بخشی از مقاله
چکیده
در دنیایی که تنها چیزی که در مورد آن اطمینان وجود دارد، پدیده عدم اطمینان است، سازمان ها به منظور پاسخ به محیط متلاطم، نیازمند اتخاذ رویکرد استراتژیکی مناسب می باشند. در این راستا بازارمحوری نقشی اساسی در نیل به مزیت رقابتی و عملکرد عالی در سازمان ایفاء می کند. اگرچه پژوهش های متعددی به بررسی تاثیر بازارمحوری بر عملکرد بنگاه پرداخته اند، اما به نظر می رسد ادبیات پژوهش کشور با فقدان پژوهش های کاربردی در حوزه تاثیر یادگیری محوری بر بازارمحوری به طور عام و تاثیر یادگیری محوری بر بازارمحوری بنگاه های کوچک به طور خاص مواجه باشد.
مقاله حاضر با بررسی ٍَ بنگاه کوچک تهران و با هدف پرکردن شکاف موجود در ادبیات پژوهشی کشور نشان می دهد، تعهد سازمان به یادگیری، تفکر باز و بینش مشترک بر بازارمحوری بنگاه های کوچک تاثیری مثبت و معنادار دارد. همچنین نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیون حکایت از وجود رابطه مثبت و معنی دار بین بازارمحوری با سودآوری، فروش و ROI در بنگاه های کوچک دارد.
مقدمه
تغییرات مداوم محیطی، بقاء سازمان ها را به اشکال مختلف تهدید می کند. لذا بنگاه ها به منظور ادامه حیات نیازمند رویکرد استراتژیکی مناسب جهت حداکثر بهره برداری از فرصت های محیطی با توجه به نقاط قوت و ضعف خود هستند - تاجدینی و همکاران، ٌَََ - . شناسایی فرصت ها، بنگاه ها را قادر به پیش بینی نیازهای جدید و نوظهور مشتریان می نماید که در نهایت منجر به مزیت رقابتی با ثبات و کسب عملکرد عالی می شود
بازار محوری یکی از مهم ترین مفاهیم مطالعه شده در حوزه بازاریابی می باشدکه به عنوان رویکردی فلسفی در بازاریابی، ضمن توجه به رقبا، مشتریان و عوامل مؤثر بر نیازها و ترجیحات آنها بنگاه را قادر به پیش بینی الزامات بازاریابی و ایجاد ارتباط بلندمدت با مشتریان، اعضای کانال توزیع و تأمین کنندگان می نماید
رویکرد بازار محور موجب می شود سازمان با محیط خود منطبق شده و مزیت رقابتی خود را توسعه دهد، لذا سطح بالایی از بازار محوری منجر به توانایی بیشتر سازمان برای دستیابی به اهداف شده و در نتیجه بنگاه برای کسب موفقیت های بیشتر، به رویکرد بازار محور بیش از سایر رویکردهای استراتژیک نیاز دارد
برای این منظور یادگیری محوری می تواند به تقویت بینش و رفتار بازار محور در سازمان کمک کند یادگیری محوری به عنوان پذیرش فرآیند یادگیری در سازمان بنگاه را قادر خواهد ساخت، به طور مداوم دانش لازم را در مورد بازار، محصولات، تکنولوژی و فرآیندهای کسب و کار ایجاد نموده و به طور استثنایی به شناسایی و عمل روی فرصت های بازار در محیط متلاطم، اقدام نماید
یادگیری محوری در بنگاه منجر به فهم و ارضای مؤثر نیازهای آشکار و پنهان مشتریان از طریق محصولات، خدمات و روش های جدید انجام کار شده و به عنوان یک منبع با ثبات مزیت رقابتی، تمرکز بنگاه را بر یافتن فرصت های رشد و کاهش زمان لازم برای پاسخ به فرصت های بازار معطوف می نماید.
با توجه به آن که پژوهش های متعددی در حوزه شناسایی تأثیر بازار محوری بر نوآوری و عملکرد بنگاه صورت گرفته است، اما بررسی های نسبتاً کمی در حوزه شناسایی ابعاد و عوامل محرک بازار محوری به ویژه در کشورهای در حال توسعه انجام پذیرفته است. در این خصوص نقش یادگیری محوری در ایجاد و توسعه دانش و فهم بازار به عنوان فرهنگ حامی بازار محوری انکارناپذیر می باشد. لذا لزوم توجه به این حوزه استراتژیک در ادبیات پژوهشی کشور ضروری به نظر می رسد.
مقاله حاضردر نظر دارد به تبیین تأثیر یادگیری محوری بر بازار محوری و عملکرد بنگاه بپردازد. مبانی تئوریک مطرح شده در این حوزه ضمن داشتن سهمی در ادبیات پژوهشی کشور، ابزار مفیدی را در اختیار سایر پژوهشگران و مدیران قرار می دهد.