بخشی از مقاله

چکیده

هدف این مقاله، سازماندهی انواع سرمایهگذاریهای سرمایه فکری و بکارگیری طبقهبندیهای مختلفی از سرمایهگذاری سرمایه فکری بهعنوان محور اساسی حوزههای مختلف کاری شرکتها در هر دورهای از زمان است.

بررسی ادبیات گذشته نشان میدهند که هیچ رویکرد منحصربه فردی در طبقهبندی سرمایه فکری وجود ندارد. مطالعات ما نشان میدهند که مراحل مختلف سرمایهگذاری در سرمایه فکری را میتوان به سه گروه کلی تقسیم نمود: خلق، توسعه و حفظ و نگهداری سرمایه فکری.

با توجه به هدف سرمایهگذاری و مقدار سرمایه فکری شرکتها و همچنین کیفیت آن، شرکتها میتوانند تصمیمات مختلف سرمایهگذاری را اتخاذ کنند.

مقدمه

ساختار سرمایهگذاری طی سی سال گذشته تغییر یافته است. در چند دهه گذشته، سرمایهگذاری داراییهای ثابت مشهود، کاهش و سرمایهگذاری داراییهای نامشهود افزایش یافته است. برای مثال در ایالات متحده در فاصله سالهای 1972 تا 2011، سرمایهگذاری داراییهای ثابت مشهود بین 8 تا 12 درصد کاهش یافته و در مقابل سرمایهگذاری در داراییهای نامشهود بین 8 تا 15 درصد افزایش یافته است.

در استرالیا از سال 1974-75، متوسط رشد سالانه سرمایهگذاری در سرمایه فکری، در حدود 1/3 برابر سرمایهگذاری در داراییهای فیزیکی مانند ماشینآلات، تجهیزات و ساختمان افزایش یافته است. همچنین در کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز، سرمایهگذاری در داراییهای نامشهود بهطور چشمگیری افزایش یافته است.

بهعنوان مثال، در فنلاند، دانمارک، سوئد، فرانسه و هلند، بزرگترین بخش از سرمایهگذاری شرکتها، سرمایهگذاری در داراییهای نامشهود است 

نخستین اقتصاددانی که از اصطلاح "سرمایه فکری" استفاده نمود، "گالبرایث"1 در سال 1969 بود.
همچنین "استوارت" در سال 1991، بهعنوان نخستین اقتصاددانی که تحقیقات بسیاری را در زمینه سرمایه فکری انجام داده، شناخته شد .[26] وی سرمایه فکری را بهعنوان یک اختراع ثبت شده، فرآیندها، مهارتهای مدیریت، اطلاعاتی درباره عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان، و تجربیات قدیمی توصیف نمود. استوارت، سرمایه فکری را به سه بخش تقسیم نمود که عبارتند از: سرمایه انسانی، سرمایه سازمانی، و سرمایه ارتباطی.

ادوینسون و مالون - 1997 - ، در حال توسعه مدلی برای اندازهگیری ارزش بازار شرکت، در توصیف سرمایه فکری بهعنوان دانشی که قادر به تبدیلشدن به یک ارزش است، بودند [13] و .[14] مدلی که آنها ارائه نمودند، سرمایه فکری را به سرمایه انسانی، سرمایه مشتریان، سرمایه فرآیندها، و سرمایه نوآوری تقسیم نمود. بر اساس مطالعات پژوهشگران یاد شده، سرمایه فرآیند، مربوط به روشهایی از فرآیندهای داخلی شرکت و سرمایه نوآوری، نشاندهنده توانایی نوآوری محصولات و فرآیندهاست.

در سالهای اخیر به دلیل تحولات اقتصادی فراوان، تعریف سرمایه فکری گسترش یافته است. مطابق با تحقیق روس، پایک و فرناسترم - 2005 - ، سرمایه فکری، تمام منابع غیر فیزیکی و غیر پولی را دربر میگیرد که تا حد بسیار زیادی تحت کنترل سازمان بوده و به خلق ارزش سازمان کمک میکند. محققان اشاره شده، با استفاده از سایر صلاحیتهای سرمایه فکری، رویکرد جدیدی را در استفاده از منابع ارائه نمودند

جورژاک - 2008 - ، سرمایه فکری را بهعنوان تمام منابع فکری، اعم از مادی و غیر مادی، و مشهود و نامشهود توصیف نمود که معیاری کمکی در خلق ارزش مورد نیاز برای بدستآوردن مزیتهای رقابتی بلندمدت در سازمان است

اجزای اصلی سرمایه فکری عبارتند از: سرمایه انسانی - صلاحیت سرمایه، نگرش و چابکی فکری همه اعضای سازمان و توانایی آنها در اتخاذ تصمیمات مهم و حل مشکلات - ؛ سرمایه سازمانی - مالکیت فکری، ساختار سازمانی، پایگاه داده و تجهیزات رایانهای، سبک مدیریت و فرهنگ سازمانی - ؛ سرمایه ارتباطی - ارتباط با مشتری،

شرکای استراتژیک، سرمایهگذاران و غیره - . در بسیاری از مواقع، تعاریف سادهتری نیز از سرمایه فکری ارائه میشود. سرمایه فکری ترکیبی از منابع مختلف سازمان است که سه گروه عمدهی سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی را دربر میگیرد.

طبق تعریف فوق، زمانی که کارکنان به دلیل پایان سنوات، سازمان را ترک میکنند؛ دانش خارج شده، در داخل سازمان مشهود خواهد بود. بنابراین سرمایه انسانی بهعنوان دانشی توصیف میشود که کارکنان در زمان ترک سازمان به همراه خود خواهند برد. سرمایه ساختاری نیز بهعنوان دانشی تعریف شده است که در پایان هر روز کاری در شرکت باقی میماند. همچنین سرمایه ارتباطی شامل تمام منابع متصل به ارتباطات خارجی شرکت میشود.

بر اساس تحقیق ستایش و کاظم نژاد - 1388 - ، سرمایه فکری و سرمایه مشتری رابطه تنگاتنگی با یکدیگر دارند. آنها اعتقاد داشتند که سرمایه مشتری به عنوان یک پل و سازماندهنده عملیات سرمایه فکری تلقی میشود و یک عامل تعیینکننده در تبدیل سرمایه فکری به ارزش بازار است

دستگیر و محمدی - 1388 - ، معتقد بودند به دلیل آنکه سرمایه فکری براحتی در ترازنامههای مالی شرکتها منعکس نمیشود، بسیاری از شرکتها از گزارش سرمایه فکری امتناع میکنند. مشکل اساسی در گزارشگری سرمایه فکری، مربوط به استانداردهای حسابداری است که یک شرکت را ملزم میکند تا فقط درصورتی یک قلم را به حساب داراییها منظور کند که تمامی ویژگیهای تعیین شده در استاندارد را دارا باشد

رز و بارونز - 2005 - ، تعریف جامعی را درباره سرمایه فکری ارائه نمودند. آنها معتقد بودند که، سرمایه فکری یک نوع دارایی است که توانایی بنگاه اقتصادی را برای خلق ثروت اندازهگیری میکند. این دارایی ماهیت عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامرئی است که از طریق بهکارگیری داراییهای مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از بنگاه اقتصادی بهدست میآید. تمامی ویژگیهای یاد شده، در نهایت منجر به خلق ارزش در درون سازمان میشود و ارزش به دست آمده به دلیل این که یک پدیده کاملا درون سازمانی است، قابلیت خرید و فروش ندارد

احمدیان و قربانی - 1392 - ، پژوهشی را در ارتباط با رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد سازمانی برروی نمونهای شامل 118 نفر از کارکنان وزارت امور اقتصاد و دارایی انجام دادند. نتایج پژوهش، نشاندهنده ارتباط معنیدار مولفههای سرمایه فکری - سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی - با عملکرد سازمانی بوده است. همچنین طبق پژوهش آنها، عملکرد سازمانی دارای بیشترین اولویت در بین کلیه متغیرها بوده و سرمایه ارتباطی، سرمایه ساختاری و سرمایه انسانی در درجات بعدی قرار گرفتهاند

روس، بینبریج و جاکبسن - 2001 - ، شواهدی ارائه کردند مبنی بر اینکه، همکاری اجزای مختلف سرمایه فکری منجر به خلق ثروت و مزیت رقابتی برای شرکت میشود. پژوهشگران یاد شده اعتقاد داشتند، مخارجی که شرکتها برای اجزای سرمایه فکری میپردازند، در واقع، سرمایهگذاری در رشد عملکرد آتی شرکت است

برخی از محققان گذشته بیان نمودهاند که سرمایهگذاری سرمایه فکری برای سه هدف کلی تعیین میشود. رویکردهای اصلی این محققان برای طبقهبندی سرمایهگذاری در سرمایه فکری عبارتند از:

-1 روشهای اندازهگیری ارزش بازار یک شرکت. برای مثال، پولیک - 2000 - ، ارزش افزوده ضریب سرمایه فکری2 را برای اندازهگیری ارزش بازار محتوای سرمایه فکری توسعه داد. ضریب اشاره شده بر پایه دو مولفه از سرمایه فکری قرار دارد: سرمایه ساختاری و سرمایه انسانی

-2 روشهای اندازهگیری سرمایه فکری یک شرکت. برای مثال، کانیبانو و همکاران - 2002 - ، هدف اصلی از سرمایه فکری را کمک به شرکت در توسعه تواناییهای خود برای شناسایی، اندازهگیری و کنترل نامشهود دانستهاند

-3 تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد شرکتها. بهعنوان مثال، چان و همکاران - - 2005، شواهدی را مبنی بر مقدار سرمایه فکری، و تاثیرات مثبت مخارج تبلیغات بر بازده داراییها یافتند

با توجه به اینکه محققان گذشته، هیچگونه طبقهبندی منحصر به فردی از تعیین سرمایهگذاری سرمایه فکری انجام ندادهاند، لذا تحقیق حاضر، روشهای مختلف تعیین سرمایهگذاری سرمایه فکری را مورد بررسی قرار میدهد.

پرسش تحقیق

همانطور که پیشتر مطرح گردید، هدف اصلی این مقاله، نظمدهی به انواع سرمایهگذاریهای سرمایه فکری و بکارگیری طبقهبندیهای گوناگونی از سرمایهگذاری سرمایه فکری بهعنوان محور اساسی حوزههای مختلف کاری شرکتها در دورههای زمانی مختلف است.

ارائه طبقهبندی مناسبی از سرمایهگذاری سرمایه فکری، به شرکتها در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری کمک شایانی خواهد نمود. رویکردهای یاد شده در قسمت قبل، پاسخ مناسبی را در جهت پرسش اصلی تحقیق حاضر ارائه نمیدهند. با توجه به موضوعات عنوان شده، پرسش اصلی این تحقیق آن است که؛ کدام یک از انواع سرمایهگذاری سرمایه فکری مورد نیاز شرکتهاست؟

روش تحقیق

در تحقیق جاری، روشهای مختلفی از جمله روش کتابخانهای و بررسی ادبیات گذشته، تجزیه و تحلیل علمی، و روش مقایسه بکار گرفته شده است. در این رابطه برای شناسایی انواع سرمایهگذاری سرمایه فکری، رویکردهای نویسندگان مختلف مطالعه شده است. بر اساس نتایج مطالعات ما، پژوهشهای محققان اخیر، نشاندهنده رویکرد جدیدی در طبقهبندی سرمایهگذاری سرمایه فکری بوده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید