بخشی از مقاله

چکیده

شوراهای شهر به عنوان تبلور و نمود مشارکت اصیل مردمی در عرصه تصمیمگیریهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی، به نوعی مشارکت جمعی و تصمیمگیریهای مربوط به امور مردم هستند'.شوراهای اسلامی شهر' و 'شهرداری' بهعنوان دو بازوی نظارتی و اجرایی نظام مدیریت شهری، نقش مؤثر و اساسی در روند اداره شهر ایفاد میکنند.

با توجه به اینکه شوراهای اسلامی شهر کارآمدترین ابزار حکومت محلی برای مدیریت شهری و در راستای نهادینه شدن مشارکت مردم در ساختارهای تصمیمگیری محلی هستند توسعه نقش آنها در امور مدیریت شهری و شهرداری، ضرورت غیر قابل انکاری دارد.از جمله مسائلی که شوراها میتوانند در آن نقش داشته باشند نظارت بر اجرای طرحها و پروژههای عمرانی، بهداشتی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و رفاهی شهر و سرعت بخشیدن اجرای این پروژههاست که در اصل 110 قانون اساسی به آن اشاره شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش، توصیفی - تحلیلی میباشد. در این پژوهش، ضمن استفاده از منابع و اسناد کتابخانهای معتبر، از فواید آثار و حکمتهای نهفته در شورا، نقش شورای شهر در بهبود مدیریت شهری و نقش شوراهای اسلامی در عمران و آبادانی روستاها سخن به میان خواهد آمد.

*اهمیت و جایگاه شورا

رویکرد بشر به مشورت و تبادل نظر با صاحبان فکر و تجربه، پیشینه ای به قدمت زندگی او دارد . انسان های دوراندیش برای حل مشکلات و راه یابی به نظر های درست در حیطه ی زندگی فردی واجتماعی همواره با افراد خردمند مشورت می کنند و از رای و نظر آن ها برای گشودن گره ها بهرمند می شوند . با ظهور اسلام در آغاز رسالت حضرت محمد - ص - ، مشورت کردن از ویژگی های افراد مؤمن اعلام شد . قران کریم مسئله مشورت را مهم دانسته و آن را به صورت یک فرمان الهی بیان کرده است .

مسأله شور ومشورت و مشاوره در اسلام و در منطق عملی پیشوایان حق از اهمیت بسیاری برخوردار است. در سیره پیامبر اکرم - ص - نوشته اند که آن حضرت با اصحاب خود بسیار مشورت می کرد.ٌ و نیز از برخی اصحاب آن حضرت و عایشه نقل شده است که هیچکس را ندیدیم که با اصحاب خود بیشتر از رسول خدا با اصحابش مشورت کند.ٍ رسول خدا و ائمه هدی علیهم السلام اجمعین، با وجود آنکه معصوم بودند و نیازی به مشورت نداشتند و حتی قطع نظر از وحی و مقام خلیفه اللهی، دارای چنان اندیشه کامل و نیرومندی بودند که از مشورت بی نیازشان می کرد، با این حال مشورت می کردند.

َ عمل به شورا، از اصول مسلم سیره پیامبر اکرم - ص - و اوصیای آن حضرت است. اینکه چرا آنان مشورت می کردند و چه ضرورتی دراین کار می دیدند، مطلبی است که در طی این فصل بخوبی روشن می شود، اما مقدمتاً به نکاتی اشاره می شود رسول خدا - ص - با مشورت کردن، از یک سو مسلمانان را متوجه اهمیت شورا می کرد و از دیگر سو به آنان می آموخت که به این سیره عمل کنند و پس از آن حضرت به این سنت نیک تأسی و به این روش اقتدا کنندُ. مسلمانان می آموختند که شورا باید به عنوان یک اصل و قسمتی از برنامه زندگیشان باشد، نه یک امر فرعی وخارجی از برنامه زندگی. شورا مایه الفت اجتماعی، پیوند مردم، ارزش یافتن آنها و مشخص شدن قدر و جایگاهشان در امور اجتماعی بود.ِ

مشورت کردن پیامبر با اصحابش برای مراعات حال آنها و احترام ایشان بود.ّ این حرکت، خود موجب رشد اندیشه و تفکر در جامعه اسلامی می شد. بااین اقدام، صاحبنظران واهل اندیشه و صاحبان رأی رشد کرده، جایگاه واقعی خود را می یابند روحیه انفعال در مردم، دور بودن از امور جامعه و بی اهمیتی نیست به مسائل رنگ می بازد. روحیه انزوا ومرده بودن مردم به دلیل نظر داشتن ولی امکان شرکت نیافتن در امور جامعه از بین می رود. مردم اعتبار یافته،پیوندهای اجتماعی مستحکم می شود روحیه مسؤولیت پذیری و شرکت در امور قوت می یابد. رابطه رهبری و مردم، کارگزاران و توده ها به گونه ای متقابل و دوسویی در می آید و جامعه از قوامی درست برخوردار می شود.

