بخشی از مقاله

چکیده

امروزه پیادهسازي سیستم برنامهریزي منابع سازمان - ERP - 1 براي سازمانها، شرکتهاي خصوصی و دولتی براي بقا، رقابت و حضور در بازارهاي جهانی ضروري است. لذا تقاضا براي نرمافزار ERP به دلایل مختلفی ازجمله فشار رقابتی براي تبدیلشدن به تولیدکنندگانی با هزینه کم، انتظارات رشد درآمد و میل به مهندسی مجدد کسبوکار براي پاسخ به چالش بازار، افزایشیافته است.

درواقع ERP یک سیستم مدیریت کسبوکار کاملاً یکپارچه است که کلیه حوزههاي کارکردي سازمان نظیر لجستیک، تولید، مالی، حسابداري و منابع انسانی را پوشش داده و اجازه میدهد تا بخشهاي مختلف با نیازهاي گوناگون از طریق به اشتراكگذاري اطلاعات مشابه در یک سیستم واحد به برقراري ارتباط با یکدیگر بپردازند. بر این اساس ERP موجب افزایش همکاري و تعامل بین تمام واحدهاي کسبوکار در یک سازمان میگردد. راهحلهاي ERP هاي مدرن با ترکیب بهترین تجارب صنعت و فرایندها توسعهیافته و توسط فروشندگان ERP نظیرSAP ، Oracle، Microsoft Dynamics و Baan آماده فروش شدهاند

SAP ERP یک سیستم برنامهریزي منابع سازمان میباشد که توسط یک شرکت آلمانی توسعهیافته است و با اختلاف بسیار زیادي به نسبت سایر رقبا بیشترین سهم بازار را در پیادهسازي این سیستم دارد. در حال حاضر قریب به چهارصد شرکت در ایران به دنبال پیادهسازي ERP میباشند. ازجمله شرکتهایی که با SAP بهصورت رسمی در حال کارکردن هستند میتوان به برخی از شرکتهاي گروه مپنا »توگا، پارس، مکو، پرتو، مپنابویلر و سپاهان اصفهان«، گروه صنعتی ایرانخودرو، شرکت ماموت، شرکت گلستان و پتروپارس را نام برد.

پیادهسازي این سیستمها بسیار دشوار، هزینهبر است و همواره با چالشهاي بسیار زیادي روبهرو بوده و علیرغم صرف زمان، هزینه و منابع شرکت در اکثر موارد با شکست همراه بوده است، زیرا پیادهسازي آن نتوانسته است به اهداف از پیش تعریفشده و در زمان مشخصشده، دست پیدا کند. به همین جهت در این تحقیق سعی شده است از طریق دادهکاوي به بررسی عوامل و شاخصهاي کلیدي موفقیت استقرار ERP پرداخته شود و با رویکرد درخت تصمیم مدلی ارائه نماییم که بتواند بر اساس وضعیت سازمان، کیفیت استقرار ERP را قبل و بعد از پیادهسازي ارزیابی نماید.

در این پایاننامه بهطور خاص شاخصهاي استقرار سیستم SAP ERP را تحلیل خواهیم کرد و نیز گروه مپنا را بهعنوان موردمطالعه خود با توجه به استقرار این سیستم در تعدادي از شرکتهاي آن، انتخاب نمودیم. جمعیت این مطالعه شامل 1157 نفر از کارکنان گروه مپنا است که از بین آنها 202 کارمند، 37 تکنسین، 691 کارشناس، 103 رئیس، 93 مدیر، 7 معاون و 30 مشاور بهصورت تصادفی و بر اساس توزیع یکنواخت نمونهگیري شدند. نتیجه حاصلشده از این تحقیق ایجاد یک مدل جهت پیشبینی وضعیت ارزیابی استقرار SAP ERP و نیز ارزیابی میزان موفقیت آن پس از پیادهسازي و اجرا میباشد.

.1 مقدمه

در محیطهاي کسبوکار امروزي، شرکتها همگی در تلاش هستند تا محصولات و خدماتشان را باقیمت پایینتر و با سرعت بیشتري روانه بازار نموده و به دست مشتریان خود برسانند. عموماً یک سیستم اطلاعاتی مؤثر و یکپارچه تا حد بسیار زیادي سازمانها را در این هدف یاري میدهند. سیستم برنامهریزي منابع سازمانی - ERP - ، یک محیط محاسباتی است که داراي یک پایگاه داده مشترك است و دادهها را در تمام حوزههاي سازمان به اشتراك میگذارد. این سیستم باعث تسهیل فرآیندهاي کسب کار میگردد.

طی سالهاي اخیر سیستمهاي ERP موردتوجه بسیار زیادي قرارگرفته است. ERP نگاه وظیفه گرا به سازمان را به نگاه فرآیند گرا تبدیل میکند و بستههاي نرمافزاري و سیستمهاي جزیرهاي که دستاورد نگاه سنتی و وظیفه گرا به سازمان است را نفی مینماید، زیرا بستههاي نرمافزاري به دلیل ساختار غیر منعطف و سیستمهاي جزیرهاي به خاطر ساختار گسسته، اساساً قادر به پوشش فرآیندي سازمان نیستند

تقاضا براي نرمافزار ERP به دلایل مختلفی ازجمله فشار رقابتی براي تبدیلشدن به تولیدکنندگانی با هزینه کم، انتظارات رشد درآمد و میل به مهندسی مجدد کسبوکار براي پاسخ به چالش بازار، افزایشیافته است

پیاده سازي ERP براي بسیاري از سازمانها به جهت بهبود رقابت الزامی شده است. این سیستم در بیش از 60 درصد از شرکتهاي آمریکایی نصب و یا براي نصب آن، برنامهریزيشده است. همچنین بر اساس گزارش صنعت حداقل 000،30 شرکت در سراسر جهان سیستمهاي ERP را پیادهسازي کردهان

در این مقاله، بعد از توصیف مفاهیم و ادبیات ERP، مهمترین مسائل و چالشهاي پیادهسازي سیستم ERP را، بهویژه در سازمانهاي بزرگ، توصیف میکنیم. آنگاه، از طریق دادهکاوي و با رویکرد درخت تصمیم مدلی را ارائه خواهیم داد که بتواند پیادهسازي سیستم SAP ERP را قبل از اجرا پیشبینی کرده و یا نحوه استقرار آن را پس از اجراي این سیستم ارزیابی نماید.

.2 مفاهیم نظري

1-2 سیستم برنامهریزي منابع سازمان

برنامهریزي منابع سازمان از نسخه پیشین خود؛ برنامهریزي منابع تولید متولد شد. در طول سالهاي شکلگیري آن در دهه 1960، از MRP بهعنوان برنامهریزي نیازمنديهاي تولید یاد میشد. MRP و اولین سیستمهاي ERP بهعنوان یک ابزارسازمانی و برنامهریزي براي شرکتهاي تولیدي طراحیشده بودند. عملکرد نسل بعدي از سیستمهاي ERP فراتر از محدوده استفاده داخلی یک شرکت تولیدي مستقل گردید و شروع به در برگرفتن مشتریان و تأمینکنندگان نمود

ERP دو مزیت اصلی که در سیستمهاي غیر یکپارچه وجود ندارد را فراهم میکنم: اول نگاه سازمانی واحدي از کسبوکار که شامل همه عملیات و بخشها میشود. دوم پایگاه دادة واحدي که در آن تمام عملیات کسبوکار وارد، ثبت، پردازش، کنترل و گزارششده است. این نگاه واحد نیازمندي به زبان مشترك را براي هماهنگی و همکاري درون بخشی افزایش میدهد. لیکن شرکتها را براي رسیدن به اهداف خود از طریق افزایش ارتباطات و پاسخگویی به همه ذینفعان تقویت مینماید

ویژگی اصلی تمام سیستمهاي ERP وجود یک پایگاه داده مشترك که پشتیبانیکننده تمام توابع ممکن از واحدهاي کسبوکار سازمان است. فرایندهاي مختلف و ضروري کسبوکار بهعنوانمثال؛ مدیریت موجودي و مدیریت سفارش ، مدیریت منابع انسانی ، مدیریت ارتباط با مشتري ، مدیریت زنجیره تأمین و فراتر از آن در حال حاضر ERP بهعنوان یک پلتفرم یکپارچه، سازمان را براي تمرکز روي اثربخشی و موفقیت توانمند میسازد

2-2 چالشهاي پیادهسازي ERP

سیستم برنامهریزي منابع سازمان، یک سیستم مدیریت کسبوکار کاملاً یکپارچه است که حوزههاي کارکردي سازمان نظیر لجستیک، تولید، مالی، حسابداري و منابع انسانی را پوشش میدهد. استقرار این سیستمها بسیار دشوار و هزینهبر است و بخش زیادي از زمان و منابع شرکت را مصرف میکند. در اکثر موارد پیادهسازي ERP با شکست همراه بوده، چون آنها نتوانستهاند به اهداف شرکتی از پیش تعیینشده دست پیدا کنند

پیادهسازي ERP، بهعنوان یکی دیگر از سیستمهاي اطلاعاتی، با مسائل و چالشهاي مختلفی مواجه است .[6] جالب است که تنها 63 درصد از سازمانهاي سراسر جهان در سال 2014 پیادهسازي پروژه ERP خود را موفقیتآمیز دانستهاند و این نرخ براي سازمانهاي ایرانی که ERP براي آنها جدید است و در بسیاري از موارد شکستخوردهاند بسیار پایینتر است

سرمایهگذاري عظیمی در پیادهسازي سیستمهاي ERP، میزان شکست قابلتوجه و اثر بالقوه شکست در چنین پروژههایی، انگیزه محققان را جهت شناسایی عوامل بحرانی موفقیت پروژه ERP تقویت نموده است .[7]
طبق نظر گروه گارتنر، 70 درصد از تمام پروژههاي ERP بهطور کامل موفق به اجراي آن حتی پس از سه سال نشدهاند

باوجود مزیتهاي ERP و سرمایهگذاري ذاتی، پیادهسازي ERP همواره با خروجیهاي موفقی نداشته است. پیادهسازيهاي ERP معمولاً با تأخیر زمانی همراه بوده است و از بودجهي اولیه تجاوز کرده است. علاوه بر این، ادبیات نشان میدهد که پیادهسازيهاي ERP گاهی قادر به دستیابی به اهداف سازمانی و خروجیهاي مطلوب نبوده است. اکثر محققان گزارش دادهاند که شکست اجراي ERP ناشی از نرمافزار ERP نبوده است، بلکه ریشه در پیچیدگی زیاد تغییرات انبوه است که ERP در سازمانها ایجاد میکند

.3 متدولوژي تحقیق

در این تحقیق، پس از گفتگو با مشاوران و خبرگان ERP، عوامل مؤثر در پیادهسازي موفق ERP شناسایی شدند، آنگاه با تنظیم پرسشنامهاي که توسط متخصصان حوزه ERP در شرکت گروه مپنا تأیید شد، دادهها جمعآوري و به آزمون فرضیهها پرداخته شد.

میتوان این مطالعه را نوعی پژوهش توسعهاي در نظر گرفت، زیرا عوامل مؤثر در اجراي موفق ERP با استفاده از ادبیات موجود و مصاحبه با کاربران کلیدي و متخصصان ERP بهدستآمده است. همچنین، چون شیوة جمعآوري دادهها یک حوزة کاري در جمعیت متخصص ERP بود، میتوان این مطالعه را یک مطالعه میدانی در نظر گرفت. نهایتاً، چون این مطالعه در گروه مپنا، بهعنوان یک شرکت زنده و پویا، انجامشده و نتایج آن میتواند کاربرد خاص داشته باشد، این مطالعه را میتوان پژوهشی کاربردي در نظر گرفت.

پس از مطالعه و بررسی مقالات و مصاحبه با کاربران کلیدي و مشاوران شاخصهایی که در پیادهسازي سیستم SAP ERP داراي اهمیت بسیار زیادي بوده و کیفیت استقرار این سیستم را متأثر و وابسته به این عوامل میباشند را شناسایی و در جدول شماره - 1-3 - لیست شده است:

جدول شماره - 1-3 - شاخصهاي کلیدي موفقیت استقرار SAP ERP

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید