بخشی از مقاله

چکیده

اهمیت مبحث عدالت اجتماعی در علم مدیریت غربی و تاثیر مستقیم آن بر مولفههایی چون انگیزش، رضایت شغلی موجب ایجاد رویکردهای جدیدی مانند عدالت سازمانی شده است در ایران نیز نظر به اهمیت مبنایی و ارزشی این مبحث در ترسیم سند چشمانداز و تاکیدات رهبری نظام در دهه اخیر، شاهد معرفی رویکردهای متفاوتی مانند عدالت بین نسلی، عدالت محیطی یا منطقهای، عدالت جنسیتی با رویکرد دینی، عدالت قضایی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی هستیم.

اهمیت تولید رویکردهای کاربردی و حداکثری از یکسو و یک رویکرد نظری، جامع و کلنگر که مبنایی کاملاً دینی داشته و این فیلواره مثنوی را از همه ابعاد و در روشنایی ترسیم کند موجب آن گشت تا از منظری جدید وملموس از دید جوانان تحصیلکرده به عدالت اجتماعی نگریسته شودو با توجه به ادراک مخاطب باسایر رویکردها مقایسه شود با توجه به اهمیت بحث ادراک عدالت ابتدا به جایگاه و نقش ادراک در آموزههای دینی اشاره خواهد شد سپس در این رویکرد جدید به دنبال مقایسه مشاغل با هم، از حیث مشخصههای جذاب و شرایط سخت میرویم که باعث میشود در نزد ادراک جمعی، مشاغل مطلوبیت یا عدم مطلوبیت واقعی یا کاذب پیدا کنند.

براساس بررسیهای اولیه مهمترین دلیل مهاجرت فارغالتحصیلان دانشگاهی در دهه اخیر از روستا، شهر و حتی کشور عدالت قضایی، سیاسی، آموزشی و سایر رویکردها به عدالت اجتماعی نیست بلکه احساس بیعدالتی در مشاغل است حتی اگر این احساس درست و واقعبینانه نباشد در انتها توسط نظرسنجی و مصاحبه محدود با فارغالتحصیلان دانشگاهی و فعالان کسب و کار در شرکتهای دانشبنیان مولفههای تشکیلدهنده و مهم شغل از دید ادراک مخاطب بررسی و اولویتسنجی شد وشاخصی شغل محور استخراج گشت به عنوان یک نمونه، شغل پزشکان متخصص در ایران بر اساس این شاخص مورد بررسی قرار گرفت.

مقدمه ،

اهمیت مبحث و مبانی نظریه سازی

یکی از ارکان اصلی الگو اسلامی-ایرانی پیشرفت عدالت می باشد بطوری که رهبری در این خصوص می فرمایند: »مسأله عدالت، بسیار مهم است. یکیارکاناز اصلی این الگو باید حتماً مسأله عدالت باشد. اصلاً عدالت معیار حق و باطل حکومتهاست. یعنی در اسلام اگر چنانچه شاخص عدالت وجود نداشت، حقانیت و مشروعیت زیر سؤال است.

عدالت یکی از الزامات و مبانی الگوی اسلامی پیشرفت است، هم تجربه تاریخ معاصر و هم آموزه های صریح دینی به ما یادآوری میکند که عدالت هیچ وقت نباید قربانی پیشرفت وتوسعه شود ولذا عدالت در طراحی و اجرای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، و هرگونه پیشرفتی در دوران گذار هم شرط پیشنیازی ومبنایی است هم هدف و خروجی است وهم یک الزام همیشگی و همراه، پیشرفت باید همواره بر مدار عدالت بوده و باحقوق طبیعی و فطری انسان،اشیا وامور درون جهان در تعارض نباشد

لذا هر پیشرفتی به عدالت ختم نمیشود ولی هر عدالتی که در معنای واقعی کلمه محقق شود، به پیشرفت ختم خواهد شد از اینرو عدالت اساساً شاخص و مقیاسی برای پیشرفت است و برای سنجش میزان پیشرفت و میزان سازگاری آن با ارزشهای دینی، میتوان از شاخص مهم و تعیینکنندهای به نام عدالت استفاده نمود و در صورتی که این شرایط برقرار باشد، میتوان حکم به صحیح بودن پیشرفت داد

بنابراین مفهوم عدالت در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، رویکرد همزمان به عدالت و پیشرفت است. از اینرو، پیشرفت فرزند عدالت است و بدون عدالت، دستیابی به پیشرفت امری غیرممکن به نظر میرسد لذا پیشرفتی مورد تأیید اندیشه اسلامی است که عادلانه باشد و با عدالت افزونتر شود؛ اما اگر پیشرفت در هرکدام از مراحل با عدالت ناسازگار باشد، فایدهای به حال جامعه اسلامی نخواهد داشت 

وضعیت عدالت اجتماعی و رویکرد بایسته از نگاه مقام معظم رهبری

وضعیت عدالت اجتماعی کشور از دید کلا ن رضایت بخش و فراگیر نیست میدانیم کارهای وسیعی - در حوزه عدالت - از اول انقلاب انجام گرفته لیکن مطلقاً راضی کننده نیست. آن چیزی که ما نیاز داریم آن چیزی که ما دنبالش هستیم، عدالت حداکثری است نه صرفاً در یک حد قابل قبول. 

رویکرد مطلوب یک رویکرد دو ساحتی و دولایه ای است ساحت نظری و کاربردی، ساحت نظری باید حق مدار،بدون التقاط و مبتنی بر منابع دینی باشد ساحت کاربردی در حین اتصال و اتکا به لایه نظری می تواند از تجارب مدیریتی غرب استفاده کند در این لایه به منظور اثربخشی در لایه قانون گذاری باید شاخص های عدالت اجتماعی استخراج شود بنابراین در مرحله نظری و نظریهسازی باید از منابع اسلامی و از متون اسلامی، نظریه ناب اسلام در باب عدالت به دست بیاید.

من تکیهام در این نکته این است که نمیخواهیم از مونتاژ و کنار هم چیدن نظریات گوناگون متفکرین و حماییک که در این زمینه حرف زدند، یک نظریه به وجود بیاوریم و تولید کنیم. یعنی در این قضیه باید جداً از التقاط جلوگیری کرد - همان - مکمل این نکته این است که اساساً رویکرد نگاه اسلامی به عدالت، با رویکرد نظامهای غربی و نظریههای غربی متفاوت است. در اسلام، عدالت ناشی از حق است. - همان - لیکن در نهایت اداره کشور نیاز دارد به اینکه به یک جمعبندی قوی و متقن و مستدل در باب عدالت اجتماعی برسد که بتواند براساس آن جمعبندی، برنامههای بلند مدت را طراحی کند. البته بعد از آنکه به این جمعبندی رسیدیم، باز پژوهشهای تازهای شروع خواهد شد برای اینکه شیوهها را پیدا کنید، یعنی پژوهشهای کاربردی تازه برای پیدا کردن شیوههای اجرا و تحقق آن در جامعه به بحثهای کاربردی نیاز داریم که این خودش پژوهشهای فراوانی را دنبال خواهد کرد.

آن وقت در اینجاست که ما میتوانیم از تجربیات بشری استفاده کنیم. یک کار مهم دیگر، شاخصگذاری است، تعیین شاخصهای عدالت. یکی از کارهای مهم نظری ما این است که شاخصهای عدالت را پیدا کنیم. خب، امروز شاخصهایی که در غرب مطرح است، بطور مشروط قابل قبول است، ما باید بنشینیم مستقلاً شاخصهای عدالت را، استقرار عدالت در جامعه را پیدا کنیم، یکی از بخشهای مهم کار این است. البته در عرصه عمل هم خیلی کارها باید انجام بگیرد که یکی از آنها این است که عدالت را یک معیار و یک سنجه اساسی در قانونگذاری بدانیم. لذا مبانی و اهداف این رویکرد جدید به شرح زیر می باشد:

-    اتصال به مبانی نظری عدالت منطبق بر آموزه ها ی دینی مخصوصا در حوزه ادراک عدالت

-    بررسی مختصر رویکردهای کاربردی به عدالت اجتماعی در مقایسه با رویکرد جدید

-    باز تعریف و گسترش مولفه های شغل با توجه به ادراک عدالت

-    طراحی شاخصی شغل محور و بومی برای عدالت شغلی

تعریف عدل در آیات و روایات

در زمینه واژهشناسی و مفهومشناسی کلمات مرتبط تلاشهای مکفی انجام شده که خلاصهای از آنها ذکر شود. »

-1وضع الشی فی موضعه الذی ینبغی له«

-2    توسط در امور و انصاف

-3 زیر بنای شخصیت انسان مسلمان 

-4 التزام حد وسط 

-5    ایجاد توازن و تعادل 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید