بخشی از مقاله
چکیده
در سالهای اخیر، برنامهریزی منابع سازمان - 4ERP - به عنوان بهترین راه حل به منظور یکپارچه کردن کلیه اطلاعات سازمان مطرح شده است. شرکتها نظامهای ERP را برای بهبود عملکرد نهاد و تقویت رقابتی بودن خود در رقابتهای رو به رشد جهانی پیاده سازی مینمایند. مزیت اصلی و اولیه این سیستم ها، ایجاد یک بستر نرم افزاری یکپارچه مشترک برای فرآیندهای یکپارچه موجود در کسب وکار مربوطه است.ولی اجرای موفقیت آمیز یک پروژهی ERP مشکل و پیچیده است، دلیل این امر آن است که استقرار ERP باعث ایجاد تغییرات وسیعی در سازمان میشود .در نسل سوم ERP ، مدیران سازمان علاقمند هستند که علاوه بر شناسایی عوامل ریسک ، رابطه علی و معلولی این عوامل را نیز بشناسند. یعنی شبکه ارتباطات بین مشکلات را شناسایی کنند.
به منظور پیادهسازی موفق ERP، باید معیارهای ریسک پیاده سازی این نوع پروژه ها، مورد شناسایی قرار گیرند. در این راستا، بررسیهای گستردهای صورت گرفته است. در نهایت 38 گویه از عوامل ریسک ERP در قالب سه گروه - سازمانی، تاکتیکی و فنی - شناسایی و استخراج شد و میزان تاثیرگذاری این عوامل در شرکت گلدیران در بین کارشناسان و خبرگان از روش پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت.سپس پرسشنامه ماتریسی با استفاده از عوامل گزینش شده در سطح عوامل اصلی و عوامل فرعی طراحی وبه روش مدلسازی ساختاری تفسیری در نرم افزار متلب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت تا ساختار علی و معلولی این عوامل مورد شناسایی قرار بگیرد. مدل بدست آمده حاکی از آن است که سیستم بیشترین تاثیر را از گروه عوامل تاکتیکی و راهبردی می گیرد.
کلمات کلیدی: برنامه ریزی جامع منابع سازمان، مدلسازی ساختاری تفسیری، ریسک پیاده سازی، ارزیابی آمادگی سازمان
.1 مقدمه
در بسیاری از سازمانها، سیستمهای نرمافزاری مختلفی مانند حسابداری، فروش، حقوق و دستمزد، انبار و غیره بصورت مجزا در حوزههای کارکردی سازمان مانند واحد مالی، واحد بازرگانی، واحد اداری، واحد برنامهریزی تولید و ...مستقر شده و استفاده میشوند که هریک به تنهایی در حوزه سازمانی مربوطه نسبتاً موفق عمل میکنند. ولی با تغییرات سریع و تحولات شگرفی که در بازار رقابت بین سازمانهای تولیدی و خدماتی صورت پذیرفت بسیاری از آنها برای ادامه حیات با مشکلات ذیل مواجه شدند: عدم انعطاف در پاسخگویی مؤثر به نوسانات تقاضا، افزایش موجودی و خوابش سرمایه و تأخیر در تحویل محصول و افزایش جریمه های دیرکرد و ... .
سیستمهای سنتی که به صورت جزیرهای در سازمان پراکنده بودند و ماهیت کارکردی داشتند به علت عدم یکپارچگی و فقدان ارتباط بین آنها و نبود زیرساخت و بستر مشترک نرم افزاری و سخت افزاری نتوانستند گام مناسبی در حل مشکلات فوق الذکر داشته باشند. برای حل این مشکلات نیاز به سیستم جامعی که پاسخگوی طبیعت فرآیندگرای سازمان باشد تا بتواند تمام حوزههای سازمانی و فعالیت آنها را یکپارچه کند، احساس میشد. بدین ترتیب برای اصلاح این نقاط ضعف، در بسیاری از سازمانها سیستم ERP پیاده سازی شده است.سیستمهای برنامهریزی منابع سازمان ، بسته های نرم افزاری آماده و از پیش مهندسی شدهای هستند که برای پردازش تعاملات اطلاعاتی درون سازمان و تسهیل یکپارچگی اطلاعات به منظور برنامهریزی بهتر و پاسخگویی سریعتر به نیازهای مشتریان طراحی شدهاند.[1]
در این سیستمها یک پایگاه داده مرکزی کل فرآیند یکپارچگی سیستم را پوشش میدهد.[2] این سیستمها به مدیران اجازه میدهند که در کل سازمان جریان اطلاعات را کنترل نموده و دسترسی بهنگام را فراهم سازند. در همین رابطه، سیستمهای برنامهریزی منابع سازمان فرایندهای بین بخشی را حذف نموده و باعث می-شوند یکپارچگی در کل سازمان ایجاد گردد. این سیستمها زمانی بوجود آمدند که بهبود فرآیند به عنوان یک مسأله استراتژیک مطرح بود. نظام برنامهریزی منابع سازمان قابلیت ترکیب تمامی فعالیت های مالی و اطلاعات شرکت شامل فروشها، صورتحسابها، خرید، پرداخت حقوق، خدمات عمومی، مالیاتها و هزینههای ارتباطی خصوصا در تبادل اطلاعات در و میان مرزهای سازمانی را دارا میباشد . [3]
علیرغم گرایشهای زیاد به سیستمهای ERP در کشورهای توسعه یافته، پیادهسازی ERP در فرایندهای تجاری بسیاری از شرکتها به علت هزینه زیاد - تا میزان %3 درآمد کل - ناموفق بوده است .در حقیقت این شرکتها در هماهنگ کردن نیازهای واقعی سازمانی و سیستمهای لازم برای حل مشکلات تجاری با شکست مواجه شدند.فاکتورهایی در پیاده سازی سیستم های برنامهریزی منابع سازمان دخیل هستند که از لحاظ تأثیر، متفاوت میباشند و مدیران نیز باید با توجه به میزان تأثیر آنها درجهای از اهمیت را به این فاکتورها اختصاص دهند. شناخت صحیح و دقیق فاکتورهای موفقیت، تضمینی برای اجرای هرچه بهتر سیستم برنامه ریزی منابع سازمان خواهد بود. لذا، مطالعه در خصوص مشخص کردن عوامل و فاکتورهایی که شرکت ها را در اجرای بهتر ERP یاری رساند از اهمیت بسزایی برخوردار است.
.3 استخراج عوامل ریسک پیاده سازی و گزینش آن در شرکت گلدیران
این عوامل با استفاده از مدل پاستور و استیو [4]5 که شامل: عوامل سازمانی راهبردی - حمایت و پشتیبانی و استراتژیهای مدیریت عالی سازمان، وجود زیرساختهای سختافزاری و سیستمهای مناسب کسب و کار و فنآوری اطلاعاتی در سازمان، بودجه بندی و توانایی سازمان برای اختصاص بودجه مالی مناسب و مداوم جهت پیادهسازی ERP، مدیریت تغییر، بازنگری و مهندسی مجدد فرآیندها، اهداف و مقاصد مشخص و روشن، حداقل سفارشیسازی - ، عوامل تاکتیکی - تشکیل تیم مناسب و تخصصی از حوزههای مختلف تاثیرگذار، وجود فرهنگ کارگروهی، مدیریت پروژه، روش پیادهسازی، ارتباطات وهمکاری بین بخشها، دقت در انتخاب تامینکننده و بسته نرمافزاری - وعوامل فنی - آموزش و توانایی برگزاری برنامههای آموزشی کافی و مناسب، یکپارچه سازی، پیکربندی، توسعه،آزمایش و اشکالزدایی برنامهریزی منابع موسسه، درگیرشدن و مشارکت کارکنان در پروژه پیادهسازی، حضور فعال پیشتازان پروژه، استفاده مقتضی از مشاوران یا پیمانکاران، نظارت و ارزیابی عملکرد، پشتیبانی فروشنده، مستندسازی - میباشند گردید. همچنین محقق برای