بخشی از مقاله
چکیده
هدف انجام این پژوهش طراحی و معرفی یک بسته آموزشی برای آموزش رفتارکاریابی توسط مولف مقاله براساس الگوی بومی چند محوری شفیع آبادی است . طرح پژوهش از حیث نتایج یک طرح کاربردی است . این الگو برپنج محور پویایی ، هدفمندی ، خویشتن پنداری ، نیازها و تصمیم گیری تاکید دارد. بنابراین بسته آموزشی براساس استفاده از 5 محور فوق برای آموزش باورها، فعالیت ها و خودکارامدی کاریابی که مجموعا رفتار کاریابی را شکل می دهد طراحی شده است.
.1 مقدمه
اشتغال برای ادامه زندگی و بقای جامعه ضرورتی اجتناب ناپذیر است. این نیاز اساسی از گذشته های دور موجود و در آینده نیز وجود خواهد داشت. کار بخش اعظمی از اوقات زندگی را به خود اختصاص می دهد. در جوامع اولیه نیز همه مجبور به کار کردن بودند و هرکس می بایست انجام بخشی از وظایف محوله در جامعه را بر عهده می گرفت. انسان از طریق کار کردن نیازهای اولیه زندگیش را برطرف می سازد و از آن لذت می برد. کار همچنین علاوه بر تامین نیازهای اولیه زندگی برای رشد جسم و ذهن ضروری است.
امروزه مشکلات اشتغال و بیکاری جوانان بعنوان یکی از دغدغه های مهم خانواده ها مطرح است. تحولات اجتماعی و اقتصادی ، حرکت کشورها به سوی یکپارچگی و پدیده جهانی شدن، افزایش علاقه چشمگیر جوانان به ادامه تحصیل، رشد جمعیت و کاهش فرصت های شغلی ، نیاز مبرم به نوآوری و ایجاد روش های جدید در حیطه شغل یابی و اشتغال را ضرورتی اجتناب ناپذیر ساخته اند
یکی از روش های جدید در حیطه شغل یابی یافتن مهارت جستجوی شغل است زیرا امروزه بر همگان مشخص شده است که شناخت خود و شناخت مشاغل برای ورود به دنیای کار کافی نیست. بلکه افراد برای اشتغال موفق نیازمند چند گروه مهارت هستند. این مهارت ها عبارتند از : مهارت های مربوط به حرفه ، مهارت های تصمیم گیری و مهارت های جستجوی شغل یا همان کاریابی. در فضای کنونی کاریابی یکی از مهمترین مسائلی است که افراد در مقاطع تحصیلی مختلف و با وضعیت های اجتماعی - اقتصادی متفاوت در گیر آن هستند .
کاریابی نیازمند مقدماتی چون فعالیت های کاریابی، خودکارآمدی کاریابی و باورهای کاریابی است که روی هم رفته رفتار کاریابی را تشکیل می دهند و در نتیجه افزایش رفتار کاریابی یافتن شغل میسر خواهد شد باورهای کاریابی به داوری های ذهنی فرد نسبت به خود در ارتباط با انتخاب شغل اشاره دارد و جریان تصمیم گیری شغلی را تحت تاثیر قرار می دهد.
خودکارآمدی کاریابی نیز به اعتماد شخص به توانایی ها و قابلیت های خود در فرایند جستجو و کاریابی گفته می شود. فعالیت های کاریابی نیز اقدامات کاریابی فرد مثل مراجعه به مراکز، تهیه روزمه، مصاحبه و مراجعه به اینترنت و غیره را نشان می دهد . در این میان به نظر می رسد در کشور ما با وجود این که جویندگان کار بسیار زیادند اما مهارت های کاریابی و جستجوی شغل کم تر مورد توجه است و نگرش و باور غالب افراد جامعه را کمبود فرصت های شغلی تشکیل می دهد . این امر باعث شده که افراد جویای کار کم تر به سمت فراگیری مهارت های کاریابی رفته و از روش های منفعلی برای جستجو استفاده می کنند.
این در حالی است که به نظر می رسد که سه مولفه ذکر شده یعنی باورهای کاریابی ، خودکارآمدی کاریابی و فعالیت های کاریابی بتوانند از طریق آموزش تقویت شوند. بخصوص آموزش هایی که بر نظریه های انتخاب شغل تاکید دارند چرا که در این نظریه ها بر عوامل موثر بر انتخاب شغل تاکید شده که می توانند راهگشای شناخت محتوای آموزش های لازم برای تقویت مهارت های کاریابی باشند. در این بین نباید از نقش نظریه های انتخاب شغل بومی که با فرهنگ و آداب و رسوم جامعه هماهنگی بیشتری دارد غافل شد. الگوی چند محوری شفیع آبادی یک الگوی بومی است که به نظر می رسد بتواند در این زمینه نقش مثبتی ایفا کند.
الگوی چند محوری شفیعآبادی یک الگوی بومیاست که نگرش رشدی به انتخاب شغل دارد. بر اساس این الگو نظریههای راهنمایی و مشاوره عموما و نظریههای راهنمایی و مشاوره شغلی خصوصا از عقاید مردم و مبانی فرهنگی جامعه متأثرند. به عبارت دیگر مبانی فرهنگی، اعتقادات، و نحوه زندگی مردم تا حد زیادی تعیین کننده میزان کاربرد و کارائی و سودمندی یک نظریه و یا یک روش در راهنمایی و مشاوره میباشند.انتخاب شغل بر اساس این الگو فعالیتی است پویا و هدفمند که با توجه به نوع خویشتن پنداری، میزان، ارضای نیازها، و توان تصمیم گیری در درون شیوه زندگی رخ میدهد.
نقش هر کدام از این عوامل در مسیر رشدی انتخاب شغل توضیح داده میشود:
الف- پویایی: پویایی در انتخاب شغل مبین تحرک، تغییر پذیری، خلاقیت، و شادابی است. انسان علاوه بر جستجوی شغل باید در جهت یادگیری خصوصیات مشاغل تلاش کند و برای موفقیت در بازارکار به طور مستمر بر دانش و مهارتهای شغلی خود بیفزاید ؛
ب- هدفمندی: هدفمندی انتخاب شغل به معنای آن است که انسان از طریق اشتغال میخواهد از احساس حقارت و وابستگی به دیگران رها شود و به احساس برتری و استقلال برسد و به ایجاد و توسعه روابط اجتماعی مطلوب با اطرافیان بپردازد؛
ج- خویشتن پنداری : خویشتن پنداری تا حد زیادی تعیین کننده چگونگی رفتار است .خویشتن پنداری قضاوتی است که فرد در زمینههای موفقیت یا شکست، ارزشها، تواناییها یا ضعفها، اهمیت و اعتبار یا بی اعتباری خود دارد؛ د- نیازها: ارضای نیازهای اساسی از عوامل موثر درانتخاب شغل است. به طوری که اگر شغلی نیازهای فرد را برآورده نسازد در شرایط عادی انتخاب نخواهد شد. از این رو، بررسی رابطه بین نوع شغل انتخاب شده با میزان ارضای نیازهای فرد ضرورت دارد. گرچه نیازهای فرد متعدند ولی در انواع جسمانی، اجتماعی- اقتصادی، ذهنی- روانی می توان خلاصه کرد؛
ذ- تصمیمگیری: سرانجام فرد باید در مسیر رشدی انتخاب شغل تصمیم بگیرد و شغلی را که با خویشتن پنداریش همسوست و نیازهایش را برآورده میسازد برگزیند. تصمیمگیری عملی است خلاق و هدفمند و پویا که در جهت حل یک مساله به وقوع میپیوندد. هیچکدام از عوامل خویشتنپنداری و نیازها به تنهایی به انتخاب شغل نمیانجامند بلکه بررسی تحلیلی و پیشبینی عواقب و نتایج که به خلاقیت و تجربه در تصمیمگیری نیازمند است لازمه یک انتخاب درست و مناسب است. کسی می تواند درست و به موقع تصمیم بگیرد که درگذشته روشهای تصمیمگیری را آموخته و به آنها عمل کرده باشد عوامل تشکیل دهنده تصمیمگیری به شرح ذیل است :
- 1 مراجع باید اطلاعات دقیق و مناسب درباره شیء و یا مورد تصمیمگیری داشته باشد. هر چه دامنه این اطلاعات گسترده تر و جامع ترباشد تصمیم گرفته شده دقیق تر و مناسبتر خواهد بود. پس مشاور شغلی موظف است در زمینههای گوناگون مرتبط با شغل آگاهیهای مراجع را افزایش دهد؛
- 2 در مرحله بعد مراجع باید به تحلیل1 و . - 3 سپس با بهره گیری از نیروی خلاقه اش به تلفیق2 اطلاعات ارایه شده بپردازد. به مراجع در این مرحله کمک میشود تا با توجه به آگاهی و شناخت ویژگیهای خود، چگونگی و میزان استفاده از اطلاعات کسب شده را عملا مشخص سازد. تحلیل به معنای بررسی دقیق اجزای یک پدیده به منظور درک و شناخت بهتر و بیشتر اجزای تشکیل دهنده آن است .
از طریق تحلیل، آگاهی فرد درباره موضوع افزایش می یابد و به تصمیمگیری مناسب منجر میگردد. تلفیق به معنای بهم پیوستن و آمیختن اجزای موثر از چند پدید و تبدیل آنان به یک شیء / موضوع مفید و کاربردی جدید است. لازمه تلفیق داشتن اطلاعات کافی در زمینه هر کدام از اجزائی است که از پدیدههای مختلف با هم آمیخته میشوند. و در نهایت تصمیم گیری صورت می گیرد
این الگو اثر بخشی خودش را در تعدادی از تحقیقات مرتبط مولف از جمله موارد زیر نشان داده است :. فکری ،شفیع آبادی ،نورانی پور واحقر - - 1390طی پژوهشی اثربخشی مشاوره شغلی به شیوه الگوچندمحوری شفیع آبادی را روی مهارت های کارآفرینی زنان سرپرست خانوار سنجیدند و متوجه شدند که الگوچندمحوری شفیع آبادی موجب افزایش مهارت های کارآفرینی میشود.
فکری ، شفیع آبادی ، رفاهی و زابلی - 1392 - در پژوهشی با عنوان " مقایسه اثربخشی الگوی چندمحوری شفیع آبادی با نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر افزایش مهارت های کارآفرینی دانشجویان روان شناسی و مشاوره در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت " 60 نفر از دانشجویان روان شناسی و مشاوره که داوطلب شرکت در کلاس های کارآفرینی بودندو نمره کمتری در پرسشنامه مهارت های کارآفرینی کسب کرده بودند را به تصادف انتخاب کردند و در سه گروه گواه و آزمایش 1و 2 جایگزین نمودند گروه آزمایش 1 و 2 به ترتیب 8 جلسه 1/5 ساعته آموزش کارآفرینی بر اساس الگوی چند محوری شفیع آبادی و نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز دریافت کردند و در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت .
نتایج نشان داد که :
-1 الگوی چندمحوری شفیع آبادی بر افزایش مهارت های کارآفرینی دانشجویان و خرده مقیاس هایش موثر است.
-2 نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر افزایش مهارت های کارآفرینی دانشجویان و خرده مقیاس هایش موثر است
-3 بین اثربخشی دو الگوی چند محوری و نظریه یادگیری اجتماعی بر افزایش مهارت های کارآفرینی دانشجویان و خرده مقیاس هایش تفاوت معنی دار وجود ندارد.
-4 اثربخشی الگوی چند محوری شفیع آبادی بر مهارت های کارآفرینی دانشجویان و خرده مقیاس هایش در طول زمان پایدار است.
-5 اثربخشی نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز فقط برخرده مقیاس های مهارت های بین فردی و کاربردی کارآفرینی در طول زمان پایدار است.
-6 بین پایداری اثربخشی الگوی چند محوری و نظریه یادگیری اجتماعی بر مهارت های بین فردی و کاربردی کارآفرینی در طول زمان تفاوت معنا دار وجود ندارد.
فکری ،شفیع آبادی ،نورانی پور واحقر - 2012 -A, 1392، 2012-B، - 2013 درپژوهشی به " بررسی و مقایسه اثربخشی الگوی چندمحوری شفیع آبادی با نظریه محدودیت و سازش گاتفردسون بر مهارت های کارآفرینی و رفتارکارآفرینانه دانشجویان دوره کارشناسی ارشد علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران " پرداختند نتایج نشان داد که هر دو روش در افزایش مهارت های کارآفرینی و رفتارکارآفرینانه موثر بودند و مشاوره شغلی به شیوه الگوی چند محوری شفیع آبادی در مقایسه با نظریه محدودیت و سازش گاتفردسون تاثیر بیشتری بر افزایش مهارت های بین فردی و فکری کارآفرینی و مولفه های شناخت فرصت ها و تعیین راهبردهای رفتارکارآفرینانه دانشجویان داشت . برای بررسی پایداری نتایج یک ماه بعد از هر دوگروه مجددا آزمون گرفته شد
نتایج مبین پایداری کارکردپذیری هر دو گروه در طول زمان بود در عین حال ، پایداری نمرات مهارت های کارآفرینی و رفتار کارآفرینانه گروهی که با الگوی چند محوری شفیع آبادی آموزش دیدند بیشتر بود . اما مشخصا روی کاریابی کار نشده است . همانطور که می دانید وقتی یک بسته اموزشی روی متغیرهای وابسته مختلف بکار گرفته می شود ماهیت هماهنگی مفاهیم متغیر مستقل و وابسته با یکدیگر و همچنین ماهیت تمرین های ارایه شده متفاوت می شود. لذا با توجه به این که در گام نخست کاریابی بیش از کارآفرینی مورد توجه جوانان قرار دارد. این پژوهش به دنبال طراحی و معرفی بسته آموزش کاریابی براساس الگوی چند محوری شفیع آبادی است و نتایجش می تواند مورد استفاده مسئولین محترم آموزش و پرورش، دانشگاه ها و مشاوران شغلی قرار گیرد.
-2 مواد و روش ها
این پژوهش از دو بخش تشکیل شده است . بخش اول که به بررسی مفاهیم الگوی چند محوری شفیع آبادی و تحقیقات انجام شده در این زمینه پرداخته است یک تحقیق کتابخانه ای است و بخش دوم که بسته آموزشی را برای افزایش رفتار کاریابی از طریق الگوی چند محوری شفیع آبادی طراحی کرده است از حیث نتایج یک پژوهش کاربردی است . جامعه آماری بخش اول پژوهش دانشجویان و زنان سرپرست خانوار بوده اند و الگوی چند محوری شفیع آبادی اثربخشی اش را روی نمونه ای از این جامعه برای افزایش مهارت های کارآفرینی و رفتار کارآفرینانه دانشجویان و مهارت های کارآفرینی زنان سرپرست خانوار در تحقیقات مختلف نشان داده است .
ابزار اندازه گیری بخش اول پژوهش پرسشنامه مهارت های کارآفرینی 1 - 1391 - و رفتار کارآفرینانه 2 - 1391 - بوده است که روایی محتوایی و سازه شان توسط متخصصان تایید شده است و اعتبارشان از طریق محاسبه ضریب آلفای کرانباخ روی 500 نفر از دانشجویان به ترتیب 0/80 و 0/91 بدست آمده است. ابزار اندازه گیری بخش دوم برای کسانی که مایل باشند رفتار کاریابی را در سه حیطه باورها، فعالیت ها و خودکارامدی کاریابی بعد از آموزش از طریق الگوی چند محوری با قبل آن مقایسه کنند پرسشنامه های صالحی - 1384 ، به نقل از حق ناس و همکاران، - 1389 است.
آزمون باور های کاریابی شامل 13 سؤال که هر سؤال دارای پنج گزینه کاملاً موافق، موافق، به طور متوسط موافق، مخالف، کاملاً مخالف میباشد. این مقیاس، باورهای مثبت و منفی کاریابی مثل » کار پیدا کردن به تلاش افراد بستگی دارد « و » داشتن آشنا در ادارات شانس کاریابی را بالا میبرد « را میسنجد. در این مقیاس گزینهای کاملاً موافق نمره 5، موافق نمره 4، به طور متوسط موافق نمره3، مخالف نمره ،2کاملاً مخالف نمره 1دارد. در این پرسشنامه سؤالات 6، 7، 12، 13 از چپ به راست - معکوس - نمرهگذاری میشوند. صالحی - 1384 - پایایی این مقیاس را به روش آلفا با حجم نمونه - n=60 - 0/82 گزارش کرده است