نسبت حاکم و محکوم، ظالم و مظلوم وبالا دست وزیر دست منتفی شده، همگان میدان اندیشه و نظر و شرکت در آنچه به آنان مربوط است می یابند.به روشنی می توان دریافت که یکی از عوامل موفقیت پیامبر در پیشبرد هدفهای اسلامی، همین مسأله مشورت بوده است آن حضرت نشان داد که جامعه را چگونه می توان به سلامت اداره کرد و چگونه می توان جلوی خودرأیی و خودسری را که از بزرگترین آفتهای اجتماعی است گرفت. انسانهایی که از فکر قوی برخوردارند و صاحب بهترین نظرها هم هستند، اگر خود را بی نیاز بینند و احساس کنند که نیازی به رأی و اندیشه دیگران ندارند، خوی استبداد پیدا می کنند.

اما اگر با مردم رابطه برقرار کنند، از نظرهای دیگران استفاده کنند، علاوه بر رشدی که به آنها می دهند، از خطر فرو رفتن و غلتیدن در استبداد دور می شوند. وقتی کسی خود را بی نیاز از دیگران می بیند، هر چند که از نظر اندیشه قوی باشد، شخصیت مردم را نادیده می گیرد. اندیشه ها را متوقف می کند. استعدادهای آماده را نابود می سازد. بدین ترتیب بهترین سرمایه و پشتوانه یک حکومت و نظام از بین می رود و سیر انحطاط آغاز می شود. بهترین افراد و محکمترین نظامها در صورت فرو رفتن در استبداد به هلاکت می رسند و این حقیقتی است گریز ناپذیر که بر زبان امام بیان، امیرمؤمنان - ع - چنین آمده است:

 . هر کس استبداد رأی ورزد هلاک می شود.

اهمیت و جایگاه شورا و مشورت در آیات و احادیث به وضوح بیان شده است که به چند مورد بسنده می شود: قران می فرماید: »و امرهم شوری بینهم ... و کارشان را به مشورت با یکدیگر انجام می دهند«َ » و شاورهم فی الامر ... ودر کارتان با ایشان مشورت کن 

« اگر پدر و مادر با رضایت و مشورت یکدیگر تصمیم گرفتند کودک را از شیر بگیرند اشکال به را ی آنان نیست . پیامبر - ص - می فرماید: مشورت حصار ندامت است و ایمنی از ملامت .همچنین فرمود: هیچ کس از مشورت بد بخت نشد و از خود رایی خوشبخت نشد . در غزوه خندق نبی اکرم - ص - با همه صحابه در مورد دفاع از مدینه به مشاوره پرداخت و نظر سلمان فارسی مبنی بر حفر خندق در قسمت نفوذی شهر پذیرفته شد . از فرمایشات نبی مکرم اسلام است که فرمود:اگر فرمانروایان شما از نیکان و ثروتمندان بخشنده باشند و کارها با مشورت انجام گیرد . پس روی زمین زیستن برای شما بهتر از درون است و هر گاه فرمانروایانتان اشرار شما و ثروتمندانتان بخیل بوده ، امورتان با شورا انجام نگیرد در چنین وضعی درون خاک و مردن برای شما برتر از زندگی روی خاک است 

در غررالحکم آمده است: هیج چیز همانند مشورت ، درستی و حقیقت را آشکار نمی سازد . با دشمنان خود مشورت کن ، تا از دیدگاهشا ن ، مقدار دشمنی و جایگاه اهدافشان را بشناسی . اندیشه ها را به یکدیگر گره بزنید تا درستی و حقیقت از آن متولد گردد. جز با مشورت به راه درست نمی توان رسید. هر کس با خردمندان مشورت کند ، از درخشش افکار و اندیشه ها بهره مند شده است.

در نهج البلاغه آمده است:

- 1 کسی که افکار و اندیشه های گوناگون را استقبال کند ، موارد خطا و اشتباه را می شناسد

-2 کسی به رای خود استبداد ورزد ، هلاک می گرد

-3  هیچ تنهایی و بی کسی وحشتناک تر از خود پسندی و هیچ یاری مطمئن تر از رایزنی با یکدیگر نیست

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید