بخشی از مقاله

چکیده

بخش اعظم عمر ما در فضاهای داخلی بناها سپری می شود. این فضاها محیطی را ایجاد می کنند که پاسخ گوی نیازهای اساسی ما نظیر نیاز به سرپناه بوده و بسیاری از فعالیت های ما در آن صورت می گیرد . از طرفی آنچه به یک بنا روح می بخشد ، فضای داخلی آن است. بنابراین می توان گفت کیفیت فضای داخلی از یک طرف تأثیر مستقیمی بر نحوه انجام فعالیت های ما در آن دارد و از طرف دیگر نگرش، احوال و شخصیت ما را تحت تأثیر قرار می دهد. بر این اساس، هدف طراحی داخلی، بهبود عملکرد فیزیکی و روانی فضا با هدف ارتقای کیفیت زندگی در آن است.

معماران و طراحان شهری امروزه توجه ویژه ای به شناخت روان شناسانه رفتارهای انسان دارند زیرا این گونه رفتارها با محیط کالبدی ارتباط تنگاتنگی دارد. آنچه روان شناسی محیطی را از سایر شاخه های روان شناسی مجزا می سازد همانا بررسی ارتباط رفتارهای متکی بر روان انسان و محیطی کالبدی است لذا توجه طراحان به بررسی روان شناختی فضاهای طراحی شده، پیوندی نا گسستنی ما بین روان شناسان محیطی و آنها ایجاد کرده است .

روش مطالعاتی در این مقاله توصیفی - تحلیلی می باشد که ماهیت محیط و مولفه های آن مورد بررسی قرار گرفته و با توجه به این که روانشناختی محیط ، روانشناسی انسان و محیط پیرامونش می باشد ، بر لزوم توجه به رابطه اشیا با اشیا ، اشیا با انسان و انسان با انسان در طراحی داخلی تاکید می شود .

-1 مقدمه

طراحی داخلی که به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت در دنیا شناخته شده، بهینه سازی فضاهای داخلی ساختمانها به منظور انجام فعالیتهای روزمره، یعنی زندگی، تفریح و کار است. بخش اعظم عمر ما در فضاهای داخلی بناها سپری می شود. این فضاها محیطی را ایجاد می کنند که پاسخ گوی نیازهای اساسی ما نظیر نیاز به سرپناه باشد.

موضوعی که در معماری باید به آن توجه ویژه ای داشت، نقش معماری و طراحی به خصوص طراحی داخلی بر روح و روان انسانهایی است که می خواهند از ساختمان یا یک محل اسکان استفاده کنند؛ به همین دلیل، رعایت نکات روانشناختی در طراحی ها امر بسیار مهمی است که نباید نسبت به آن بی توجه بود. بر این اساس در حال حاضر بسیاری از افراد ، به رشته های جدید روانشناسی معماری یا معماری روانشناختی روی آورده اند. طبیعی است که معماران، ساختمانها را براساس اصولی علمی طراحی می کنند. اما طراحی و معماری خانه چه از لحاظ ساخت، چه تزئین و چه جا به جایی، نیازمند دقت عمل بر اساس ماهیت انسانی است.

به این معنا که طراحی بنا باید منطبق با اصول خاصی انجام شود؛ چیزی را که می خواهی بسازی برای انسان می سازی بنابراین باید بر اساس و پایه انسانی و برمبنای تمایلات، روحیه و تامین شادابی و نشاط انسان بنا شود. از آنجا که محیط خانه، محلی برای آسایش انسان است، باید در طراحی انواع شکستگیها در دیوار، فضا، مساحت، رنگ و دکوراسیون و حتی انعکاس صدا توجه شود. روانشناسی محیطی به رفتارهای مرتبط با محیط میپردازد. مفاهیم مربوط به محیط و اولویتهای زیبایی شناختی را مورد مطالعه قرار می دهداز. دیدگاه روانشناسیِ محیطی، انسانها به تجربه حسی، عاطفی و معنوی خاص نسبت به محیط زندگی نیاز دارند. این نیازها از طریق تعامل صمیمی و نوعی همذات پنداری با مکانی که در آن سکونت دارد قابل تحقق است .

در این مقاله با تکیه به روش توصیفی پس از مرور مفاهیم مربوط به محیط و تاثیر آن بر انسان از نگاه روانشناختی محیط طراحی داخلی مورد بررسی قرار گرفته است.

انسان با توجه به نیازها، ارزشها و هدف های خود محیط را دگرگون می کند و به طور متقابل تحت تاثیر محیط دگرگون شده قرار می گیرد، به منظور بررسی مسائل مبتنی به انسان و رابطه متقابلش با محیط؛ فارغ از مقیاس محیط مزبور، میباید به تاثیر شرایط محیطی بر رفتار، فعالیت و عادات انسانها توجه نمود.

-2 محیط

محیط ، مجموعه ای سازمان داده شده از توانش ها و یا قابلیت هاست [1]. راپاپورت محیط را به عنوان یک سری رابطه بین اشیا و اشیا ، اشیا و مردم ، مردم و مردم در نظر می گیرد که شامل روابط داخلی پیچیده بین چهار عنصر فضا ، زمان ، معنی و ارتباط است . وی تاکید می کند که این روابط به صورت تصادفی ایجاد نشده ، بلکه به صورت منظم شکل یافته و الگو و ساختار دارد

کلید هر تعریفی از محیط، در این نکته نهفته است که، محیط دارای ویژگی "احاطه کنندگی" است.این ویژگی منجر به ایجاد مشکلات مفهومی و اصطلاح شناختی در فهم معانی ای می شود که هنگام استفاده از واژه محیط بدان داده می شود.

محیط از یک سو عبارت از فضای دربرگیرنده انسان و سایر موجودات است و از جانب دیگر میتوان آنرا فضای محدود محسوس برای انسان دانست. به این ترتیب محیط مورد نظر افراد مختلف متفاوت خواهد بود. محیط را نیز میتوان منحصر به مجموعه عناصر طبیعی یا مصنوع تلقی نمود و یا هردوی آنها را در شکل گیری محیط دخیل دانست. عنصر مهمی که در تعریف محیط نباید از آن غافل ماند اصول و قوانینی است که اولا بر شکل گیری محیط تسلط داشته و ثانیا بر تداوم و تعریف آن و همچنین استنباط انسان از آن و تاثیری که بر حیات انسان دارد نقشی در خور توجه ایفا مینماید. به این ترتیب محیط متشکل از اجزا و عناصر مادی - کالبدی و کمی - و معنوی - غیر فیزیکی و کیفی - میباشد که در قالب عناصر طبیعی، ساخته های انسان، شرایط طبیعی، بارزه های عناصر مصنوع و انسان ظاهر میشود

-2-1 ماهیت محیط و مولفه های آن

تعاریف متعدد و متنوعی از محیط ارائه شده است. بسته به موضوع بحث دامنه این تعاریف متغیر خواهد بود. تمایز بین محیط کالبدی، اجتماعی، روانشناختی و رفتاری از جمله این دسته بندی ها محسوب میگردد. نکته اصلی این طبقه بندیها و دسته بندیهای مشابه، تفاوت بین جهان واقعی، حقیقی و عینی اطراف انسان و جهان پدیدار شناختی است که خودآگاه یا ناخودآگاه الگوهای رفتار و واکنش های روحی مردم را تحت تاثیر قرار میدهند . [5] کرک 1977 - ، - Cited in porteous همان تمایز را به کار می گیرد و از واژه های مختلفی استفاده می کند. او سه مولفه مجزا را معرفی می کند : محیط پدیده ای، محیط شخصی و محیط مفهومی

شکل - 1 روابط داخلی محیط از دیدگاه کرک

-2-2 انسان و محیط

تالمن - 1932 - رفتار انسان را در دو سطح تبیین می کند: مولکولی و مولاری. سطح مولکولی فیزیولوژیکی است و شامل گیرنده های محرکی، راهنمای انگیزش و پاسخ ها و روند های محرکی است. این محیط اصولا بدن زنده - ارگانیسمی - است. سطح مولار که هر روزه اتفاق می افتد با فرد یا چیزی مواجه می شود که در بعضی از از شکل های رفتاری آشکار یا پنهان بیان می شود.

رفتار آشکار که برای مشاهده کننده قابل رویت است از لحاظ اسکات - 1964 - به عنوان "فعالیت ظاهری بیرونی از کل ارگانیسم در نظر گرفته می شود و نتیجه محرک درونی و بیرونی است". رفتار پنهان، در زیر پوست اتفاق می افتد و برای بیننده قابل رویت نیست. پورتیوس - 1977 - از »پردازش اطلاعات« در بازنگری اعمال انسان که برای فرایند رفتار مولار، به عنوان »چارچوب رفتار منطقی« در نظر گرفته شده است، استفاده می کند. مور - 1985 - رفتار بشر را در چرخه تاثیر از واکنش های شخصی درونی تا واکنش های اجتماعی - فرهنگی بیرونی سازمان دهی کرده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید