اسلامی پرداخته و صفاتی از شهر اسلامی از جمله عدالت ، امنیت ، تقوی ، ذکر و تفکر ، احسان ، را که زمینه ساز الگو های جاری رفتاری در میان شهروندان می باشند ، بررسی کرده و در ادامه به عوامل زمینه ساز فرهنگ شهروندی اسلامی اشاره می کنیم و به این نتیجه خواهیم رسید که هویت معنایی و معنوی فضای زیست انسانها، بر کالبد و ساختار شهر تقدم داشته است .

بازتاب دین اسلام را میتوان آشکارا ،در ساخت های فیزیکی ، اقتصادی ، اجتماعی ، و فرهنگی فضا های تحت قلمرو دین اسلام مشاهده کرد. برای ساخت یک شهر اسلامی یا تبدیل شهرهای فعلی کشور به شهرهایی اسلامی، نمونه و الگو کم نیست و راهکارها نیز پیشتر یعنی از همان زمان آغاز رسالت پیامبر خاتم، تبیین شده اند. تنها نیاز به پژوهش می ماند و همتی والا برای تبدیل همه این چیزهای بالقوه به بالفعل . شکل گیری یک مدینه فاضله رؤیا و فلسفه بافی نیست.

مقدمه

محیط زندگی انسان تأثیر بسزایی در رفتار و هویت انسان به سمت ارزش های مستتر در خویش دارد[1] در این میان شهر را می توان محیطی برای تجلی هویت، ارزش های منبعث از اعتقادات، جهان بینی وفرهنگ ساکنین و پدید آورندگان خود دانست. شهر اسلامی به شهر هایی اطلاق می شود که در سرزمین های دارای فرهنگ و اعتقادات نشات گرفته از دین اسلام ایجاد شده یا رشد یافته اند.[2] این شهر ها در ویژگی های کالبدی و اجتماعی متاثر از حاکمیت فرهنگ اسلامی یا حکومت های اسلامی اشتراک های زیادی دارند.از نظر محققان ، تنها قرار گرفتن شهرهای مورد بررسی در حیطه فرمانروایی مسلمانان ، برای اطلاق شهر اسلامی کافی نبوده و شناخت وجود تمایز بین شهر اسلامی و شهر های قدیمی در سرزمین اسلامی و سایر شهر های خارج از قلمرو اسلامی نیز مورد توجه است.

در این راستا، هریک از محققین برای نشان دادن این تمایز به دنبال شناخت ابعادی بوده اند تا با آنها شهر اسلامی را به عنوان پدیدهای منحصر به فرد و دارای هویت معرفی نمایند؛ گاه با مسائل کالبدی [3]، گاه با مسائل انسانی و اجتماعی [2]و گاه با شناخت ماهیت و چیستی شهر اسلامی

از اینرو در خصوص هویت کالبدی شهر اسلامی باید گفت به طور قطع اگر در شهری از خاور دور تا آندلس در اروپا، شاهد عناصر کالبدی، نظیر مناره و مسجد، کاروانسرا، بازار با سلسله مراتب فضایی متأثر از مسجد جامع،جدایی قلمروهای خصوصی - مناطق مسکونی - از قلمروهای عمومی - معابر عمومی و خیابان ها- ، قلمروهای عمومی با سطوح دسترسی پیچیده اما مملو از نشانه های روشن و قابل شناسایی برای مردم و مواردی از این دست باشیم به آن شهر، شهر اسلامی خواهیم گفت

بیان مساله

- - شهراسلامی - - انگاره ای است که سؤالات بسیاری در باب چیستی، ماهیت و ویژگی های آن مطرح بوده است و نظام های علمی گوناگون، از زوایای مختلف بدان پرداخته و تلاش در تبیین و تشریح آن داشته اند .با این حال، مروری انتقادی بر ادبیات مربوطه، نشانگر حجم بالایی از سوءتعبیرها و آشفتگی ها درباره این انگاره و مفاهیم، موضوعات و اهداف مرتبط با آن است .

بر این اساس، شهر اسلامی انگاره ای است مبهم، فاقد تعریفی کاربردی و غیرشفاف که توصیفی فراگیر از ابعاد آن وجود ندارد. با توجه به رابطه متقابل فرهنگ و دین با محیط زندگی و شهر و با توجه به ویژگی های فرهنگی کشور ما و به ویژه نقش اسلام در هویت ملی و اجتماعی ایرانیان، بررسی چیستی، ماهیت و ویژگی های شهر در فرهنگ اسلامی برای خلق محیطی مناسب تر و با معناتر و برای ایجاد شهر اسلامی معاصر برای مسلمانان معاصر بدیهی می نماید.

سوابق پژوهشی

حداکثر مفهوم شهر اسلامی، نخست در مطالعه شهرهای شمال آفریقا مورد استفاده قرار گرفت .این تحقیقات سبب شکل گیری قالبی کلی از شهر اسلامی گردید که آن را به کل شهرهای موجود در قلمرو حاکمیت اسلام تعمیم می دهند .مطالعات بیشتر درباره شهرهای اسلامی در خارج از آفریقا و خاورمیانه موجب پیچیدگی در مفهوم و مشخصات کلی شهر اسلامی و تنوع نظرها در این باره گردید.

در مورد ماهیت و قابلیت تمایز شهر اسلامی نظریه های گوناگونی مطرح شده است .در یک دسته بندی کلی پنج نظریه یا موضع مشخص زیر قابل توجه است:

-    نظریه هایی که شهر در قلمرو فرهنگ اسلامی را تقلیدی از شهرهای قدیمی رومی و یونانی می دانند.

-    نظریه هایی که شهر در قلمرو فرهنگ اسلامی را صفت شرقی داده و آن را شهر شرقی نامیدند.

-    نظریه هایی که شهر در قلمرو فرهنگ اسلامی را فاقد شرایط و ویژگی های یک شهر می دانند.

-    نظریه هایی که شهر در قلمرو فرهنگ اسلامی را فاقد تداوم و استمرار تاریخی می دانند.

-    نظریه هایی که شهر در قلمرو فرهنگ اسلامی را دارای ساختار سست و بی قاعده می دانند.

اکثر مطالعات شهرهای اسلامی، در پی ارائه طرح و مدلی از این شهرها برای تفکیک از سایر شهرها بوده اند . این تلاش منجر به ارائه چندین مدلنسبتاً مشابه در ادبیات شهر اسلامی شده است.

مهم ترین آنها از طرف بری، اویگن ویرث، کراف، واگستاف و اهلرز ارائه شده اند[8] این مدل ها بیانگر برخی ویژگی های متمایز کننده شهرهای حوزه تمدن اسلامی و سایر حوزه های تمدنی است .ویرث که رابطه بین اسلام و شهر را از زاویه جغرافیایی مطالعه کرده، معتقد است که در گستره جهان اسلام، شهرها در داشتن چند خصیصه شامل شبکه معابر هزار تو، کوچه های بن بست، منازل دارای حیاط درونی، محله ها مستقل و بازار، مشابه هستند[9] اهلرز نیز در بررسی های خود، مدلی از شهر اسلامی ارائه کرده که ویژگی های آن عبارتند از:

-    وجود سلسله مراتبی از کارکردها با مسجد آدینه - کارکرد دینی - و بازار - کارکرد اقتصادی - و قلب فعالیت های کسب و کار سنتی به عنوان هسته مرکزی هر شهر اسلامی؛

-    وجود سلسله مراتب بازرگانی و پیشه وری در درون بازار - به طوری که نه تنها نظم و ترتیب مشخصی از فعالیت های کسب و کار و صن فبندی در سراسر مجموعه بازار به چشم می خورد؛ بلکه از نظر بازرگانی نیز، دکان ها با کالاهای مرغوب و طراز اول در مجاورت هسته مرکزی بازار، گذرگاه یا راسته های معتبر قرار داشتند و داد و ستد های کم ارزش تر در فاصله دورتری از مرکز بازار جایگزین می شدند. - ؛

-    وجود محله های مسکونی درون شهری - کارکرد مسکونی - با جدایی گزینی مناسب و هماهنگ با تفاوت گذاری های اجتماعی، قومی، دینی و ... مردم شهر؛

-    وجود تأسیسات و استحکامات نظامی- دفاعی - کارکرد دفاعی - مانند حصار، برج، دروازه ها، بندها و ....

-    مشخصات خاص دیگری نظیر گورستان ها و بازارهای دوره ای بیرون باروی شهر

در سال های اخیر، انتقادها و نظریه های مختلفی در واکنش به نابسامانی ها و مضلات شهرسازی جدید در شهرهای اسلامی مطرح شده است. نظریه جدید شهرسازی اسلامی که توسط خانم لیلا علی ابراهیم در بررسی شهر قاهره ارائه شد، تمام نظریه های شهرسازی جدید را از قبیل فرهنگ گرایی، مدرنیسم، جنبش باغ شهرها، مورد نقد قرار داده، معتقد است که هیچ کدام از این نظریه ها به نقش مذهب در شهرسازی نپرداخته اند . این تئوری جدید بر اساس آیات قرآن و احادیث پیامبر - ص - پایه گذاری شده است.

« به نظر ابراهیم،آیات قرآن قواعد کلی نظریه را شکل می دهند و احادیث پیامبر - ص - اصول اساسی یعنی ارزش های فرهنگی و اجتماعی شهر مسلمانان را تعیین می کنند.  این قواعد کلی به هرحال باید در فرم مادی پیاده گردند. از این رو، ابراهیم، با توجه به احادیث از روابط همسایگی نمونه نام می برد؛ چرا که این روابط به تعیین اندازه ایده آل بنیاد شهر و مسافت و تراکم مناسب آن می پردازد. به نظر او، یک جماعت 160 خانواری - 1600 نفری - می تواند به طور هماهنگ موجب تحکیم روابط همسایگی و همبستگی گردد. مسجد در مرکز این واحد مسکونی جای می گیرد و اطراف آن یک محور خطی حمل و نقل سازمان دهی می شود و قصبه نیز مکان شکل گیری واحدهای اجتماعی فرهنگی و اداری است. هر قصبه به چند واحد مسکونی برای یافته و هر یک دارای یک حرا به صورت بن بست می باشد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید