بخشی از مقاله

چکیده:

محیط فوق رقابتی امروزه، نه تنها بر ساختار رقابتی اجزاء آن، که بر ساختار مدیریتی سازمان ها نیز فشار فزاینده ای را وارد می سازد. تمامی سازمان های دولتی و خصوصی برای توسعه رشد و پایداری و بهبود عملکرد سازمان در عرصه رقابت امروزی به برنامه ریزی منابع سازمان نیاز دارند تا در رقابت آن بتوانند پاسخگوی نیازهای خواسته های مشتریان باشند. در این راستا شرکت ها بایستی بطور فزاینده ای اطلاعات داخلی خود را با تامین کنندگان، توزیع کنندگان و مشتریان تسهیم نموده و در عین حال از ریسک های مرتبط با چنین اشتراکی پرهیز نمایند.

بمنظور تحقق این اهداف، سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانی بصورت روزافزون مورد کاربرد شرکت ها و سازمان های مختلف در سراسر جهان، واقع می شود. این تحقیق تلاش دارد تا با ارائه یک چارچوب جدید جهت بهبود عملکرد صنعت نفت با استفاده از ERP ، نواحی مسئله زای سازمان را تشخیص داده و سازمان را به اخذ راهبردهای اقتضائی آماده سازی رهنمون سازد. علاوه بر آسیب شناسی و جنبه های مدیریت مخاطرات در مدل ارائه شده؛ برقرای پیوند میان وضعیت ارزیابی شده صنعت نفت و مجموعه استراتژی های اقتضائی قابل اخذ جهت آماده سازی سازمان، از دیگر خلأهایی است که این تحقیق سعی در پوشش آن دارد.

بیان مسئله و مبانی نظری تحقیق:

بدون تردید برای داشتن آینده پویا و توسعه یافته و ایستادگی اقتصادی در دنیای پررقابت امروزی، نیازمند افزایش بهره وری و استفاده حداکثری از حداقل امکانات هستیم. امروزه همه کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه به اهمیت بهرهوری به عنوان یکی از ضرورتهای توسعه اقتصادی و کسب برتری رقابتی پیبردهاند. به این ترتیب اغلب کشورهای در حال توسعه به منظور اشاعه فرهنگ نگرش ویژه به بهرهوری و تعمیم بکارگیری فنون و روشهای بهبود آن سرمایه گذاری های قابل توجهی انجام دادهاند.

در ایران اهمیت توجه به مقوله بهرهوری به دلایل مختلفی از جمله حاکم نبودن فرهنگ و نگرش درست به بهرهوری در جامعه، مورد غفلت واقع گردیده است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که حلقه مفقوده اقتصاد ایران پیش از آنکه سرمایه و یا منابع طبیعی باشد، نبودن بهرهوری نیروی کار است[1] امروزه سازمانها و مدیران برای سازگاری با تغییرات تحوّلات جهانی مجبورند راههای نوینی برای اقدامات خود بیابند تا بتوانند در صحنه رقابت داخلی و جهانی باقی بمانند - فیضی، - 1386 و نسبت به رقبا از عملکرد بهتری برخوردار باشند برای عملکرد مقیاسهایمتعدّدی وجود داشته ولی در گذشته بیشتر از مقیاسهای مالی استفاده می شد، از دهه ی 1980 بسیاری از پژوهشگران مقیاسهای مالی و مبتنی بر عملکرد را مورد تأکید قرار داده اند

همچنین عملکرد سازمانی نتایج قابل اندازه گیری ، تصمیمات و اقدامات سازمانی است که نشان دهنده میزانموفّقیّت در دستاوردهای کسب شده است .[5] با بررسی عملکرد شرکتهای ایرانی می توان شاهد روند پرنوسان و بحث انگیز رشد و نرخ بازده سرمایه گذاری طی 10 سال گذشته بود و این در حالی است که کارشناسان ، پتانسیل شرکتهای حاضر در بازار سرمایه ای ایران را از لحاظ عملکرد بهتر ، بیش از این می دانند . به منظور بهبود و ارتقاء عملکرد شرکتها ، وضعیت منابع آن و نظر مدیران ارشد ، طراحی و اجرا می شوند و در حقیقت آنچه که بهبود عملکرد شرکت را مشکل نموده ، انتخاب موثرترین و بهترین استراتژی ، با توجه به ویژگیهای سازمان است که البته این استراتژی ها بزرگترین چالش در بررسی ها و مطالعات اخیر گزارش شده اند

موفقیت استراتژی های هر شرکت در عملکرد آن شرکت منعکس می گردد ، عملکرد یک شرکت میزان موفقیت یک شرکت در خلق ارزش برای قسمتهای مختلف بازار است . در نهایت عملکرد شرکت بر اساس دستیابی به اهداف کسب و کار از طریق واحدهای مختلف شرکت تعیین می شود . شرکتهای با عملکرد مطلوب ارزش را در طول زمان خلق می نمایند ، این امر در شرکتهای با عملکرد نامطلوب صورت نمی گیرد . قسمتهای مختلف بازار به دنبال ارزش های مختلفی هستند .

بنابراین ، خلق ارزش و عملکرد شرکت تنها از منظر قسمتهای مختلف بازار قابل ارزیابی است زیرا تمام تلاش های یک سازمان درتمامی حوزه ها بایستی در عملکرد آن مشخص باشد و اغلب سازمان ها با استفاده از ابزارها و مکانیزم های گوناگون سعی در بهبود عملکرد خود دارند، به این منظور سنجش وضعیت عملکرد از مقوله های مهم و مورد توجه سازمان ها است.[4] به طور کلی عملکرد سازمانی به عنوان شاخصی است که میزان دستیابی یک شرکت به اهداف خود را مورد سنجش قرار می دهند

هرکس که اندکی با برنامهریزی منابع سازمان آشنایی داشته باشد به خوبی می داند که مدیریت منابع سازمان در کمپانیهای امروزی امری حیاتی است و مسلماً یک سیستم برنامهریزی منابع سازمان مناسب می تواند کمک شایانی به مدیران در جهت کنترل و مدیریت این منابع باشد. ایدهآل هر مدیری است که بتواند نسبت به وضعیت تمامی منابع و داراییهای سازمان، در زمانی کوتاه و با دقت بالا، آگاهی یابد و تحقق این مهم نیازمند سیستمی است که برای تصمیمگیری در باب این منابع کمک رسان باشد.

بسیاری از مطالعات، اهمیت سیستم برنامهریزی منابع سازمان را در اثربخشی عملکرد شرکتها نشان میدهد و به این دلیل است که سیستم برنامهریزی منابع سازمان یکی از مهمترین پیش نیازها برای رقابت در عرصه تجارت جهانی و به دست آوردن سود رقابتی در این نوع اقتصاد شده است.

اجرای سیستم برنامهریزی منابع سازمان منجر به اعمال تغییرات مهم در سازمان است که یکی از نتایج آن هدایت و سازماندهی سازمان می باشد، بنابراین تمامی افرادی که در سازمان، به نحوی درگیر هستند، نیاز به درک و فهم این تغییرات دارند. اگر این تغییرات به درستی درک نشود، بر روی عملکرد کسبوکار تأثیراتی می-گذارد که این موضوع بر عملکرد کلی سازمان تأثیرگذار بوده و سرانجام منجر به شکست سیستم می شود.

از آنجایی که با گسترش و افزایش میزان پیچیدگی اهداف، فرآیندها و ساختار سازمانی در صحنه رقابت، سازمان هایی میتوانند به بقاء خود ادامه دهند که نسبت به انتظارات و خواستههای مشتریان و ذینفعان، به نحو مطلوبی پاسخگو بوده و سودآوری و ثروت آفرینی سازمان را- به عنوان شاخصهای کلیدی و برتر سازمانی- مورد توجه قرار دهند. تحقق این امر در صورتی امکان پذیر است که سازمان ها از سیستمهای اطلاعاتی که در دنیای امروزی مورد استفاده قرار میگیرند همچون برنامه-ریزی منابع سازمان استفاده کرده و تأثیر آن را بر عملکرد کل سازمان علی الخصوص تأمینکنندگان خود مشاهده نمایند.

با توجه به مباحث فوق ضروریست مدیران یک سازمان، تأثیر واقعی سیستم بر عملکرد سازمان و سازمان درک نمایند تا بتوانند احتمال شکست برنامهریزی منابع سازمان را کاهش دهند.

استفاده از سیستم های اطلاعاتی که بتوانند همه فعالیتها و وظایف موجود در یک سازمان را تحت پوشش قرار داده و اطلاعات لازم و ضروری را به موقع در اختیار استفادهکنندگان آن قرار دهند، از ابزارهای حیاتی در سازمانهای امروزی به شمار میرود. برنامهریزی منابع سازمان به عنوان ابزار مدیریتی برای یکپارچهسازی منابع سازمان اهمیت شایان دارد.

در راستای بهبود عملکرد سازمان از طریق استفاده صحیح و مناسب از سیستم برنامهریزی منابع سازمان می توان از طریق بررسی تأثیر برنامهریزی منابع سازمان بر عملکرد سازمان در سازمانهایی که در آنها برنامهریزی منابع سازمان به اجرا در آمده تلاش نمود.

هر کدام از زیرماژولهای برنامهریزی منابع سازمان بر قسمتهای مختلفی از عملکرد سازمان تأثیر دارد که ما تأثیر هر کدام از ماژول هارا - به صورت مجزّا - بر عملکرد سازمان خواهیم سنجید. هر کدام از ماژولهای برنامهریزی منابع سازمان در مدیریت سازمان میتواند بر هزینههای موجودی، هزینههای عملیاتی، کیفیت محصولات، بهبود میزان پاسخگویی به تغییرات، انتقال اطلاعات دقیق و به موقع، ارسال به موقع کالاها، بهبود پاسخگویی به مشتری، سطح رضایت مشتری، گردش جریان اطلاعات سریع، شبکه شدن سیستمهای اطلاعاتی در سازمان و یکی شدن برنامهریزی تولید و زمانبندی تأثیر بگذارند.

روش تحقیق:

روش این تحقیق برای اهداف از نوع کاربردی می باشد. در مرحله اجرا از تحقیق پیمایشی استفاده می شود. دادهها از طریق روش توصیفی جمعآوری خواهد شد. ابزار گرداوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامهای در بین مدیران، افرادی که در واحدهای مختلف سازمان مشغول به کار بوده و کسانی که با سیستم برنامهریزی منابع سازمان در ارتباط هستند توزیع می شود. در ادامه این تحلیل و بررسی، تأثیر برنامهریزی منابع سازمان از منظر هریک از ماژول ها و در نتیجه ارائه یک چارچوب جهت بهبود عملکرد سازمان از طریق بررسی تأثیرکل سیستم برنامهریزی منابع سازمان بر عملکرد سازمان مورد سنجش قرار می گیرد.

شکل 1 متغیرهای تحقیق شیوه تجزیه و تحلیل دراین تحقیق به دو صورت توصیفی و استنباطی انجام شده است، تهیه جداول، نسبتهای توزیع، نمایش هندسی و نظایر آن با استفاده از آمار توصیفی صورت پذیرفته است. برای بدست آوردن میزان تأثیر تک تک ماژول ها و کل سیستم برنامهریزی منابع سازمان بر عملکرد سازمان، از آمار استنباطی و معادله رگرسیون خطی استفاده شده است. روش به دست آوردن مقدار متغیرها از رابطه های زیر می باشد:

سوالات پرسشنامه مربوط به ماژول های برنامهریزی منابع سازمان از طریق آزمون t تک متغیره با مقدار 3، برای بررسی سوالات و تحقیق اینکه آیا مباحثی که مورد پرسش واقع شده اند در سازمان خوب انجام می شود یا خیر. یا اینکه این مباحث در سازمان جایگاه مناسبی دارد.که با استفاده از رابطه های زیر سنجیده شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید