بخشی از مقاله
چکیده
عدالت از مهم ترین آرمان های بشری در طول تاریخ بشریت بوده است و در هر جامعه ای با فراز و فرودی همراه بوده است . موضوع عدالت از دیرباز در متون فارسی به چالش کشیده شده است و از موضوعات پر دامنه در ادبیات فارسی به حساب می آید. از قدیمی ترین متونی که در این زمینه نوشته شده است می توان به سیاست نامه اشاره کرد . نگاه خواجه نظام الملک به مقوله عدالت ، دو گانه است .
اندیشه خواجه نظام الملک در یک سو و عمل گرایی خواجه نظام سوی دیگر قرر دارد. پژوهش حاضر عدالت را از درون مجازات واکاوی می کند و از دریچه انواع مجازات و احکام صادره به آن می پردازد . و به این پرسش پاسخ می دهد که آیا مجازات با نوع کیفر تناسب دارد ؟ این در حالی است که بیشتر این احکام و مجازات را جامعه از او طلب می کند و برای عبرت آموزی و گرفتن حق رعیت از حاکمان است . در بعضی موارد می بینیم نگاه خواجه نظام با تبعیض همراه است و حق رعیت پایمال می شود .
مقدمه
عدالت از آغاز تفکر بشر وجود داشته است و بشر برای رسیدن به آمال خود چاره ای جز رعایت آن نداشته است و حاکمان می دانستند پایه های حکومتشان بر عدالت استوار است . در ذهن سوالاتی مطرح می گردد هدف و غایت زندگی رعیت چیست ؟ نگه دار رعیت کیست ؟ تجربه تاریخی به ما نشان می دهد بزرگان بسیاری بر مسند وزارت تکیه زده اند و با درایت و نگرش خاص خود ، خواسته اند نگاه و بینش امیران را نسبت به رعیت تغییر دهند . از خواجه نظام الملک طوسی گرفته تا خواجه نصیرطوسی ، حسنک وزیر، خواجه رشید الدین فضل االله و امیر کبیر... همه بقای حکومت را در رضایت رعیت می دانند
سعدی رعیت را پشت و پناه سلطنت می داند :
رعیت نشاید به بیداد کشت // که مر سلطنت را پناهند و پشت
در جای دیگر پادشاهان را به شفقت نسبت به رعیت سفارش می کند و رعیت را درختی می داند اگر پرورش یابد میوه های مناسب از خود به جای می گذارد
رعیت درخت است اگر پروری // به کام دل دوستان برخوری
در سیر متون کلاسیک فارسی به کتابی می رسیم به نام سیاست نامه که در قرن پنجم خواجه نظام الملک به دستور ملکشاه سلجوقی به رشته تحریر در آورده است . در این کتاب ساختاری وجود دارد که می توان به رابطه پادشاه و رعیت پی برد . خواجه نظام الملک با درایت خود می خواهد حقارت های زندگی که بر رعیت می رود را به حداقل برساند و با ایجاد نظم اجتماعی و عدالت خواهانه به زیر مجموعه خود تفهیم نماید که برای همبستگی و ایجاد یک جهان ارزش مند ، رابطه پادشاه با رعیت باید اصلاح گردد و با زدودن هرگونه تضاد ، وحدت ایجاد شود .
بدون شک تاریخ سیاسی سلجوقیان پیوند ناگسستنی با اندیشه ها و افکار خواجه نظام الملک دارد . او با نگارش سیاست نامه توانست به جنبه های نظری و با تکیه زدن بر مسند وزارت به جنبه های عملی سیاست خود تا اندازه ای جامه عمل بپوشاند . با تأمل در اندیشه های خواجه نظام الملک می توانیم او را رابط یا ا نتقال دهنده اندیشه های ایران باستان به حکومت سلجوقی دانست.
عدالت کیفری در سیاست نامه خواجه نظام الملک طوسی .... َ
خواجه نظام الملک تحت تأثیر اندیشه های ایران باستان بود و تلاش می کرد با بیان راه حل هایی ، به جامعه آرمانی برسد که دراین جامعه آرمانی جایگاه هر فرد مشخص و شناخته شده است . خواجه نظام الملک معتقد است دریک جامعه آرمانی رعیت پشت و پناه شاه و حکومت است و در مقابل، شاه و حکو مت عدالت و سعادت اورا باید تامین کند . این جامعه آرمانی همه را عضو یک خانواده بزرگ می داند و صرف نظر از سلایق گوناگون بین آنها ایجاد وحدت می کند . خواجه نظام الملک به سه رکن اساسی اندیشه های ایران باستان معتقد و پایبند بود :
الف : نهاد شاهی ، که شاه در رأس قرار دارد و نماینده خدا بر روی زمین است .
ب : پیوند دین و شاهی ، خواجه نظام الملک دین را یکی از عوامل ایجاد عدالت و نظم در جامعه می داند . و شاه در این راه باید زمینه های ایجاد ارتباط با دین را مهیا کند و بستر سازی کند و هر گونه سوء استفاده از دین برای اجرای امور مملکت باعث دلزدگی و سستی در اعتقادات می شود .
ج : عدالت ، چون شاه در رأس قرار دارد ، خواجه نظام الملک هیچ کاری را در ساختار سیاسی شاه مهمتر از عدل نمی داند . هرگونه انحراف از آن فاجعه ای چون شکست و هرج و مرج به همراه دارد . خواجه نظام الملک معتقد است برای جلوگیری از این فاجعه شاه باید یک حلقه مشورتی بین خود و گروه های مختلف بخصوص رعیت ایجاد کند .
برای درک درست عدالت و شیوه های اجرایی عدالت ، داستان ها و حکایت های فراوانی از شاهان ایران قدیم بیان می کند . هدف او عبرت گیری و ایجاد نظم حکومتی و آشنایی با قانون است . خواجه نظام الملک تاکید فراوانی بر روی آموزش دارد تا جایی که به تاسیس نظامیه و مراکز فرهنگی پرداخت زیرا هر چه سطح آموزش افراد بالا تر رود میزان پایبندی به قانون و نظم بیشتر می شود . خواجه نظام الملک معتقد است اگر شاه توانست عدالت را برقرار کند حکومتش پایدار است اگر نتوانست عدالت را برقرار کند پایه های حکومتش سست و لرزان می باشد.
خواجه نظام الملک معتقد است در اجرای احکام فرقی بین امیر ، والی و رعیت وجود ندارد . اگر بخشش است برای هر دو است و اگر مجازاتی است برای هر دو است . از نگاه رعیت بزرگ ترین دادگر پادشاه است ، حتی وزیر و قاضی که گماشته شده ی او در منصب اند ،امین نیستند و به پادشاه روی می آورند و از او دادخواهی می کنند . این عمل دو مزیت دارد .اول باعث بیداری شاه می شود تا در امورکشور غافل نباشد