بخشی از مقاله

چکیده:

هنر معماری وشهرسازی اسلامی برگرفته از زبان قرآن است و عمق وغنای تمدن اسلام را با بهرهگیری از روح معنویت نشان می دهد. این امر به گونه ای است که اعتقاد به توحید وایمان به تعالیم اسلام به عنوان اندیشه زیباشناسی دین اسلام درمعماری اسلامی تجلی می یابد. هدف این پژوهش، این است که توجه برنامهریزان شهرهای اسلامی را بیش از پیش به زیرساخت های بنیادین اسلام، در ایجاد شهری پایدار و سالم، معطوف دارد. در این پژوهش همچنین سعی شده الگوی عملی اسلام در بنای یک شهر اسلامی و بررسی تطبیقی آن با ویژگی شهرهای کنونی مطرح گردد.

رویکرد حاکم براین تحقیق کاربردی و روش آن بررسی توصیفی تحلیلی است که از مدلهای آماری ونرمافزارهای رایانهای SPSS استفاده شده است. نتایج این پژوهش در بحث پایداری نشان میدهد که در بین نواحی شهر بافق ناحیه 3 با عدد 0/746 پایدارترین و ناحیه 8 با عدد 0/557 ناپایدارترین ناحیه است. لذا وجود نابرابری ناشی از عدم برخورداری عادلانه نواحی از امکانات و خدمات شهری باعث عدم تحقق عدالت اجتماعی در توزیع خدمات عمومی شهری در این شهر شده است.

مقدمه

شهر اسلامی زمینه تفکر را برای شهروندان فراهم می نماید. عوامل بسیاری در ایجاد زمینه تفکر نقش دارند، از جمله؛ محیط آرام و امن، فراغت، روحیه آرامش خواهی مردم و فرار از تجملات و نبودن عوامل انگیزه ساز درراستای دستیابی به زندگی ساده و آرام.

شهر اسلامی همانند سایر شهرهای حوزههای تمدنی غیراسلامی با استفاده از شیوه های شهرسازی تمدن های مغلوب شده توسط اسلام و اتکا به شکل و الگوی فرهنگی جدید در شهرسازی که از دین جدید در سرزمین های فتح شده نشأت گرفته، ویژگی هایی دارد که دارای وجوه اشتراک زیاد با یکدیگر و خصایص متمایزکننده نسبت به سایر شهرهای غیراسلامی است

ظهور اسلام در ایران، به رسوخ ارزشهای جدیدی در فرهنگ ایران منجر شد. پیشینه غنی فرهنگی وخصلتهای ویژه ایرانیان زمینه را برای استفاده بهینه از هنر اسلامی فراهم ساخت. سرشت ریشه دار ایرانی و عشق آنان به زیبایی، دقت و ظرافت، به آنان امکان داد تا نه تنها مدارس عظیم هنر را در جهان باستان و در ایام حکومت هخامنشیان، پارتیان و ساسانیان برپا سازند، بلکه اصول مذهب اسلام را نیز جذب کنند و در خلق آثار خیرهکننده بسیار در عرصه هنرهای اسلامی به کار گیرند. این فرایند جذب فرهنگ اسلامی در معماری و شهرسازی ایرانی کم کم آشکار میشود وشهرهای ایران پس از ظهور اسلام، در استحاله ناشی از پذیرش جهانبینی جدید، به پارهای از اصول دیرین خود وفادار میماند.

دکتر اشرف در کتاب »شهرنشینی در ایران« از دیدگاه جامعه شناسی تاریخی می گوید: »شهرهای اسلامی گذشته از نقش اداری، وظیفه مذهبی نیز داشته اند. شهر برای مسلمانان سکونتگاهی بود که در آن وظایف مذهبی و آرمانهای اجتماعی را به طور کامل تحقق بخشد.« او در نوشته خود یادآور می شود که سیمای شهرهای ایرانی در دوره اسلامی از به هم آمیختگی سیمای شهرهای ساسانی با سیمای شهرهای نوبنیاد اسلامی شکل می گرفته است. بصره، کوفه و بغداد، فرم کلی منتظم خود را از شهرهای ساسانی و پارتی به وام گرفتند.

بغداد تمام مفاهیم پیشین شهر را در خود دارد. هم »شهر قدرت « است، هم »شهر دیوان« است و هم »شهر بازار« و با این همه این الگو سازمان فضایی خویش را همچون خود دولت از نظام کهن برگرفته است؛ آن را به روز کرده وبدان عینیت بخشیده است. هم جامعه وهم شهر و هم دولت باز تولید انگارههایی هستند

جدایی نهایی اروپای اسلامی از خلافت عباسیان وتغییر مکان خلافت از دمشق به سوی مناطق شرق، یعنی در نزدیکی تیسفون قصر پادشاهان قدیم ایران به بغداد تازه ایجاد شده، باعث گردید که نفوذ عناصر ایرانی نسبت به عناصر غربی در فرهنگ و هنر شرق پیشی بگیرد.

رشته ای که در دوره نخست باعث پیوند تمدن اسلام با تمدن کهن یونان شده بود، سست گردید و به کمک بزرگان ایرانی که در دربار خلفا به قدرت رسیده بودند، پیوند جدیدی با سنت های قدیم ساسانی که هنوز در بین النهرین رواج داشت بسته شد. تمدن و فرهنگ ایرانی هرچند با انقراض دولت ساسانی و در اثر غلبه سیاسی اعراب، رنگ اسلامی گرفت؛ اما باز از طریق نفوذ در اعراب، رنگ خاصی به تمدن اسلامی آن عصر داد و شاید بتوان گفت که به آن نیرو دوام و بقای بیشتری بخشید.

این تضارب فرهنگی در قرون بعد نیز همچنان ادامه می یابد و قرارگیری برخی از نقاط ایران بر سر راه ابریشم و مبادلات اقتصادی گسترده، استمرار بده بستان های فرهنگی را تسهیل میبخشد و این جریان تا قرن سیزده هجری، با تفوق وبرتری فرهنگ وهنر ایرانی بیوقفه تداوم مییابد

مشکلات ناشی از توسعه شهری لجام گسیخته و بی برنامه موجب شکست بسیاری از تلاشهای سیاستگذاران مسائل شهری وکارایی این طرحهای توسعهشهری شدهاست بعدازانقلاب صنعتی تحولات اقتصادی که به وجود آمد موجب تغییر وسیع در اندازه شهرها و رشد شهرنشینی شد 

توسعه ناموزون شهری معمولاً در اراضی بایر شهرها رخ میدهد گستردش توسعه شهری، که به توسعه پراکنده شهری منجر میشود باعث افزایش مصرف انرژی و تخریب زمین های کشاورزی میگردد، در صورتی که توسعه متراکم که با ازدیاد جمعیت همراه است مصرف انرژی را کاهش داده و آلودگی را به حداقل می رساند

میزان فنآوری به طور وسیعی دررشد تعدادشهرها وجمعیت آنهاتأثیرداشتهاست  اصولاً در الگوی کلی شهرسازی، »شهر گسترده« و »شهر فشرده« که اکثر شهرها با یکی از این دو الگو تبعیت میکنند مدعی شکل پایدار شهر هستند

بیان مسئله

اسلام، کامل ترین منشاء هدایت بشری ومرجعی که دریچه تمدن، علم و معرفت را بر بشریت می گشاید و بیش از هر آیینی به شهر و شهروندی توجه دارد

دین اسلام تنها مرجع شایسته برای هدایت بشر و پشتوانه بسیار مستحکمی است که بیش از هر مرجع بشری، برنامه جامعی برای زندگی انسان دارد. بنابراین بر برنامهریزان شهری مسلمان که تکیه گاه مستحکم اعتقادی چون آموزه های اسلام دارند لازم است که از توجه صرف به الگوهای وارداتی بپرهیزند چرا که اسلام آرمان شهری را طراحی میکند که در آن شهروند به معنای واقعی کلمه شکل میگیرد.

در یک بررسی کلی صفات شهر اسلامی را به صورت زیر میتوان برشمرد:

    به طور کلی شهر در فرهنگ تمدن اسلامی تجلیگاه باورهای دینی است.

    ارتباطات وعملکردهای موجود در یک شهر و ابنیه و معانی که از هرکدام به ذهن متبادر می شود وهمه آن چیزهایی که کالبد و سیمای شهر را شکل دادهاند، جملگی از اصول تفکر غالب بر اهل شهر سخن میگویند.

    کالبد شهر اسلامی خویش را به انسان تحمیل نمیکند و نشانی از قدرت فردی - به ویژه قدرتهای مادی - نیست.

    شهر اسلامی بر ضد طبیعت ومخرب آن و عامل »فساد« در طبیعت و جهان نبوده و برعکس عامل و وسیله عمران زمین است.

    در شهر اسلامی، عنصر شاخص عبادت مسلمین - مسجد - تسلطی معنوی و مادی بر کل شهر دارد.

    درشهر اسلامی هیبت وهویت مسجد توسط هیچ بنایی - بالاخص بناهای با عملکرد مادی و به ویژه عمارات خصوصی - تحتالشعاع قرار نمیگیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید