بخشی از مقاله
چکیده
این مطالعه درصدد است تا به این مسائل بپردازد که مهارتهای کارکنان وآموزش کارآفرینی سازمانی چگونه با نواوری تعامل دارند و این تعامل چگونه می تواند بر عملکرد دانشگاه تاثیر بگذارد و استقرار یک چارچوب نظری است که اهمیت تجزیه و تحلیل که منتهی به ظهور کارآفرینی سازمانی و نوآوری میشوند، از جمله منابع غیر ملموس مثل مهارتهای سرمایه انسانی که نگرشهای کارآفرینی ، نوآوری کارکنان و عملکرد دانشگاه را بهبود می بخشد، وجود دارد.
در این مطالعه مشخص شد که به بسط دانش آموزش کارفرما و مهارتهای کارکنان با نوآوری بر روی بهبود عملکرد دانشگاه ارتباط معناداری وجود داشت از لحاظ نظری عملکرد بهتر کارکنان صرفاً بر اساس این توصیح داده نمیشود که آنها چه میزان تلاش در جهت نوآوری دارند بلکه همچنین بر این اساس توضیح داده میشود که آنها چه اندازه هم روی آموزش کارفرما و مهارتهای کارکنان سرمایهگذاری میکنند. همچنین به عملکرد کارکنان خاطر نشان میسازد که نوآوری و آموزش کارآفرینی سازمانی ومهارتهای کارکنان باید در کنار هم به پیش بروند تا عملکردشان بتواند تقویت شود.
مقدمه
منابع عملکرد شرکت مدتهاست که مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار دارد. با توجه به رقابت شدیدتر و محیط پیوسته در حال تغییر، شرایط محیطی و قواعد بازی به حدی بیرحم، پیچیده، پویا و نامطمئن، عملکرد شرکت هر چه بیشتر از قبل بستگی به تواناییهایش برای پاسخگویی به نیازهای بازار دارد. ساز و کار بازار آزاد در نتیجه افزایش جهانی شدن و آزاد شدن اقتصاد از زمان انعقاد توافقنامه تجارت چند جانبه اوروگوئه در 1994 میلادی رقابت هر چه بیشتری را در بازار ایجاد کرده و توجه جدیدی را به نظریه رقابت و کارهای تجربی در مورد عملکرد سازمان ها جلب کرده است.
از طرفی سازمان ها با راه حلهای دیروز حل شدنی نیست و پیشبینی آینده، مشکلات آتی را حل نمیکند، بلکه باید برای پیشسازی آینده اقدام کرد. این امر منتهی به ظهور تعداد زیادی از نظریهها، چارچوبها و مطالعات تجربی برای توصیف رابطه میان متغیرهای توضیحی خاص و عملکرد سازمان گشته است. در جهان امروز تفکر نوآوری و کارآفرینی و استفاده از آن در سازمانها امری اجتناب ناپذیر است. همانطورکه تولد و مرگ سازمانها به بینش، بصیرت و تواناییهای موسسین بستگی دارد، رشد و بقای آنها نیز به عواملی نظیر توانایی، خلاقیت و نوآوری کارکنان آنها وابسته است.
افزایش تهدیدها از یک سو و استفاده از فرصتها از سوی دیگر، محیط پویا و غیر قابل پیشبینی سازمانها را با جزر و مدهای شدید روبرو میسازند و آنها را به سوی تغییر و نوآوری به چالش میکشانند . اگر برنامهریزان، تصمیم گیرندگان و کارکنان سازمان کارآفرین باشند، فرصتهای اقتصادی را بهتر درک کرده و قادرند از منابع موجود به منظور نوآوری استفاده بیشتری نمایند و در نتیجه سریعتر رشد کرده و در صحنه رقابت بیشتر دوام آورند. بنابر این به منظور تحقق این امر باید فعالیتهای کارآفرینانه را در سازمانها ترویج داد و روحیه کارآفرینی را در کارکنان سازمان پرورش و در نهایت با آموزش کارآفرینی سازمانی واحدها، نوآوری، عملکرد سازمان را بهبود بخشد.
کارآفرینی سازمانی به عنوان یک مساله اجتنابناپذیر در خط مشی مربوط به کارکنان و عملکرد سازمان در حال ظهور است. از چشم انداز یک کارفرما، یکی از ارزش های کلیدی کارکنان عملکرد آنهاست. حتی اگر سن به صورت مسقیم و صریح بر عملکرد شغلی تاثیر نگذارد، سن بالاتر معمولا به عنوان مرحله ای با عملکرد پایین تر در نظر گرفته می شود
اگر عملکرد شغلی در واقع پایین باشد و هزینه های کارکنان بالا باشند، کارقرما با شرایطی مواجه می شود که به اصطلاح "شکاف بهره وری-دستمزد" خوانده می شود که در آن کارکنان دستمزدی بالاتر از سطح عملکردشان دریافت می کنند .
این موضوع در گذشته مطالعات زیادی را در پی داشته است . اما علیرغم این توضیحات همچنان ناهمخوانی رو به رشد بین بهره وری و دستمزدها در سن بالاتر تاثیر منفی هم بر سمت عرضه و هم تقاضای نیروی کار می گذارد. علیرغم عملکرد واقعی و پتانسیل کارکنان مسن تر، عقاید منفی - یا کلیشه های - کارفرما می تواند بر شرایط کارکنان مسن در شرکتها تاثیر بگذارد و این امر عموما به عنوان یک مانع مهم بر سر راه استخدام دانسته می شود
کارفرمایانی که کارکنان جوانتر و میانسال - و معمولا کم هزینه تر - را ترجیح می دهند هرگز روی توسعه کارکنان مسن یا مدیریت سن بلند مدت ، برنامه ریزی مسیر شغلی یا برنامه های آموزشی سرمایه گذاری نمی کنند
کاهش در تعداد کارکنان مسن می تواند یک راه موثر برای رویارویی با مسائل شرکت و یک ابزار برای کاهش هزینه های نیروی کار در نظر گرفته شود . برای کارکنان مسن، نگرش نامطلوب کارفرمایان می تواند منتهی به تاثیر منفی روی جو کلی کار در شرکت و رفاه کارکنان شود و می تواند سبب بی توجهی، افت انگیزه و بهره وری و در نتیجه تصمیم به بازنشستگی شود
همچنین می تواند فرصتهای بازار کار را برای کارکنان مسن جویای کار کاهش دهد. مساله زمانی اهمیت پیدا می کند که سن بازنشستگی موثر و مجاز توسط اصلاحات خط مشی عمومی به تعویق انداخته شود - شیربک 2004، فان دالن و همکران . - 2010 کارکنان و اساتید دانشگاه مورد نظر سنجی قرار گرفتند تا ادراکهایشان در مورد چالشهای تاثیرگذار بر آموزش کارآفرینی سازمانی و نوآوری بر عملکرد دانشگاه روشن شود. در مقاله حاضر، بررسی شاخصها و جنبههای مختلف کارآفرینی سازمانی و مهارتهای کارکنان در دانشگاه ، برنقش مهمی که این مقوله میتواند در بهبود نوآوری و عملکرد این دانشگاهها با توجه به ویژگیهای خاص آنها ایفا کند، تاکید میشود.
لذابایستی عوامل مختلفی را که در این رابطه تاثیرگذار هستند شناسایی کرد و نحوه این تاثیرگذاری را مشخص ساخت. علاوه بر این، بایستی مشخص کرد که هر یک از این عوامل باید دارای چه ویژگیهایی باشند که در نهایت موجب ارتقای وضیعت کارآفرینی سازمانی، مهارتهای کارکنان ، بر نقش مهمی که این مقوله میتواند در بهبود نوآوری و عملکرد در این دانشگاهها شوند.در الگوی ساختار- فعالیت- عملکرد 2 - SCP - ، عملکرد شرکت بر اساس فعالیت شرکتها در بازار تعیین میشود که به نوبه خود تحت تاثیر ساختار بازار قرار گرفته است
که در آن هر چه سطوح تمرکز صنعت یا بازار بیشتر باشد و سهم بازار شرکت بیشتر باشد، سودآوری بالاتر خواهد بود . - Rogers,2000 - از چشمانداز مدیریت استراتژِیک، عوامل ویژه شرکت در تعیین عملکرد شرکت مهمتر از هر عامل دیگری میباشند - . - McGahan and Porter, 1997 نوآوری یکی از عوامل ویژه شرکت میباشد که بر عملکرد شرکت تاثیر میگذارد. با این حال تاثیر آن روی عملکرد شرکت واضح و قطعی نبوده است.
این به ما خاطر نشان میکند که رابطه میان نوآوری و عملکرد شرکت ممکن است مستقیم باشد یا نباشد. کلید نوآوری برای هر سازمان، شامل شرکتهای کوچک ناشی از منابع انسانی و خود کارآفرینان دانسته میشود. این همسو با استدلال بارادوای و منون 3 - 2000 - مبنی بر این است که تلاشهای فردی و سیستم سازمانی نوآوری و خلاقیت یک شرکت را تسهیل میکنند.
از دیدگاه مبتنی بر منابع - 4 - RBV، منابع انسانی یک منبع کمیاب بینظیر مزیت رقابتی - - Barney 1991 و عملکرد شرکت را ارائه میدهند. از آنجا که یک دانشگاه کوچک وابستگی شدید به مالکشان دارد، مهارتهای کارآفرینی مالک، نوآوری و عملکردش را نیزتعیین میکنند. اگرچه مطالعات زیادی روی نوآوری انجام شدهاند، تلاش خیلی کمی در جهت پیوند زدن مهارتهای کارکنان و نوآوری انجام شده است و بررسی تاثیر مهارتهای کارکنان روی رابطه میان نوآوری و عملکرد دانشگاهها از این هم کمتر بوده است.
این مساله برای تاثیر تعدیلکننده آموزش کارآفرینی روی رابطه میان نوآوری-عملکرد سازمان نیز صادق است. بنابراین این مطالعه سعی دارد به دو سوال تحقیقاتی بپردازد: -1 مهارتهای کارکنان و آموزش کارآفرینی سازمانی چه تأثیری روی عملکرد دانشگاه دارد؟ و -2 تعاملات میان مهارتهای کارکنان و آموزش کارآفرینی سازمانی با نوآوری تا چه اندازه بر عملکرد دانشگاه تاثیر دارند؟
.2 چارچوب مفهومی
.2,1 مهارتهای کارکنان، آموزش کارآفرینی سازمانی و عملکرد شرکت
کارکنان محور هر سازمانی هستند. صرفنظر از اندازه شرکت،کارکنان، کارفرمایان یا کارآفرینان را برای تحقق اهداف سامانی وضع شده توسط آنان پشتیبانی میکنند. از آنجا که کارکنان انگیزهها، رفتار و نگرشهای متفاوتی دارند، مدیریت موثر این ورودی توسط یک کارآفرین بسیار مهم است
اهمیت مهارتهای کارکنان برای عملکرد شرکت میتواند مزیت رقابت را به دست آورد. طبق نظریه سرمایه انسانی، سرمایه گذاریها روی دانش، مهارتها و شایستگیها، بهرهوری کارکنان را تقویت میکنند . - Becker 1964 - بین دو نوع مهارت نرم و سخت تمایز گذاشتند؛ مهارتهای سخت شامل خلاقیت، تواناییهای ذهنی و جسمی، ظرفیت رویارویی با بار کاری، تمایل به یادگیری مهارتهای جدید و سازگار شدن با تکنولوژی جدید و انعطاف پذیری هستند.
مشارکت و خلاقیت / تواناییهای ذهنی و جسمی ، توسعه و آموزش مهارتهای جدید از جمله مهارتهای سخت هستند که ارزش زیادی برای یک سازمان دارندشواهد این امر را میتوان به شکلهای مختلف مشاهده کرد که از جمله مشارکت کارکنان در تصمیمگیری و تمایل به یادگیری مهارتهای جدید هستند که میتوانند به کارکنان انگیزه بدهند سختتر تلاش کنند و از این رو عملکرد سازمان را بهبود بخشند.
دارایی بهره ور موثر کارکنان مسن تجربه است که به طور کلی نماینده دانش شغلی - بلکمور و هوفمن - 1989، دانش عملی - استرنبرگ 1984، - 1985، دانش ضمنی - پولانی 1962/1958، استرنبرگ و هوروات 1999، کولینز - 2010 مهارت - وار - 1994 یا سرمایه انسانی ویژه - بک - 1993/194 می باشد. در اقتصاد مبتنی بر دانش امروز، قابلیت یک سازمان برای رقابت و از این رو به دست آوردن سهم بازار بیشتر، وابسته به ایدههای چند کارآفرین-کارفرما در تکنولوژی و توسعه محصول است.
یک کارآفرین یک انسان خلاق دانسته میشود که قادر به تحقق یک چشمانداز معین و خلق سازمانی برای دنبال کردن آنهاست. جالب اینکه خلاقیت به عنوان بخشی از فرآیند فکری میتواند از طریق آموزش، کارآموزی و تجربه به دست آمده و بهبود بخشیده شود - - Bharadwai and Menon 2000 .که به نوبه خود عملکرد شرکت را بهبود میبخشد. همانطور که در مطالعات گذشته مشهود است، رابطه میان آموزش کارآفرینی و عملکرد شرکت مثبت است
.2,2 نوآوری، آموزش کارآفرینی و عملکرد سازمان
امروزه، کارآفرینی از فضایصرفاً فردی آن خارج شده و به صورت سازمانی ظهور پیدا کرده است. بواسطه گسترش همکاریهای تجاری و جهانی شدن اقتصادها اکنون این سازمانها هستند که در قالب کارآفرینی سازمانی با شناسایی یا خلق و استفاده از فرصتها و ضرورتها و نوآوری، ایدههای نو را به کسب و کارهای سودآور و ارزش آفرین تبدیل مینمایند