بخشی از مقاله

چکیده :

در جامعه ما ، در کنار آمار طلاق های قانونی آمار بزرگ تر اما کشف ناشده به طلاق های عاطفی اختصاص دارد. شاید چند برابر آمارطلاق های قانونی را بتوانیم به طلاق های عاطفی نسبت دهیم. این نوع طلاق ها یعنی خانواده های تو خالی و خاموش که زن و مرد در کنار هم به سردی زندگی می کنند ولی هیچ گاه تقاضای طلاق قانونی نمی کنند.که بدون تردیدمی توان گفت یکی از علل مهم تداوم این زندگی های سرد و بی معنا به باورها و ارزش های فرهنگ جامعه باز می گردد.آسیب شناسی خانواده یکی از بزرگترین مشکلات اجتماعی در جامعه کنونی دعواهای خانوادگی است که ارکان خانواده را سست می کند و سلامت روانی اعضای آن را به خطر می اندازد.پرداختن به موضوع آسیب شناسی خانواده برای دست یافتن به راه بردهای پیش گیری ، یکی از مهم ترین مسایل ضروری آموزش مهارتهای زندگی و آشنایی با آموزه های قرآنی می باشد.

مقدمه :

طلاق با انکه سبب از بین رفتن خانواده و به موجب روایات ابغض الحلال عنداالله است ولی چاره ای از تجویز آن نیست و وجودش از ضروریات زندگی است.آن گاه که زوجین توافق اخلاقی نداشته باشند یا علل دیگری در میان باشد یا زن یا مرد یکی از دیگی تنفر داشته باشند تحریم طلاق و عدم اجازه ی جدایی ، موجب از بین رفتن آزادی و رفاه زن و مرد است هیچ عقل و وجدانی به چنین محرومیت و چنین جهنم سوزانیرفتوی نمی دهد. هر قانون و دینی که طلاق را تحریم کند بر خلاف فطرت قدم برداشته است.لذا طلاق در شرع مقدس اسلام از احکام امضایی است نه تاسیسی، یعنی در میان افراد بشر قبل از اسلام و خصوصا در دوران جاهلیت طلاق به شکل وسیعی انجام می شد.

بنابراین درباره طلاق به ویژه طلاق عاطفی و کیفیت آن و هم چنین طریق بهبودی و اصلاح فی مابین زوجین در قرآن و سنت آیات و روایات متعدد به چشم می خورد که همه حاکی از اهمیت فوق العاده ی پیوند زناشوئی و به کارگیری از کلام وحی و سیره ائمه معصومین - ع - در جهت صیانت و استحکام و دوام آن است.در این مختصر تحقیق سعی گردیده به آثار و پیامدهای طلاق عاطفی در جامعه پرداخته و نیز به راهکار های برون رفت آن اشاره و در ادامه به شیوه های درمانگرایانه از منظر قرآن پرداخت شود. نوع تحقیق در این مقاله توصیفی و تحلیلی می باشد.

واژه طلاق : معنای لغوی طلاق:

لغت دانان و صاحب نظران طلاق را در لغت مصدر و یا اسم مصدر برای مصدر تطلیق دانسته اند - مجمع البحرین ،فخرالدین طریحی،ج 5 ص207العلامه سعیدالخوری الشرتون لینانی ج3ص - 386 و به معنای هم چون از بین بردن قید نکاح و ازدواج باز کردن عقد نکاح است از جانب زوج به علتی و اصل آن از انطلاق - رفتن و کنارشدن - می باشدابن فارس در کتاب مقاییس اللغه معانی واژه هایی را که ریشه آن ها از سه حرف - ط،ل،ق - تشکیل شده به یک معنای اصلی و کلی ارجاع می دهد و این واژه بیش از یک معنا را نمی پذیرد به نظر وی معنای اصلی این واژه یک بار آزاد شدن طرد شدن و رها کرده شده و کنایه از طلاق است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید