بخشی از مقاله

چکیده

دکوراسیون داخلی یکی از حلقه های ارتباط میان علم وهنر است وبعد هنری آن دارای سبک وسیاق واصولی است که معمولا بر مبنای نیاز وسلیقه ی جامعه ،دستخوش تغییر می گردد. مدلها ، نقوش وطرح های مدرن اصولا برای مدت زمان و دوره ی کوتاهی مورد توجه عموم مردم قرار می گیرند و پس از گذشت زمانی مشخص ، کنار گذاشته شده و به اصطلاح از مد می افتند . اما نقوش وطرح های سنتی از اقبال بیشتری در این زمینه برخوردارند . بدین معنا که این نقوش به دلیل قرابت با اصول زیبایی شناسی فطری وناخود آگاهی که در وجود همه ی انسانها نهفته است ، در همه ی اعصار ودوره ها مورد توجه می باشند.

هنر قلمکار که یکی از رایج ترین هنرهای سنتی در کشور ماست، مملو از این نقوش می باشد.با آن که خاستگاه این هنر ایران نیست، ولی هنرمندان ایرانی در تحول وتکامل نگاره ها وافزایش جلوه های بصری آن سهم به سزایی داشته اند و درحال حاضر قلمکار به یکی از هنرهای مطرح ایرانی تبدیل شده است.

در این تحقیق ،قابلیت های موجود در نقوش پارچه های قلمکار،جهت طراحی دکوراسیون داخلی بررسی می شود و به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که چگونه می توان با الهام از نقوش سنتی پارچه - های قلمکار،نقوشی را مطابق با سلیقه ی جامعه ی امروزی طراحی کرد واز آنها در طراحی دکوراسیون داخلی بهره جست. این تحقیق به روش کتابخانه ای - میدانی انجام شده است و یافته های آن قابل استفاده برای طراحان دکوراسیون داخلی خواهد بود.

-1مقدمه

همه ی انسانها در محیط پیرامون خویش، خواستار آرامش هستند .مسلما فضای داخلی محل کار و منزل نقش بسیار عمده ای در تامین این نیاز طبیعی وبدیهی دارد وتاثیر معماری داخلی بر ایجاد حس امنیت و آرامش ذهنی امری است انکار ناپذیر. مبحث دکوراسیون داخلی ،ارتباطی مستقیم با هنر دارد وهنر نیز همواره ودر همه ی اعصار
 پیوندی ناگسستنی وبا شکوه با زندگی بشر داشته است.اثر هنری در هر شکل و قالبی که قرار گیرد به بی واسطه ترین شکل ممکن با مخاطب خود سخن می گوید وگاهی این ارتباط آنچنان نزدیک ورمزآلود می شود که گویی مخاطب جزیی از اثر هنری است ونمی توان هیچ فاصله ای میان آنها قایل شد.

البته ارزش و اعتبار یک طراحی داخلی تا حد زیادی وابسته به مخاطب آن است. هر انسانی دارای نیازهای بصری،تعلقات فکری وروحی منحصر به فردی است وپاسخگویی به این نیازها اولین واساسی ترین وظیفه ی یک طراح داخلی است.یکی از راه های تحقق این نیاز بهره گیری از هنر های سنتی وصنایع دستی است.

متاسفانه پس از انقلاب صنعتی نقش کاربردی صنایع دستی به طور چشمگیری کاهش یافته و این مقوله تنها به صورت یک کالای فرهنگی مورد استفاده قرار گرفته است و از این رو بیم آن می رود که در دراز مدت بر اثر تکرار ویکنواختی در تولید وبه دلیل عدم کاربرد در زندگی روزمره ، انگیزه ی هنرمندان در جایگاه طراحان صنایع دستی از بین رفته ونو آوری وخلاقیت در این فضا آرام آرام محو شود.برای نجات از این ورطه لازم است ضمن شناخت جایگاه هنرمندان طراح در صنایع دستی، فضای لازم جهت کاربرد و اجرای نتیجه طرح، طبق نیازهای روز جامعه تعریف شده وتمهیدات لازم جهت کاربردی نمودن این هنر های اصیل در نظر گرفته شود.

تنها با این رویکرد است که امکان احیای نقوش اصیل سنتی و ایجاد آشتی میان این صنایع با هنرهای مدرن امروزی مانند طراحی فضا ودکوراسیون داخلی وجود خواهد داشت.با این روند ما به عنوان یک طراح قادر خواهیم بود فضایی اصیل وایرانی و در عین حال مدرن و امروزی را طراحی نماییم . هر چند دست یافتن به این مهم ، امری زمان بر و نیازمند به فرهنگ سازی قوی و از آن مهمتر دقت نظر وتعامل طراحان وهنرمندان است، اما تحقق آن گامی بسیار مفید وارزشمند در جهت اعتلای هنر واصالت صنایع دستی ایرانی وحضور آن در زندگی ما خواهد بود. حضوری که مسلما می تواند منبع تمام نشدنی آرامش ونشاط در فضای داخلی منازل ومحیط کار ما باشد.

-2چرا الهام از هنر سنتی؟

هنر مقوله ای است که با کلمه ی سنت پیوندی دیرینه دارد وشاید بهترین محل تجلی وظهور سنت وحقایق باطنی آن در شاخه ی هنر باشد.قالب های هنری ذاتا قابلیت تجلی سنت را دارند...درعرصه ی هنر ناگزیر به استفاده از سنت هستیم زیرا سنت ریشه در حقیقت وجودی انسان و هنر او دارد.سنت در واقع اصلی است که هر هنر مندی خواه نا خواه به آن باز می گردد و آنچه مهم می نماید استفاده از ساختاری هماهنگ و موزون برای ارایه ی آن اصل و تفکر سنتی است.

هنگامی که به هنر سنتی می اندیشیم و عمق ومعنا وزیبایی و زبان و بیان آن را در چهره ی شهرهای اسلامی، ظروف ،اشیا ،قالی، گبه وپارچه مشاهده می کنیم، ایمان می آوریم که در ورای آهن ، بتن ،ماشین وبرج های سیمانی که انسان معاصر را به قعر دره های تنگ اضطراب ها وزشتی پسندی ها رانده است ، علی رغم پشتوانه های فکری و دگرگونی ها ی ذهنی و متدولوژیک که این دنیای سنگین را پشتیبانی میکند ،بهاری خزان ناپذیر در تکاپوی تولد وتداومی بی مرگ وزوال است وهمین مژده است که شوق زندگی را برای وصول به زیبایی سعادت ورستگاری پر معنا می سازد.

سنت خاستگاه تجربه هایی است که فضا را از نمادهای پر معنا وزیبا پر می کند .به همین دلیل تظاهرات کالبدی شهرهای دوره ی اسلامی ،از جمله د نمودگارهای زیباشناختی خود عمیقا متاثر از منابع فرهنگ و سنت های اسلامی بوده است 

بهره گیری از هنر های سنتی در بهبود کیفیت زندگی مدرن امروزی راهکاری ارزشمند است .چراکه این هنر ها در ذات خود دارای آرامش و انرژی خاصی هستندو بر خلاف هنر های مدرن بعد از طی مدت زمانی طولانی دلزدگی وخستگی بصری ایجاد نمی کنند. اما آیا می توان هنر سنتی ونقوش مرتبط با آن را به همان شکل همیشگی واصیل خود وبا همان ترکیب ورنگ وآب ،برای مخاطبان پرشور وحرارت دنیای امروز به کار برد؟ بدون شک کاربرد نقوش سنتی در عصر حاضر مستلزم ایجاد پاره ای تغیرات و دخل وتصرف در جهت جوابگویی به نیازهای سلیقه ی مصرف کننده ی عصر سرعت و تکنولوژی است.

طراحی دکوراسیون داخلی با الهام از نقوش قلمکار، پلی است برای آشتی میان سنت ومدرنیته در دنیای هنر . طراحان داخلی با به کار گیری خلاقیت وابتکار در این زمینه قادر خواهند بود ضمن ایجاد اثر روانی مطلوب وفضایی دلنشین ،هنر زیبای قلمکار را به شیوه ای نو ،احیا کند و به اصطلاح کاربردی نو برای نقوش قلمکار ایجاد نماید. این هنر دارای ظرفیت بسیار بالایی جهت اقتباس وبهره گیری در طراحی دکوراسیون داخلی می باشد.در ادامه ضمن پرداختن به این خصوصیات،به عنوان نمونه چند طراحی با الهام از این نقوش ارایه خواهد شد.

-3قلمکار چیست؟

در فرهنگ معین در مورد قلمکار می خوانیم :پارچه ای ساده ومازور شده از کرباس ،کتان و غیره که بر آن به وسیله ی قالب ومهر نقشی تصویر کرده باشند وآن را به اشکال پرده،سفره ورومیزی وغیره در آورده باشند.[3] در گذشته ی نه چندان دور قلمکار سازی به چیت سازی و قلمکارساز به چیت ساز و حرفه و هنر قلمکاری به چیت سازی وچیتگری مشهور بود.

شاهان صفوی وبیشتر بزرگان وتوانگران،جامه های زیبا وفاخر از قلمکار می پوشیدند که گاهی طلا ونقره هم در بافت وچاپ آنها به کار می رفت. مخصوصا در دوره ی سلطنت شاه عباس،قلمکارسازی رونق به سزایی یافت.بیشتر لباسهای زنانه ومردانه از پارچه های قلمکار تهیه می شد و این پارچه ها مخصوصا مورد توجه درباریان بود و بیشتر لباسها یآنها از نوع مخصوص قلمکار به نام - قلمکار زر - یا - اکلیلی - تهیه می شد.[6] به طور کلی وجه تسمیه ی قلمکار به علت تولید ونحوه ی نقش کردن پارچه در آغاز پیدایش این هنر بوده است.

بدین معنی که ابتدا روی پارچه های پنبه ای واحتمالا ابریشمی، با قلم نگاره های مورد نظر را نقاشی می کردند ونقوش مختلفی پدید می آوردند اما کم کم تولید این نوع قلمکار کاهش یافت زیرا برای آن وقت زیادی صرف می شد، نقوش رسم شده با قلم فاقد هماهنگی بود وباعث یکسان نبودن تولیدات می شد وهمچنین قیمت تمام شده را نیز بالا می برد . بنابراین به واسطه ی نیاز به تولید زیاد قلمکارسازان انتقال نقوش به وسیله ی قالب های حکاکی وکنده کاری شده بر روی پارچه را تنها راه چاره ی این مشکل می دانستند.[6] به این ترتیب ابتدا نقوش مورد نظر بر روی قالب های چوبی حکاکی می شود. - تصویر شماره - 1 سپس این نقوش با استفاده از رنگ های گیاهی بر روی پارچه مهر می گردد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید