بخشی از مقاله

چکیده

یکپارچه سازی بازارهای مالی که مجبور به بانکداری هستند جهت بودن بر پایه دانش و مؤثرتر بودن در دانش مدیریت در عملیات بانکداری شان است . در این مقاله، یک مدل تحقیق داریم به نام : مدل مدیریت دانش بانکداری - BKMM - که شامل خلق دانش ، نگه داری دانش و به اشتراک گذاری دانش و مهم تر از آن شامل این است که چگونه هر کدام از این عناصر در افزایش کیفیت عملیات بانکداری مجتمع خواهند بود .

عناصر متنوع BKMM به طور جزیی جهت شرح پیشرفت مدیریت دانش در عملیات بانکداری ، تشریح شده اند. ما سعی داشتیم بیان کنیم که دقیقا عبارت مدیریت دانش در حالت های کلی و در انتظارات بانکی چیست ، همچنین اهمیت آن برای بانک ها ، مشکلات روبرو با آن و جنبه تکنولوژی مدیریت دانش چه می باشد و در پایان پیشنهاداتی برای بهبود عملکرد بانک رفاه با استفاده از سیستم مدیریت دانش ارائه می نماییم .

- 1 مقدمه :

در یک تجارت بسیار مورد درخواست جهان امروز ، یک لبه رقابتی سازمانی تقریبا به کلی به میزان خوب بودن مدیریت و کاربرد دارایی های حقوقی آن بستگی دارد . دارایی ها می توانند به دارایی های محسوس و غیر محسوس دسته بندی شوند . به طور سنتی ، دارایی های محسوس شبیه کارخانه ، تجهیزات ، فهرست اموال و سرمایه مالی بیشتر به عنوان دارایی های حقوقی پایه ای در نظر گرفته می شوند . دارایی های غیر محسوس یک نقش بسیار کوچک یا مبهم را در هر سازمانی بدون در نظر گرفتن این که صنعت از کجا آمده است ، ایفا می کنند.

جهت رقابت و موفق شدن در بازارهای خود ، سازمان ها باید اکنون مدیریت دارایی های غیرمحسوس خود را بیاموزند ، که همان " دانش " است و این عمل به طور کلی به عنوان مدیریت دانش شناخته می شود و گاهی اوقات به عنوان هوش تجاری به آن رجوع می شود . "مدیریت دانش مبحثی در هر سرمایه گذاری به طور عمدی و گردآوری های جامع ، سازماندهی ها ، به اشتراک گذاری ها و تحلیل های دانش منابع ، اسناد و مهارت های مردم است"

"مدیریت دانش ، قالب کاری است ، یک مجموعه ذهن مدیریتی که شامل ساختاری بر روی تجارب گذشته - کتابخانه ها ، بانک های داده ای ، مردم هوشمند - و خلق حامل های جدید برای دانش تغییر - دانش فعال کننده داوطلبان ، سایت ها ، ارتباطات دانش و شبکه - است". اضطرار این "مبدا دانش " که به طور رادیکالی چیزی را که در سازمان ها ارزش خلق می کند را تغییر می دهدکه به وسیله آن قابلیت زیست طولانی مدت ایجاد شده و کامیابی یک سازمان به طور افزایشی به قابلیت آن جهت نیروی ارزش پنهانی از دارایی های نامحسوس آن بستگی دارد .

بنابراین ، مدیریت دانش اکنون به یک جزء مهم غیر قابل انکار در یک دارایی نامحسوس سازمان تبدیل شده است . تغییر ممتد در توقعات بازار و تقاضاها برای محصولات جدید به طور درجه ای جایگزین سرمایه و مؤسسات متمرکز بر کوشش می شود البته از طریق مؤسسات متمرکز بر علم و کار روتین توسط کارمندان دانش.

- 2 بازبینی ادراکی

دانش عنصر اصلی است که الهام بخش ابتکارات مدیریت دانش در هر بخش است . مبدا بر پایه دانش وضعیت های بانکداری را به دریافت دانش به عنوان یکی از فواید رقابتی اصلی وادار می سازد . این مباحث بحث شده در حقوق به وضعیت های بانکداری مربوط می شوند اگرچه "در محدوده مالی محکم تر می شود زیرا به عنوان یک محیط دانش است"

در اینجا محققانی وجود دارند که دانش را در زمینه چرا دانستن ، چگونه دانستن ، چه چیزی را دانستن ، چه کسی دانستن ، کجا دانستن و چه زمانی دانستن ، با توجه به ارتباط آن با مباحث دانش مدیریت ، تعریف می کنند. چه چیزی را دانستن می تواند به عنوان برخی مردم که در اطراف آن ها حمل می شود تعریف شود و بین آن ها عبور می کند اما در حقیقت چگونه دانستن ، شامل توانایی جهت گذاشتن چه چیزی را دانستن درون عمل است

- 2002 - Quintas سه اولویت متفاوت را بحث می کند که جهت دلایل متفاوت از طریق مؤسسات در فواید مدیریت دانش شان آورده می شود . بیشتر مؤسسات در غرب اولویت هایی را جهت تسخیر دانش کاربردی ، استخراج منابع یا سرمایه های دانش موجود و دسترسی بهبود یافته به تخصیص فراهم می کنند . تمرکز اصلی دیگر بر روی "تسخیر و استفاده مجدد از تجارت گذشته ، بازنگری های پس از عمل جهت تسخیر یادگیری و ساختن و استخراج ذخایر دانش " می باشد 

اولویت سوم که بر روی ابتکارات مدیریت دانش اصلی تمرکز دارد ارتباط بهتر ، یادگیری و اشتراک دانش را ترویج می دهد . به علاوه ، سازمان ها اهمیت خلق دانش و جستجو جهت خلق یک فرهنگ که از خلق دانش حمایت کند ، تشخیص می دهند .

-3 اهداف مطالعه

. 1 جهت مطالعه قالب کاری ادراکی از سیستم مدیریت دانش.

. 2 جهت مطالعه فواید KMS در بخش بانکداری .

. 3 جهت مطالعه فرصت های حامل و تولید مدل KMS برای بانک ها .

- 4 فواید مدیریت دانش

در یک تنظیمات سازمانی، فواید میتوانند در دو سطح رخ دهند ؛ شخصی و سازمانی - Cong&Pandya,2003 -

. در سطح شخصی ، مدیریت دانش فرصت های کاری را جهت استخراج مهارت ها و تجارت فراهم می کند که توسط کار با یکدیگر و اشتراک دانش مردم دیگر و یادگیری از یکدیگر حاصل می شود ، بدین وسیله اجرای شخصی بهبود یافته ما را به پیشرفت حاصل بهتر رهنمون می شود .

در سطح سازمانی ، مدیریت دانش دو فایده برای سازمان فراهم می کند :

·    افزایش ارزش مالی سازمان از طریق رفتار دانش مردم به عنوان یک دارایی .

·    دانش تنها ورودی است که می تواند در کپی کردن تغییرات رادیکالی و حصول محاسبات صحیح پیش از این که خیلی دیر شود ، کمک نماید . دانش به تنهایی می تواند ابداع حاصل و منافع ترقی یافته را تسریع بخشد .

·    دانش حمایت تصمیم مؤثر را فراهم می کند . اشتراک دانش مؤثر از موفقیت های گذشته ، شکست ها ، پروژه ها و ابتکارات ما را قادر به خلق تصمیمات بهتر و ارزش اقتصادی تری برای سازمان می کند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید