بخشی از مقاله
چکیده
در این مقاله به بررسی تأثیر و نقش مهارت خودتنظیمی و فراشناختی دانش آموزان در موفقیت تحصیلی آنها پرداخته ام. متأسفانه اکثر دانش آموزان از این مقوله مهم بی خبرند.و اگر از آنها بپرسیم که به چه شیوه اي درس هایتان را مطالعه میکنید خواهند گفت مگر درس خواندن فنون و شیوه میخواهد. معلمان و خودم که در آینده معلم خواهیم شد باید به این مهم توجه کافی و وافی داشته باشیم و قبل از یاد دادن هر چیز درسی دیگر این مهارتها را به دانش آموزان تعلیم دهیم و در آنها نهادینه کنیم که بتوانند از آنها استفاده کنند. این مقاله به صورت توصیفی نوشته شده است و از نوع کتاب خوانی و میدانی می باشد.
جامعه آماري من 20 دانش آموز ابتدایی شهرستان خوي - مدارس عادي و تیزهوشان - و همچنین تعداد 10 نفر از دانشجویان - رشته تحصیلی پزشکی،فنی مهندسی علوم پایه - را شامل میشود.تعداد 10 عدد پرسش نامه براي دانش آموزان ابتدایی و 10 عدد براي دانشجویان تنظیم کردم، فرضیه من این بود که، خودتنظیمی همبستگی مثبتی با پیشرفت درسی و تحصیلی آزمون شوندگان خواهد داشت. نتیجه اي که از تحقیق بدست آوردم این بود که افرادي که این مهارت ها را به کار میبردند هر چند ممکن بود به اسم نشناسند و حتی ساعات مطالعه آنها کم باشد در درس هایشان به طرز حیرت آوري پیشرفت داشته اند.
در مقابل افرادي بودند که علی رغم ساعات مطالعه زیاد به نتیجه مورد انتظار خود نمی رسیدند.دانش آموزي که با این مهارت در دوران ابتدایی آشنا میشود، در وجودش نهادینه میشود و حتی در دوران دانشجویی خود نیز از آن یاري می جوید. و تمام دانشجویانی که از آنها پرس و جو کردم بدون استثنا همه اذعان داشتند که موفقیت خود در کنکور و قبولی در یک رشته خوب را مدیون استفاده از راهبردهاي فراشناختی می دانستند و حتی بیان می داشتند که آن راهبردها در موفقیت تحصیلی دوران دانشجویی شان تأثیر بسزا و چشم گیري داشته است.
-1 مقدمه
بدون شک تلاش کلیه معلمان این است که شیوه کار خود را طوري تنظیم کنند که اکثر قریب به اتفاق فراگیران را به بیشترین میزان یادگیري برسانند و از مطالب و موضوعات مطرح شده در کلاس، درك همه جانبه و عمیقی به آنها انتقال دهند. در این راستا یادگیري و آموزش کنترل رفتار به فراگیران باید به عنوان هدف اصلی مد نظر قرار گیرد و دانش آموزان به مهارتهایی مجهز گردند که از طریق آن بتوانند به نظم بخشی و استفاده از اطلاعات اقدام نمایند. هرچند که خودتنظیمی بویژه یادگیري خودتنظیمی در رابطه با مسائل مختلف مدت زمان زیادي نیست که مورد توجه قرار گرفته است اما اهمیت و ضرورت مسأله سبب شده است که پژوهشگران علاقه مند به یادگیري فرایندهایی را آغاز کنند.
گسترش و تحول چنین دیدگاهی باعث شد که روانشناسان در فرآیند یادگیري به جاي توجه به پیوند محرك-پاسخ به ساختها و فرآیندهاي ذهنی توجه کنند. بندورا نیز که براي اولین بار در سال 1971 نظریه خود را تحت عنوان »یادگیري اجتماعی«ارائه کرد، نقش برجسته اي به توانایی خودتنظیمی داد.
در این نظریه کارگذاري روانشناختی بر حسب یک تعامل دو جانبه و مستمر و تعیین کننده هاي شخصی و محیطی توضیح داده می شود - بندورا - . محققین گزارش کرده اند که خودتنظیم بودن دانش آموز باعث افزایش مهارت هاي محاسباتی ، پیشرفت در ریاضیات، مهارت هاي محاورهاي ، میشود. یادگیري خود تنظیم همچنین انگیزش و نگرشهاي دانش آموزان را بوسیله قوت دادن به خودکارآمدي افزایش میدهد و وسیله مؤثري در کاهش اضطراب امتحان است.
در این تحقیق در ایران نیز رابطه بین راهبردهاي یادگیري خودتنظیم با پیشرفت تحصیلی در مطالعاتی مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاکی از آن است که یادگیري خودتنظیمی عامل مؤثري در پیشرفت تحصیلی است. جهت بررسی راهبردهاي مورد استفاده از پرسش نامه یادگیري خودتنظیمی استفاده شد. جهت تعیین اعتبار فهرست یادگیري خودتنظیمی، نتایج بدست آمده بوسیله آن با ارزیابی معلم از سطح خودتنظیمی داش آموز همبسته شد. فرض هاي اصلی این تحقیق عبارت بودند از:
.1 خودکارآمدي کلامی و ریاضی دانش آموزان پیش بینی کننده میزان استفاده دانش آموزان از راهبردهاي یادگیري خودتنظیم است.
.2 دانش آموزان باهوش در مقایسه با دانش آموزان عادي از خودکارآمدي بالاتري برخوردارند. نمونه تحقیق شامل 90 نفر دانش آموز از مدرسه تیزهوشان و 90 دانش آموز از مدرسه عادي بود، که شامل سه پایه تحصیلی - پنجم، هشتم، یازدهم - بود.
بوسیله مصاحبه ساخت یافته 14 دسته از راهبردهاي خودتنظیم در هشت زمینه متفاوت یادگیري مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که دانش آموزان باهوش خودکارآمدي کلامی بلاتري با میانگین 734، را در مقایسه با دانش آموزان عادي با میانگین 536 کسب کردند. بین سه پایه تحصیلی تفاوتهاي معناداري در خودکارآمدي کلامی و ریاضی بدست آمد.
با افزایش پایه تحصیلی، میانگین خودکارآمدي افزایش یافت. کودکان باهوش افزایش معناداري در خودکارآمدي کلامی بین کلاس پنجم با میانگین 573، و کلاس هشتم با میانگین 722 نشان دادند. ادراك خودکارآمدي ریاضی دانش آموزان با استفاده از راهبردهاي خودتنظیم همبستگی معنادار - - r=%41 داشت. ادراك خودکارآمدي کلامی نیز با راهبردهاي یادگیري خودتنظیم رابطه معنی داري - - r=%42 را نشان داد. نهایتا تحلیل رگرسیون داده ها از این فرض که خودکارآمدي ریاضی و کلامی دانش آموزان پیش بینی کنند راهبردهاي خودتنظیمی مورد استفاده می باشد، حمایت میکند. در این میان خودکارآمدي رابطه بالاتري را به خود اختصاص میدهد.
-2 تعاریف و ویژگی هاي خود تنظیمی
خود تنظیمی شناخت و رفتار، یک جنبه مهم یادگیري و عملکرد تحصیلی دانش آموزان در محیط کلاسی است.نظریه هاي خود تنظیمی بطور کلی تصریح میکنند که چرا و چگونه دانش آموزان به یادگیري می پردازند و براي یادگیري مستقل چه چیزي را می باید در مورد خود و کارهاي تحصیلی خود بدانند. به بیان دیگر دانش آموزان چگونه یادگیري خود را هدایت میکنند و چگونه راهبردهاي فراشناختی را انتخاب میکنند که موجب افزایش تلاش آنها میشود
بندورا - 1987، به نقل از سیف، - 1376 خودتنظیمی را با سه فرایند مشاهده خود، خودداوري،خودواکنشی توضیح میدهد. ابتدا فرد رفتار و عملکرد خود را مورد مشاهده قرار میدهد، بعد به قضاوت درباره عملکرد خود میپردازد و سپس بر اساس قضاوت ها در خود احساس رضایت شخصی، غرور و یا عدم رضایت یا سرزنش شخصی ایجاد میکند. تعاریف مختلفی در خصوص یادگیري خودتنظیمی وجود دارد اما سه مؤلفه زیر مخصوصا براي عملکرد کلاسی مهم بنظر میرسد:
اول اینکه یادگیري خودتنظیمی راهبردهاي فراشناختی را دربرمیگیرند که دانش آموزان براي طرح ریزي، نظارت و اصلاح شناخت خود بکار میبرند. اداره تکالیف تحصیلی توسط دانش آموزان و کنترل تلاش هایشان در زمینه این تکالیف،مؤلفه مهم دیگري در این زمینه است. مؤلفه سوم راهبردهاي شناختی است که دانش آموزان براي یادگیري، یادآوري و درك مطالب درسی استفاده میکنند. این راهبردهاي شناختی انواع مختلفی دارند چون مرور ذهنی، بسط دهی و سازماندهی که ورود به سطوح بالاتر پیشرفت تحصیلی ر اتقویت میکنند.
-3 راهبردهاي شناختی
فرایندهایی هستند که ما براي نظارت، کنترل و اداره واکنش هاي خود استفاده میکنیم آنها میانجی یادگیري و عملکرد هستند. تکرار استفاده از راهبردهاي خاصی در موقعیت هاي مشابه موجب خودکار شدن استفاده ار آنها و کاهش آگاهی نسبت به این استفاده میشود. موفقیت در مدرسه شاید به استفاده از راهبردهاي مؤثر بستگی داشته باشد. کودکان پرتوان ممکن است به دلیل تکیه کردن بر راهبردهاي نامناسب و ناکافی یا ناتوانی در استفاده از راهبردها دچار شکست شوند. از طرف دیگر کودکان کم توان ممکن است از لحاظ درسی موفق باشند چون یادگرفته اند از راهبردهاي شناختی مناسب استفاده کنند و با ترکیب آنها، نقایص یادگیري خود رابه حداقل برسانند
وینستین و مایر - 1986، به نقل از گانیه و همکاران، - 1374پنج طبقه از راهبردها را پیشنهاد میکنند: راهبردهاي مرور ذهنی، بسط دهی،سازماندهی، نظارت بر درك، عاطفی.
-4 راهبردهاي مرور ذهنی
بوسیله این راهبردها یادگیرندگان مواد یادگرفته شده را با خود تمرین میکنند. در ساده ترین شکل، تمرین شامل تکرار صرف نامها یا اقلام در فهرستی مرتب شده است مثلا نام شهرستانهاي تهران. در مورد تکالیف پیچیده یادگیري مثل یادگیري اندیشه هاي اصلی یک متن چاپ شده، مرور ذهنی ممکن است با خط کشیدن زیر اندیشه هاي اصلی یا نوشتن از روي بخشی از متن صورت میگیرد.
-5 راهبردهاي بسط دهی
یادگیرنده عملا ماده اي را که قرار است یاد بگیرد، با سایر مطالبی که به راحتی قابل دسترس است، ربط میدهد. مثلا در یادگیري لغات زبان بیگانه، واژه خارجی را میتوان با تصویر ذهنی از کلمه فارسی که رابطه اي صوتی با کلمه خارجی دارد یا با آن تلفظ یکسانی دارد تداعی کرد. وقتی این مورد در یادگیري متون نثر به کار میرود بسط ذهنی شامل فعالیتهاي تفسیر کردن، یادداشت برداشتن و تهیه سوال جواب میشود
-6 راهبردهاي سازماندهی
مرتب کردن مطالب یادگرفتنی در چارچوبی سازمان یافته، فن اساسی این راهبردهاست. یادگیرنده میتواند مجموعه کلماتی را که باید به یاد آورده شود، در طبقات معنی داري مرتب کند. خلاصه کردن اندیشه هاي اصلی در قطعات نثري و سازماندهی اندیشه ها به طریق تازه روشی دیگر است. یادگیرندگان قادرند راهبردهایی کسب کنند که قطعات متن را به گونههاي ویژهاي از روابط بین اندیشه ها مثل مقایسه، گردآوري، توصیف و سازمان دهند
-7 راهبردهاي نظارت بر درك
این راهبردها که گاهی فراشناخنی خوانده میشوند به توانایی دانش آموز در تعیین اهداف یادگیري، تخمین موفقیت در رسیدن به اهداف و انتخاب راهبردهاي جانشین براي رسیدن به اهداف مربوط میشوند
-8 راهبردهاي عاطفی
این فنون براي تمرکز و نگهداري توجه، کنترل اضطراب و کنترل وقت بوسیله یادگیرندگان میتواند به نحوي ثمربخش بکار رود.
راهبردهاي یادگیري یکی از تدابیري هستند که به ساخت شناختی یادگیرنده کمک میکنند و سب تسهیل و پایداري یادگیري میشوند. تحقیقاتی که در سالهاي اخیر صورت گرفته بیانگر آن است که رابطه مثبت و معنی داري بین شیوه یادگیري و معدل نمرات در دانشگاه وجود دارد
فراگیرانی که از راهبردهاي حفظ و سلزماندهی و انتقال مطلب استفاده کرده بودند نسبت به گروه گواه عملکرد بهتري داشتند. همنین فراگیرانی که حین خواندن زیر عبارتهاي مهم خط می کشیدند و یادداشت برداري میکردند قادر به یادآوري اطلاعات بیشتري بودند.
برخی محققین معتقدند فراخوانی اطلاعاتی که داراي ارتباط معنایی هستند آسانتر است و ایجاد ارتباط بین اطلاعات به همان خوبی سازماندهی اطلاعات فراخوانی را تسهیل میکند. دانش آموزانی که در جلسات آموزش خودآموزي درك مطلب شرکت کرده بودند نسبت به گروه گواه کنترل که آموزش ندیده بودند عملکرد بهتري داشتند.
بر اساس نتایج مطالعات فوق کی از نکات اساسی در آموزش این است که به فراگیران یاددهیم چطور یاد بگیرند، چطور به خاطر بسپارند و چگونه مسأله حل کنند. ما بطور معمول از فراگیرانمان انتظار داریم که خوب درس بخوانند، مسأله حل کنند یا تعداد زیادي مطالب به خاطر بسپارند، درحالیکه روشهاي صحیح مطالعه، حل مسأله را به آنان آموزش نداده ایم. در نظام هاي آموزشی ما به آموزش شیوه مطالعه توجه کمتري میشود و اعتقاد بر این است که فراگیران به خودي خود شیوه اي درست براي یادگیري و مطالعه را کشف کنند در حالیکه لازم است فنون و راهبردهاي صحیح یادگیري را بیاموزند.