بخشی از مقاله
چکیده
هدف: معنویت، عدالت و آزادی که از شاخصههای بارز نظام مردم سالاری دینی است، در بین جوامع بشری دارای اهمیتی خاص میباشد. این عوامل در حال حاضر به عنوان عواملی تأثیر گذار جهت دستیابی به کرامات انسانی بین اندیشمندان در سطوح مختلف - ملّی، منطقهای، بینالمللی - مطرح است.ملتهایجهان خصوصاً ملتهای مسلمان سالهاست که با ظلم و ستم دولت های وابسته و ناکارآمد، تحت شدیدترین اهانتها و بیحرمتیها هستند و عزت و کرامت انسانی آنها مورد اهانت قرار گرفته است.
مردم سالاری دینی به عنوان رو یکرد فرهنگی و علمی به الگوی پیشرفت،ملتهارا به تکریم انسان و تعالی مادی و معنوی جوامع بشری تحت حاکمیت خداوند متعال فرا میخواند. امام حسین - علیهالسلام - و به طور خاص فرهنگ عاشورای حسینی به عنوان برجستهترین نماد عزت، آزادگی و مکارم انسانی, الگویی متعالی و مصداقی ارزشمند از مردم سالاری دینی است که با تأسی از آموزههای فرهنگ عاشورای حسینی میتوان الگویی حقمدارانه و متناسب با آرمانها و واقعیات زندگی بشری نه تنها برای حرکتهای اسلامی بلکه برای همه حرکتهای تعالی خواهانه در سرتاسر جهان تدوین کرد.
روش: توصیفی-تحلیلی یافتهها: فرهنگ متعالی عاشورای حسینی - با ندای هل من ناصر ینصرنی - با تأکید بر معنویت، عدالت و آزادی-برخاسته از آن همواره ملتها را به شناخت آن تعالیم و ارزشها و تعهد عمل به آنها در زندگی فردی و اجتماعی در جهت دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی دعوت میکند.
-1 مقدمه
جامعه دوران بعد از پیامبر اسلام از حیث تعالیم و آموزههای اسلامیخصوصاً در زمانی که قیام کربلا رخ داد تغییرات فراوانی را در آغوش خود حفظ کرده و دچار انحراف گردیده بود این انحرافات به شکلی بود که اهل سیاست به راحتی از آن بهره میگرفتند و در تحمیق مردم و توجیه استبداد و حرکتهای قلدرمآبانه خود از آنها استفاده میکردند که قبیله بنیاُمیه در این زمینه نقش بسزاییداشت. بنیاُمیه هیچگونه اعتقادی به اصالت تعالیم پیامبر اعظم حضرت محمّدمصطفی - صلیااللهعلیهوآلهوسلم - نداشتند و تنها در جهت دستیابی به مطامع و خواستهها وهواهای نفسانی خویش، خود را در زیر چتر اسلام قرار میدادند.
حسین بن علی - علیهالسلام - بنیاُمیه را ریشه بسط و توسعه کفر ودنیاپرستی اعلام نمود و این برداشت وی نیز نتیجه بصیرت و بینش الهی حضرت بود که تحت تعالیمپدر و جد بزرگوارشان حضرت نبی اکرم، آموخته بودند.امام حسین - علیهالسلام - همیشه در پی فرصت بود تا مردم عصر خوشی خصوصاً مسلمانان را برانگیخته، بیدار کند و آنان را نسبت به فرمانروایییزید هشداردهد.حضرت سیدالشهداء - علیهالسلام - در سالهای آخر عُمر معاویه از تمام کسانی که رسول خدا - صلی االله علیه وآله وسلم - را دیده بودند و افتخار صحابگی آن حضرت را داشتند و نیز اولاد آنها در هر بلدی از بلاد اسلامی بودند دعوت کرد و برای آن ها سخنرانی نمود
ایشان فرمودند: شما میبینید این مرد قلدر با ما و شیعیان ما چه میکند. شما آنچه در این مجلس گفتگو میشود در شهر خود برای هموطنان خود شرح دهید.سپس مناقب و فضائل پدر بزرگوارشان امیرالمؤمنین - علیهالسلام - را یکی یکی گوشزد نمود وآنها رابه امر به معروف و نهی از منکر ترغیب فرمود.
امام حسین - علیه السلام - جهت آگاهی و بیداری جامعه بعد از پیامبر اسلام - صلی االله علیه وآله وسلم - سعی و تلاش مجاهدانهای نمود در این مقاله سعی گردیده است با بررسی مؤلفههای ساختاری عاشورای حسینی تحت عناوین - معنویت، عدالت، آزادی - به تبیین عاشورا به عنوان الگوی راهبردی مردم سالاری دینی پرداخته شود.
-2 معنویت:
معنویت یکی از ارزشهای غیر مادی است که در عالم طبیعت اختصاص به انسان دارد و شخصیت اصلی انسان را تشکیل می دهد و سعادت و کمال واقعی نیز به آن وابسته است. واژه »معنوی«در لُغت ریشه در باطن و حقیقت دارد در مقابل واژهمادی، که دارای خصیصه ظاهری و صوری لُغتنامه میباشد. در اصطلاح به آنچه که محصول خِرد و اندیشه بوده و دارای ارزش و اعتبار غیرمادی باشد معنوی گفته میشود. انسان دارای دو بُعد مادی و معنوی است. یکی مربوط به ویژگی حیوانی و دیگری مربوط به ویژگی روحانی و ملکوتی او است.
فرد و جامعهای که عاری از معنویت باشند از نظر اخلاقی به سمت مسیر شیطانی حرکت خواهند کرد واسباب اِپیدمی و فراگیر شدن ظلم و فساد در جامعه را فراگیر مینماید و گمراهی و جهالت فرد و جامعه نتیجه و ثمره این رویداد میگردد. پس از آن معنویت و ایمان بیمعنی شده و از ایشان دور میگردد. در چنین جامعهای انسانها منفعل و بدون اراده، توسریخور، حرامخوار و شهوتران و بیمحبت و بیعاطفه تربیت میشوند به نحوی که توان دفاع از خود، جامعه و ارزشهای انسانی را ندارند و هیچ تضمینی برای برقراری قسط و عدل در چنین جوامعی وجود نخواهد داشت.
در معنویت عاشوراییارزش هر انسانی در تقویت بُعد معنوی و روحانی او است، نه بُعد مادی و حیوانی اش. باید از زندگی مادی و حیوانی در حدی بهره گرفت که به عنوان مقدمهایبرای تکمیل بُعد معنوی قرار گیرد. چنانچه انسانی بُعد مادی خویش را اصل قرار دهد و برای تأمین خواستهها و تمایلات آن تلاش نماید، در واقع به بیراهه رفته و دچار گمراهی شده است، و در واقع حیوانی است به صورت انسان، و یا اینکه حتی بجایی میرسد که از حیوان هم پستتر میشود - در قرآن کریم درباره این گونه انسانها آمده است:
در حقیقت، بسیاری از جنّیان و آدمیان را برای دوزخ آفریدهایم چرا که دلهایی دارند که با آن حقایق را دریافت نمی کنند، و چشمانی دارند که با آنها نمیبینند، و گوشهایی دارند که با آنها نمیشنوند. آنان همانند چهارپایان بلکه گمراهترند. علیرغم اینکه خداوند ابزار شناخت را مانند عقل، و حواس ادراکی در اختیار انسان جهت پیبردن به حقایق عالم قرار داد، باز انسان راه حیوانیت و پستتر از آنرا دنبال میکند.
یزید و پیروانش کسانی بودند کهبعضاً از روی آگاهی و جهل اصلرا به بُعد مادی و حیوانی خویش داده بودند و به فرموده امام حسین - علیهالسلام - : »بنده دنیا بودند و دین چیزی جز لقلقه زبانشان نبود.« آنان آنچنان در بُعد حیوانیت فرو رفته بودند که با داشتن ابزار شناخت، چون کران و کوران نور خداوند را در برابرشان نمیدیدند و ندای قرآن ناطق را نمیشنیدند و یا خود را به کوری و کری زده بودند. امام حسین - علیه-السلام - خطاب به آنها می فرماید:
وای بر شما چرا گوش فرا نمیدهید تا گفتارم را که شما را به رُشد و سعادت فرا میخوانم بشنوید هرکس از من پیروی کند خوشبخت و سعادتمند است و هرکس عصیان و مخالفت ورزد از هلاکشدگان است. همه شما عاصیان و سرکشان هستید، که با دستورم مخالفت میکنید و به گفتارم گوش فرا نمیدهید. آری، بر اثر هدایای حرامی که به دست شما رسیده و بر اثر غذاهای حرام و لقمههای غیرمشروعی که شکمهای شما از آنها انباشته شده، خدا این چنین بر دلهای شما مهر زده است. وای بر شماآیا ساکت نمیشوید فریب دنیا و جلوههای مادی آن راخوردن، خدا و آخرت را از یاد انسان میبرد و در یک معامله زیانبار، انسان را به فراموشی خدا و فروختن آخرت و سعادت ابدی به دنیای گذرا وامیدارد.