بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک در شرکت فولاد مبارکه اصفهان است. جهت دستیابی به این هدف پژوهشگر از روش کیفی و کمّی بهره برده است. لذا پژوهش از نظر نوع روش، پژوهشی آمیخته است. این تحقیق بر اساس نحوه گردآوری و ماهیت دادهها، تحقیق اکتشافی توصیفی است. همچنین این پژوهش از نظر هدف توسعهای کاربردی میباشد.

الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک - SKMEM - در سه مولفه - راهبرد، فرایند، نتایج - ، 13 معیار و 80 زیرمعیار و با امتیاز 6170 به عنوان مدلی پیشنهادی جهت سرآمدی شرکت فولاد مبارکه اصفهان ارائه شدهاست. تا بدین وسیله سازمان بتواند ضمن تحلیل وضعیت دانشی خود اقدام به ارائه طرحها و اقدامات بهبود نمایند و مسیر سرآمدی را طی نماید. همچنین، نتایج تحلیل کمی نشان داد که شرکت فولاد مبارکه 4478 امتیاز را از الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک کسب نمودهاست.

مقدمه

امروزه با توجه به افزایش اهمیت مدیریت دانش و مدیریت دانش استراتژیک در موفقیت واحدهای کسب وکار، به صورت روزافزونی از این مفهوم در سازمانهای پیشرو برای خلق مزیت رقابتی پایدار استفاده میشود. با این وجود، هنوز رویکرد جامعی برای تعیین وضعیت فعلی سازمان ها در زمینه مدیریت دانش استراتژیک و بالطبع آنچه باید انجام دهند تا به جایگاه مطلوب برسند، وجود ندارد. برای رفع این خلأ، متخصصان شاخصهای سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک را پیشنهاد کردهاند.

این شاخصها که بر بستر مفاهیم مدیریت کیفیت و مهندسی فرآیندها شکل گرفتهاند، در کنترل فرآیندهای دانشی و ارزیابی ساختارهای مدیریت دانش استراتژیک و بهبود آن ها به سازمانها کمک میکنند. علاوه بر این، میتوان از این شاخصها برای پشتیبانی یادگیری نظاممند دانش در زیرمجموعه های مختلف برنامهها و سیاستهای هر سازمانی استفاده نمود 

مدیریت دانش فرصتی برای افزایش اثربخشی مدیریت منابع انسانی در سازمان است همچنان که نیازهای نیل به استعدادها و امکانات نفس کارکنان را برآورده میسازد. یعنی اینکه کارکنان بیشتر برای کار تحریک میشوند و در نتیجه استخدام، انتخاب، آموزش و بهبود اعضای سازمانها به نحو بهتری امکانپذیر میشود .[2] مدیریت دانش به سمت سازماندهی فرایند آموزشی، که شخصیت فعالی را می سازد که قادر به تولید دانش جدید به طور پیوسته است، گرایش دارد. شخصیت فعال برای دنیای معاصر و شکل جمع آن، هنجارها و الگوهای توسعه مناسب است. هدف مدیریت دانش در آموزش، آموزش تحرک حرفهای، قابلیت دیدن جهان با روند تغییرات غیر قابل پیشبینی و پیشرفت پیوسته است در مورد مدیریت دانش استراتژیک عدهای از محقیقن نظراتی را مطرح کردهاند.

مدیریت دانش استراتژیک به فرآیندها و زیر ساختهایی مرتبط است که طی آن شرکتها دانش را اکتساب و خلق میکنند و به اشتراک میگذارند و از این طریق به تدوین استراتژی و اتخاذ تصمیمات استراتژیک میپردازند .[4] استراتژی دانشی سازمان رویه کلی را تصریح میکند که نشاندهنده تمایل سازمان به تخصیص منابع و قابلیتهای دانشیاش برای برآورده ساختن الزامات استراتژی سازمان است. در نتیجه شکاف دانش موجود بین آنچه سازمان برای انجام خود استراتژی باید بداند و آنچه نمیداند کاهش مییابد

شرکت فولاد مبارکه با به کارگیری مدیریت دانش استراتژیک، امکان نوآوری در فرایندها، فعالیتها و خدمات خویش را فراهم میسازد و در نتیجه موقعیت رقابتی خویش را بهبود میبخشد. به کارگیری الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک، بر فرهنگ و بهرهوری کل سازمان مؤثر خواهدبود و سازمانی با بالندگی کامل ایجاد خواهدکرد. اگرچه مدلها و الگوهای متفاوت و متنوعی از سرآمدی - سازمان، منابع انسانی، اخلاق، دانش، آموزش - وجود دارد که در شرکت فولاد مبارکه به کار گرفته شدهاست اما علیرغم داشتن نقاط قوت کاستیهایی را به همراه داشتهاست.

بنابراین مطالعه هریک از این مدلها و در کنار هم قرار دادن نقاط قوت آنها در کنار یکدیگر، پتانسیل بر طرف کردن نقاط ضعف تک تک مدلها را داشته و میتواند اهداف مورد نظر را برآورده سازد به ویژه آن که این مدل با توجه به زمینهها و شرایط موجود در شرکت فولاد مبارکه طراحی و تدوین گردد. بر اساس مطالب ذکر شده، شرکت فولاد مبارکه با مسائلی روبرو است که در این پژوهش در قالب چهار سوال مطرح گردیدهاست: الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک چیست؟ کدامیک از مدلهای تعالی در تدوین الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک کاربرد بیشتری دارد؟ مولفههای کلیدی الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک چیست؟ معیارهای مولفههای کلیدی الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک چیست؟ شاخصهای سنجش معیارهای کلیدی الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک چیست؟

روش تحقیق

هدف تحقیق حاضر طراحی الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک در شرکت فولاد مبارکه اصفهان است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش ترکیبی است. این تحقیق بر اساس نحوه گردآوری و ماهیت دادهها، تحقیق اکتشافی توصیفی است و از نظر هدف توسعهای کاربردی میباشد. زیرا به توسعه مدل مفهومی جدیدی در مباحث مربوط به دانش استراتژیک میپردازد و عوامل جدید موثر بر مدیریت دانش استراتژیک را مطرح نمودهاست و مولفهها و معیارها و زیرمعیارها را بومیسازی نمودهاست.

تحلیل دادهها

در بخش کیفی از تکنیک دلفی فازی در ده مرحله استفادهشد که نتایج این مراحل در جداول زیر آمدهاست:

الف: انتخاب مدلهای تعالی جهت تدوین الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک: پس از دو مرحله استفاده از تکنیک دلفی فازی در نهایت از میان 12 مدل تعالی، مدلهای: جایزه جهانی MAKE، مدل تعالی آموزش و توسعه، تعالی منابع انسانی، مدل شهاب و مدل تعالی اخلاقی به عنوان مدلهایی نهایی جهت طراحی الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک انتخاب گردید. لازم به ذکر است که خبرگان مدل EFQM را به عنوان مبنایی برای سایر مدلهای تعالی انتخاب نمودند و اظهار داشتند که مدل مذکور پایه و اساس طراحی الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک قرار گیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید