بخشی از مقاله
چکیده:
تغییرات روزافزون جوامع امروزی از منظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی بر نقش و جایگاه اجتماعی زنان تاثیرات چشمگیری بدنبال داشته است؛ به طوری که آنان نقشهای متعددی در محیط کار و خانواده ایفا میکنند. از این رو جهت ایفای نقشهایشان و انجام وظایفشان به نحو شایسته نیازمند برقراری تعادل کار و خانواده هستند. اما برقراری تعادل بین دو محیط کاری مشکل است که اکثر زنان شاغل با این پدیده مواجه میشوند. عدم تعادل یا تعادل ضعیف بین آنها باعث تعارض میگردد و پیامدهای جبران ناپذیری بر خانواده، سازمان و در نهایت جامعه بدنبال دارد.
هدف از مقاله حاضر، بررسی ضرورت توجه به تعادل کار و خانواده در زنان شاغل: نگاهی بر تجارب داخلی و خارجی است. روش پژوهش از نوع کتابخانهای بوده و در این خصوص از موتورهای جستجو نیز استفاده شده است. یافتهها حاکی از آن است که زنان در مشاغل مختلف بر این باورند سازمان نقش بسزایی در فراهمسازی تعادل کار و خانواده بر عهده دارد. سازمان میتواند با استفاده از راهکارهایی همچون تخصیص منابع از جمله زمان، پول، دامنه تصمیمگیری و منابع فیزیکی، عاطفی و اجتماعی نظام کار عادلانه، حمایت داخلی درطول ساعات کاری، دور کاری، ساعات کاری مناسب، شناور و منعطف و کاهش ساعات کاری زمینههایی برای برقراری، بهبود و غنیسازی تعادل کار و خانواده فراهم سازد.
مقدمه
افراد در طول زندگی نقش های بسیاری ایفا میکنند: پدر/ مادر، خواهر/ برادر، همسر، پسر/دختر، دوست، کارمند، همکار و این فهرست همچنان ادامه دارد. آنها تلاش می کنند تا این نقشها را به شایستگی انجام دهند و قادرند از عهده تقاضاهای هر کدام از آنها برآیند، حتی زمانی که این نقشها در ظاهر با یکدیگر تلاقی یابند. از اینرو یکی از بزرگترین مشکلاتی که افراد با آن مواجه می شوند عدم تعادل بین تقاضاها و فشارهای ناشی از محل کار و خانواده است.]19[ تعادل کار و خانواده یک موضوع منحصر به فرد نیست، جامعه را هم در بر میگیرد پس باید به عنوان یک کل در نظر گرفته شود
به بیان دیگر تعادل بین کار و خانواده فرد، سازمان و جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد .]8[ از سوی دیگر کار و خانواده دو حوزه اساسی در زندگی هر فرد تلقی میگردد که جزلایفنک زندگی اکتر افراد جامعه به شمار میآید.]10[ در واقع زندگی شخصی و کاری رقیب یکدیگر نیستند بلکه عناصر مکملکننده یک زندگی کامل و سازمان متعالی میباشند.]5[ اما تغییرات چشمگیر جوامع کنونی حاکی از روند به رشد پیوستن زنان به نیروی کار است]7[ و ایجاد تعادل بین کار و خانواده بر زنان بیشتر از مردان تاثیرگذار است؛ آنها نقشهای متعددی نسبت به مردان ایفا میکنند و برقراری تعادل کامل میان کار و خانواده برای آنها بسی مشکلتر از مردان است.
در واقع تعادل کار و خانواده مشکل عمده زنان شاغل است. بنابراین سازمانهایی همچون مرک1، دلوتی -توچی2 و ایبیام3 این ارزش و نیازهای همکاران زن را به رسمیت شناختند و تغییراتی در سیاستها، فرایندها ایجاد کرده و مزایایی به آنها ارائه دادند.
بنابراین موضوع تعادل کار و خانواده نسبت به گذشته به خصوص در کشورهای توسعهیافته بسیار مورد توجه قرار گرفته است و به یک مسئله کلیدی در سیاستهای اجتماعی و اقتصادی جوامع و تحقیقات اجتماعی تبدیل شده است.
هدف از مقاله حاضر ضرورت توجه به تعادل کار و خانواده در زنان شاغل: نگاهی بر تجارب داخلی و خارجی است.
مفهوم تعادل کار و خانواده
مفهوم "تعادل کار و خانواده" یکی از مفاهیم نوظهور در ادبیات کار و خانواده است]15[ که اولین بار در انگلستان اواخر 1970 میلادی مورد استفاده قرار گرفت و این طور تعریف شد: ثبات فرد بین زندگی کاری و زندگی شخصی.]14[ مفهوم تعادل و زندگی با مفهوم تعادل یکسان نیست. تعادل کار و خانوادهاساساً نوعی رضایت و عملکرد خوب در محل کار و خانواده با حداقل تعارض در نقش هاست
تعادل کار و خانواده یک عبارت خود تشخیصی است که به وسیله فرد توانا به مدیریت مسئوولیتهای حوزه کار و خانواده به دست میآید.
ضرورت توجه به تعادل کار و خانواده در زنان شاغل
در سالهای اخیر تحولاتی در نقش زنان و جایگاه اجتماعیشان ]4[ ایجاد شده که حضور آنان در محیطهای کاری پررنگ شده و میتوان انتظار داشت در سالهای آینده با رشد بیشتری نیز همراه باشد.]6[ کار در بیرون از منزل، نقش همسری، نقش مادری و رسیدگی به منزل در کنار فعالیت در محیط کار باعث شده است زنان دچار خستگی و اضطراب ناشی از محیط کار و منزل شوند. فشاری کاری زنان شاغل بیشتر روابط اجتماعی و خانهداری آنها را تحت الشعاع قرار میدهد و برای آنها ایجاد تعارض میکند زیرا میبایست سه نقش همسر بودن، مادر بودن و کارمند بودن را همزمان ایفا کنند]9[مسلماً. تعارضهای نقشی به ویژه فشارهای کاری میتوانند سلامت اجتماعی و روانی زنان شاغل را در معرض خطر قرار دهد.
از سوی دیگر کار و خانواده مایه آرامش انسان هستند و اگر بین این دو تعادل برقرار نشود، نشاط و شادابی و آرامش از انسان سلب خواهد شد و در چنین وضعیتی انسان دچار خسارتی جبران ناپذیر میشود.]1[ بسیاری از سازمانها هم توازن بین کار و خانواده را موضوعی حساس میدانند سازمانهایی که به نیروهای خود برای ایجاد این توازن کمک کردهاند، هزینههای غیبت و معضلات دیگر را کاهش دادهاند. سازمانهای پیشرو، بررسی زندگی شخصی نیروی انسانی را بخشی از وظایف خود قلمداد میکنند.بنابراین بررسی مسائل مرتبط با کار و خانواده بخصوص برقراری تعادل کار و خانواده در زنان ضررورتی گریزناپذیر است.