بخشی از مقاله

چکیده

عدالت نزد امام علی - ع - در نهجالبلاغه و سخنان دیگرش از جمله مضامینی است که در زمینههای مختلف همواره مورد تاکید آن حضرت بوده است. یکی از این زمینهها اقتصاد است و رعایت عدالت اقتصادی از اهم سفارشات آن حضرت بوده که از سخنان بازمانده از ایشان مشخّص میباشد. این سخنان به نوبه خود موجب تأثیرپذیری شاعران و نویسندگان ایرانی در این زمینه شده است به نحوی که به وضوح میتوان تأثیر سخنان آن حضرت را در آثار بزرگانی چون: »فردوسی«، »عنصرالمعالی«، »نظامی«، »سعدی«، »مولوی« و دیگران مشاهده کرد. در این مقاله سعی داریم تا به تأثیر سخنان حضرت علی - ع - در باب عدالت اقتصادی در اشعار و نوشتههای ادیبان پارسیزبان بپردازیم.

مقدّمه

عدالت بهعنوان یک گرایش باطنی و امری فطری در نهان و نهاد انسان، از مسائلی است که همواره توجّه بشر را به خود جلب کرده است و سابقه ای به قدمت عمر بشر دارد، به گونهای که همه مسلمانان و انسانهای آزاده تاریخ، از آغاز تاکنون، اندیشه برقراری عدالت و مبارزه با ستم را در سر می پرورانند.

عدالت می تواند زمینه رشد مادی و معنوی افراد و آبادی و صلاح سرزمین ها را در بر داشته باشد. به عبارتی، در سایه عدالت، هدف خلقت که همان عبادت و کمال آدمیان به سرمنزل مقصود است، تحقّق می یابد و ظلم و جور و بی عدالتی که زمینه دگرگونی نعمت های الهی و نزدیک سازی خشم و غصب الهی را به همراه دارد و دشمنیها و فرسودگی و نابودی تمدّنها و آبادانیها ثمرهی اوست، ریشهکن می شود.

این مسأله بزرگ و مهم، از دیرباز جزو مهمترین مباحث و دغدغههای بشر و ادیان الهی و اندیشمندان سیاسی بوده است؛ بهگونهایکه میتوان تحقّق عدل را از بزرگترین اهداف بعثت پیامبران و ادیان الهی بهشمار آورد. عدل بودن و دادگری کردن، عملی است که در رفتار و کردار آدمی نمود پیدا میکند و یکی از اموری است که در منابع اسلامی و سخنان معصومان فراوان یافت میشود. افزون بر گفتار فراوان امام علی در باب عدالت، سیره حضرت نیز در حکومت و به ویژه در ابتدای پذیرش حکومت، گویای اهمیت فراوان عدالت و جایگاه والای آن در اقتصاد اسلامی است. عدالت، مخصوصا عدالت اقتصادی، ویژگی بسیار مهم دولت اسلامی است و در کنار تقوا، شاخص جامعه اسلامی به شمار می رود.

مفهوم عدالت اقتصادی، مراعات حقوق اقتصادی است و زمینه ساز تحقق اهداف عالیه اسلامی می باشد. بنابراین یکی از اهداف اقتصاد اسلامی، عدالت اقتصادی است. از گفتار و سیره معصومان برمی آید که عدالت اقتصادی در اقتصاد اسلامی جایگاهی بسیار رفیع دارد. عدالت اجتماعی و اقتصادی آن گاه در جامعه تحقق می یابد که رفتار و روابط اجتماعی و اقتصادی بر میزان حق تنظیم شده باشد. واژه عدالت با واژه حق گره خورده است. اگر حقوق افراد جامعه براساس موازین الاهی محقق شود، عدالت رعایت شده است.

عدالت اقتصادی از دیدگاه اسلام وضعیتی را گویند که هر یک از افراد جامعه به حق خود از ثروت و درآمدهای جامعه دست یافته باشند. حضرت علی - ع - فلسفه پذیرفتن خلافت پس از عثمان را بههم خوردن عدالت و منقسمشدن مردم به دو طبقه سیر سیر و گرسنه گرسنه ذکر میکند و می فرماید: » اگر گردآمدن مردم نبود، واگر نبود که با اعلام نصرت مردم، بر من اتمام حجت شد و اگر نبود که خداوند از دانایان پیمان گرفته آن جا که مردم به دو گروه تقسیم می شوند: گروهی پرخور که از بس خوردهاند، ترش کرده اند و گروهی گرسنه و محروم. اگر این ها نبود، من افسار مرکب خلافت را روی شانه اش می انداختم و رهایش میکردم و کاری به کارش نداشتم.

افزون بر این، امامان معصوم بر این نکته تأکید ورزیده اند که اگر مسلمانان به اصل عدالت وفادار باشند و آن را در جامعه رعایت کنند، مشکل فقر و بیچارگی مردم از میان می رود و همه به آسایش و رفاه دست مییابند. نکته جالب توجّه این است که معصومان، اجرای عدالت را سبب آثار معنوی فراوان نیز برشمردهاند؛ از جمله فرمودهاند با اجرای عدالت، برکات خداوند دوچندان می شود و در اثر اجرای عدالت، آسمان روزی خود را فرو می فرستد و زمین برکت خود را آشکار میسازد

در این مقاله به گوشههایی از دیدگاههای حضرت علی - ع - در نهجالبلاغه و غررالحکم در خصوص عدالت پرداخته و همزمان به بررسی تأثیر آن بر شاعران و نویسندگان فارسی زبان نیز خواهیم پرداخت.

تعریف لغوی و اصطلاحی عدالت

برخی دانشمندان علم لغت، عدالت را به معنای مساوات و برابری و برخی آن را به معنای استقامت، یعنی راست و موزون بودن دانستهاند

راغب اصفهانی در مفردات الفاظ قرآن از رسول اکرم - ص - بِالعَدِلنقلمیقامَتِکند:» السﱠمواتُ وَ الاَرضُ« یعنی با موازنه و برابری اجزاء عالم، آسمانها و زمین ایستاده اند. عنصرالمعالی در این معنی در کتابش نوشته است: ...» ایزد تعالی جهان را... بر موجب عدل بیافرید، بیافرید بر موجب عدل و بیاراست بر موجب حکمت. -

راغب در ادامه میگوید: »عدالت و معادله دارای معنای مساوات و برابری است و در مقایسه میان اشیاء به کار می رود... پس عدل، تقسیم نمودن به طور مساوی نیز است.« - راغب اصفهانی، . - 325/3 :1387 ابنمنظور هم گفته است: »عدل در مقابل ظلم و جور قرار دارد و نیز هر آن چیزی است که فطرت انسان حکم به استقامت و درستی آن نماید. -

علامه مصطفوی در باب معنای عدل میگوید: أنّ» الاصلحدالوافی المادّه: هو توسّط بین الإفراط و التفریط بحیث لا تکون فیه زیاده و لا نقیصه، و هو الإعتدال و التوسّط الحقیقی؛ ریشه این ماده همان حدّ وسط میان افراط و تفریط است؛ به گونهای که در آن زیادی و نقصان نباشد که بدان اعتدال و وسط حقیقی نیز گویند. - «مصطفوی، . - 64/8 :1385 سخن اهل لغت درباره عدل، هماهنگ با کلام امام علی - ع - درباره معنای عدل است:وَ» سُلالسّلام،علیه أیﱡما اَفضلُ: العدلُ او الجود؟ فقال - ع - : العدل یضع الامور مواضعها والجود یخرجها عن جهتها، و العدل سائس عام و الجود عارض خاص، فالعدل اشرفهما و افضلهما؛ از امام علی - ع - سؤال شد: از عدل و جود کدام یک برتر و ارزشمندتر است؟ امام فرمود: عدل امور را در جای خود مینهد، ولی جود امور را از جهت اصلی خود خارج می کند. عدالت تدبیر عمومی مردم است، در حالی که بخشش گروه خاصی را شامل است پس عدالت شریف و برتر است. -

نکته شایان ذکر این که، کلام امام علی - ع - در باب عدالت، منافاتی با مساوات و برابری ندارد؛ زیرا مقصود از مساوات، تقسیم کردن بهطور مساوی نیست؛ بلکه مقصود رعایت تناسب و اعتدال است و هر گاه آنچه که شایسته هر چیزی است، به آن داده شود، عدالت مراعات شده است. سخن مرحوم فیض کاشانی در باب عدل همان چیزی است که از کلام امام علی - ع - استنتاج می شود و هماهنگ با معنای لغوی آن است. اووَدر وَضَعَتفسیرآیه»الْمِیزَانَ - قرآن« کریم، الرّحمن: - 7 میگوید: »خداوند عدالت را برقرار نمود، بدین نحوکه به هر صاحب استعدادی، آنچه که استحقاق داشته عطا نمود و حقّ هر صاحب حقّی را ادا کرد تا کار عالم بسامان شد و راست آمد. -

بنابراین میتوان گفت سخن حضرت علی - ع - که در تعریف عدل فرموده است: »العدل یضع الأمور مواضعها؛ عدالت به معنی قرار گرفتن هر چیز در جای خود است.

دقیقترین تعبیر در اینباره است. عبارت: »وضع کل شیء فی موضعه و اعطاء کل ذی حقّ حقّه« نیز که فلاسفه در تعریف عدل به کار بردهاند، بیانگر معنای یاد شده است

مولوی نیز معنای مزبور را این گونه به نظم آورده و به تمثیل کشیده است:

عدل چه بود؟ وضع اندر موضعش  //  ظلم چه بود؟ وضع در ناموضعش

عدل چه بود؟ آب ده اشجار را  //  ظلم چه بود، آب دادن خار را

عدالت اقتصادی از دیدگاه حضرت علی - ع - و تآثیرپذیری ادبای فارس زبان از سخنان ایشان

موضوع عدالت یکی از مباحث مهم دین مقدّس اسلام است و مهمترین منبع آن قرآن و سنّت است. در میان فرقههای مختلف اسلامی شیعیان عدل - الهی - و امامت را جزء اصول دین خود میدانند و حضرت علی - ع - مظهر عدل و عدالتخواهی میباشد. امام علی - ع - عدالت را یک تکلیف و وظیفه الهی بلکه یک ناموس الهی میداند. عدالت در نهجالبلاغه به صورت یک فلسفه و یا نظریّه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مورد توجّه قرار گرفته و قبل از هر چیز به عنوان عاملی در مقابل رفع ظلم و جور توضیح داده میشود: »عدالت گشایش میآورد وآن کس که عدالت بر او گران آید، تحمّل ظلم و ستم بر او گرانتر خواهد بود. -

از دیدگاه امام علی - ع - ، عدل و عدالت دارای چند معنی و مفهوم است: یکی از معانی عدل و عدالت از دیدگاه امام علی - ع - در نهجالبلاغه، محق» بودن هر فرد نسبت به حقّی که به طور مشروع دارد، میباشد. « امام علی - ع - احقاق حقوق مردم را یک رویهای عادلانه و از وظایف حاکم اسلامی میداند و در این رابطه میفرماید: »خوارترین افراد نزد من عزیز است تا حق او را باز گردانم و فرد قوی در نزد من پست و ناتوان است تا حق او را باز ستانم. - «علی بن ابیطالب، . - 40 :1384 یا: مرد» را سرزنش نکنند که چرا حقّاش را با تأخیر میگیرد، بلکه سرزنش در آنجاست که آنچه حقّاش نیست بگیرد. - «

معنی و مفهوم دیگر عدل از دیدگاه حضرت علی - ع - ، »انصاف« است. انصاف به معنی رفتار درستکارانه و سازگار با اصول عدالت است. حضرت علی - ع - در این باره میفرمایند: » خداوند به عدل و احسان فرمان میدهد. عدل، مراعات انصاف است و احسان همان بخشش و تفضّل میباشد. - «علی بن ابیطالب، . - 418 : 1384 از سخنان و کلمات قصار حضرت علی - ع - چنین استنباط میشود که آن حضرت عدل را به معنی مراعات انصاف در حقوق مختلف افراد در جامعه میداند. منظور از انصاف یعنی هر امری در جای خود و متناسب با حق خود رعایت شود.

به عبارت دیگر رعایت اعتدال در امور و پرهیز از افراط و تفریط به معنی رعایت انصاف در امور میباشد. امام علی - ع - در جایی دیگر در نهجالبلاغه میفرماید: »عدالت را به کار گیر و از بیانصافی و بیعدالتی بر حذر باش که بیانصافی کردن با مردم آنان را آواره میکند و بیعدالتی به قیام مسلّحانه وا میدارد.

عنصرالمعالی در معنایی نزدیک به این حکمتها مینویسد: »عمارت به داد و انصاف توان کرد، از عدل و انصاف غافل مباش. - «عنصرالمعالی، . - 218 : 1387 سعدی نیز در این باره گفته است:    

اَلا تا نپیچی سر از عدل و رای //   که مردم ز دستت نپیچند پای
از آن بهرهورتر در آفاق کیست؟  //  که در مُلکرانی به انصاف زیست

گفتیم که نقطه مقابل عدل و عدالت، جور و ستم و ظلم در امور مختلف میباشد و بر هر فرد مسلمان واجب است که نه تنها به دیگران ظلم نکند بلکه در برابر ظالمان ایستادگی و با آنها مقابله نماید. از نظر امام علی - ع - برقراری عدل و عدالت در جامعه یک تکلیف و وظیفه الهی است و اساس قوام و استمرار حکومتها در رعایت عدالت توسّط حاکمان آنها میباشد. احقاق حق مظلوم از ظالم نیز از وظایف مهم یک حکمران اسلامی است که به شدّت مورد تأکید امام علی - ع - بوده است. وی هدف از قبول خلافت خود را نیز احقاق حق مظلومان میداند. علی - ع - در نهجالبلاغه میگوید: »به خدا قسم، داد ستمدیده را از ظالم ستمگر بستانم و مهار ستمگر را بگیرم و به آبشخور حق وارد سازم، گرچه تمایل نداشته باشد. -

عنصرالمعالی در قابوسنامه درباره حکمرانان عادل و بیدادگر مینویسد: رعیّت» آبادان و بر جای از عدل بود، پس بیداد را در دل خویش راه مده که خانه مَلِکان دادگر بر بماند و قدیمی گردد و خانه بیدادگران زود پست شود زیرا که داد آبادانی بود و بیداد ویرانی. -

فردوسی نیز در شاهنامه بیدادگری را موجب فروپاشی حکومت میداند. او در این خصوص از واژه »داد« بهره میجوید. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید