بخشی از مقاله

چکیده

تأثیری که کارگزاران در جامعه میگذارند تنها از مسیر دستورات و بخشنامههایشان نیست، بلکه نوع سلوک کارگزاران در جامعه میتواند اثرگذاریهای مهمی در اجتماع داشته باشد. هنگامیکه شخصی بهعنوان مسئول در یک مقام قرار میگیرد نظرات، سخنان و رفتارهایش در عموم مردم اثر میگذارد؛ چراکه بهعنوان یک الگو مورد توجه قرار میگیرد. به عبارتی غالباً مردم موفقیت را در احراز یک مقام عالیرتبه میدانند به همین جهت تلاش میکنند همچون کسانی باشند که اکنون در این مسند قرارگرفتهاند تا بتوانند به این هدف برسند.

حتی کسانی که چنین دیدگاهی نیز نداشته باشند، مسئولان را نخبگان و افراد ممتاز جامعه میدانند که به خاطر افکار و اعمالشان مورد توجه رهبری و یا مسئولان دیگر قرارگرفته و بهعنوان مسئول منصوبشدهاند. همین دیدگاه سبب میشود که این افراد الگویی برای عموم مردم قرار گیرند تا با نزدیک شدن به شخصیت چنین افرادی، خود را در حوزه افراد ممتاز جامعه ببینند. گر چه همگان به این خواسته دست پیدا نمیکنند اما تبعیت و الگوگیری از مسئولان آرامآرام در جامعه رواج پیدا میکند.

مطالعه تاریخ به وضوح نشان می دهد که همواره باروی کار آمدن حکومتی، نظراتِ مقبول آن حکومت در جامعه رواج پیداکرده و رفتارها بر اساس آن تغییر مییابد. تملق طلبی، فرهنگ خودرأیی، خودکامگی و اتراف از جمله تمایلات کارگزاران است که در نهجالبلاغه از اثر آن بر رفتار نخبگان و عموم مردم سخن گفته شده است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل چگونگی این اثرگذاری و ارتباط آن با پیشرفت و یا عدم پیشرفت جامعه به رشته تحریر درآمده است.

.1مقدمه

اگر حکومتی دانشدوست و علم محور بر سر کار بیاید اقبال مردم به علمآموزی نیز بیشتر خواهد شد و بالعکس. این حقیقتی است که در سخنان امیرمؤمنان نیز مورد تأکید قرارگرفته که به هنگام تغییر حکومت گویی زمانه تغییر میکند - سیدرضی، نامه - 31؛ بنابراین میتوان از چنین اتفاقی نهایت استفاده را نمود یعنی با بهکارگیری مسئولانی متقی، کاردان و شایسته این خصوصیات را در مردم نهادینه نمود و جامعه را به سمت بهرهمندی افراد آن از این ویژگیها سوق داد. چه زیبا فرموده است امیر بیان - ع - که مردم به حاکمانشان شبیهترند تا به پدرانشان

بنا بر آنچه گفته شد بروز رذایل اخلاقی و اعمال ناپسند در میان مسئولان سبب رواج آن در جامعه و از بین رفتن قبح آن میشود و در مقابل ظهور فضایل اخلاقی و اعمال پسندیده باعث تمایل مردم و تقویت این فضایل در آنها میگردد. این تأثیرگذاری در منابع دینی ما هم انعکاس داشته است. هم چنانکه قرآن از مردمی سخن میگوید که وقتی ثروت قارون را میدیدند میگفتند که ایکاش ما هم ثروتی مانند قارون داشتیم:

قصص،. - 79 » آنهایی که زندگی دنیا را میخواستند گفتند: ای کاش همانند آنچه به قارون داده شده برای ما بودحقّا! که او - از دنیا - دارای بهرهای بزرگ است.«

اثرگذاری مسئولان بر رفتار و حتی تمایلات مردم ، موضوعی غیرقابل انکار است که در پژوهش حاضر بدان پرداخته می شود.

نکته قابل ذکر اینکه در ارتباط با موضوع مورد بحث، پژوهشی مستقل به انجام نرسیده است. البته در منابعی هم که این موضوع مورد بررسی قرار گرفته، مقوله اثرگذاری و جهت دهی غیرمستقیم رفتار مسئولان بر نگرش ها و جهت گیری های مردم و نخبگان مطرح نشده است. پژوهش پیش روی با درنظرگرفتن سند تدابیر در قسمت تدابیر نظامسازی به موضوع اثرگذاری مسئولان بر مردم و نقش آن بر پیشرفت جامعه میپردازد.

در ادامه به برخی از رفتارهای مسئولان که موجب می شود در مرحله اول نخبگان و به تبعیت از آنها مردم از آن پیروی کرده و فرهنگی نامطلوب در جامعه نهادینه گردد، پرداخته می شود:

.2 تملق طلبی

نمونهای از تأثیر رفتار مسئولان در جامعه و صلاح و فساد آن، تأثیر زیانباری است که علاقه آنها به تملق و چاپلوسی در جامعه بهجای میگذارد. مولای متقیان - ع - در خطبهای که در صحرای صفین ایراد فرمودند به این مهم اشاره کردهاند.

ایشان یکی از پستترین حالات مسئولان را تمایل آنها به ستایش و تملق میداند. ایشان از مردم میخواهد که به چاپلوسی او نپردازند؛ چراکه این کار باعث میشود که والیان از حقوقی که بر گردن آنهاست غافل شوند و کارهای واجبی که باید انجام دهند را به دست فراموشی بسپارند - سیدرضی،خطبه. - 216
ناگفته پیداست که هیچ مسئولی دستور نمیدهد که او را ستایش کنند بنابراین او نقشآفرینی مستقیم در این موضوع ندارد لیکن با سکوت در مقابل تملقها و حتی با دادن پاداش به متملقین و نزدیک کردن آنها به خود، سبب شیوع این فرهنگ در جامعه میشود.

فرد، گروه و حکومتِ خودکامه ستایشدوست، چاپلوسیطلب و تملقپسندند؛ زمینه میسازند تا ستایشگری و چاپلوسی ظهور کند و آن را رشد میدهند و گذشته از خویشاوندی و رضایت نفسانی، ناسالمیها و ستمگریهای خود را میپوشانند و به توجیهگری میپردازند. در نگاه امیرمؤمنان - ع - این، پستترین حالات است بهویژه آنکه از جانب حکومتها و زمامداران باشد:

«سیدرضی،خطبه. - 216

»زشتترین خوی والیان این است که خواهند مردم آنان را دوستدار بزرگمنشی شمارند و کارهاشان را بهحساب کبر و خودخواهی بگذارند و خوش ندارم که در خاطر شما بگذرد که من دوستدار ستودنم و خواهان ستایش شنودن. سپاس خدا را که بر چنین صفت نزادم و اگر ستایش دوست بودم آن را وامینهادم، به خاطر فروتنی در پیشگاه خدای سبحان، از بزرگی و بزرگواری که تنها او سزاوار است بدان؛ و بسا مردم که ستایش را دوست دارند، ازآنپس که در کاری کوششی آرند. لیکن مرا به نیکی مستایید تا از عهده حقوقی که مانده است برآیم و واجبها که بر گردنم باقی است ادا نمایم.«

در این عبارات امام علی - ع - صراحتاً از مردم میخواهد که او را ستایش نکنند و ستایشدوستی را از بدترین حالات کارگزاران معرفی میفرماید. ایشان دلیل سخن خود را نیز بیان فرموده و آن اینکه تملق و چاپلوسی مانعی بزرگ در انجام وظایف کارگزاران است. متملقان و چاپلوسان با ستایشهایشان شرایط جامعه را چنان جلوه میدهند که گویی هیچ ضعفی در آن وجود ندارد و استمرار این تملق سبب میشود که زمامداران بپندارند هر آنچه کردهاند صحیح و مثمر ثمر بوده و عملکردشان با هیچ نقصانی همراه نیست. نتیجه وجود این نگرش در مسئولان، رها کردن وظایف خود و توقف حرکت جامعه بهسوی ترقی و پیشرفت است. لازم به ذکر است عدم تمایل به ستایش در میان مسئولان باید در رفتارشان متجلی شود نه اینکه تنها به گفتار بسنده شود و اگر چنین باشد شعار مبارزه با تملق و چاپلوسی چیزی جز عوامفریبی نیست

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید