بخشی از مقاله
چکیده
خاقانی شروانی از شعرایی است که در شعرش اصطلاحات تخصصی علوم مختلفی همچون: نجوم،فلسفه، پزشکی و موسیقی به کار رفته است. وجود این اصطلاحات ،ضمن اینکه بر دشواری فهم اشعار، افزوده است،گاهی چنان تخصصی مطرح گردیده که خواننده به این باور میرسد که خاقانی در آن علوم آگاهی فراوانی داشته است. از جمله علومی که خاقانی از اصطلاحات آن به فراوانی استفاده کرده است، علم موسیقی است. وی در شعرش علاوه بر نام بردن و توصیف آلات مختلف موسیقی، از اصطلاحات تخصصی همچون نام مقامها و گوشه ها و دستگاههای موسیقی نیز بهره گرفته است. اما آیا این به کارگیری اصطلاحات نشانه تبحر وی در علم موسیقی است؟ آیا خاقانی از موسیقی بیش از دیگر شعرای هم عصرش میدانسته است؟ آیا همچون مولوی دستی بر رباب داشته است و با ساز خاصی مانوس بوده است؟ یا فقط واژه ها را به کار گرفته است؟ در این مقاله، پس از توضیحات مختصری در مورد موسیقی، ضمن بررسی اصطلاحاتی که خاقانی از حیطه ی موسیقی وام گرفته است، در خصوص عدم آشنایی وی با علم موسیقی دلایلی بیان می شود.
کلیدواژهها: خاقانی، موسیقی، موسیقی سنتی، دستگاه، آواز.
مقدمه موسیقی سنتی ایران :
در ابتدا آشنایی مختصر با موسیقی و شناخت کلیات آن ضروری است:
لفظ موسیقی ،واژه ای یونانی و گرفته شده از Mousika ومشتق از کلمه ی Muse می باشد که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان است. - نفری ،1379، - 11موسیقی سنتی ما ،در چهار چوب کلی و جامعی تدوین یافته که به آن ردیف می گویند. بر این اساس موسیقی بر پایه ی فواصل بین نت ها که یک پرده با بیشتر و کمتر تنظیم می شود شامل هفت شاخه ی اصلی است که به آن ها دستگاه می گویند و عبارت اند از شور ،سه گاه ،چهار گاه ، راست پنجگاه ، نوا ،ماهور و همایون . علاوه بر این ،بر اساس همین فاصله ی نت ها پنج شاخه ی فرعی نیز وجود دارد که در واقع از انشعابات هفت دستگاه است و به آواز یا نغمه موسوم اند و عبارت اند از : ابوعطا ،بیات ترک ،افشار - افشاری - ، دشتی وبیات اصفهان .
از این پنج آواز ،چهار آواز اول متعلق به دستگاه شور هستند و آواز بیات اصفهان یا بیات زند متعلق به دستگاه همایون است.هر کدام از این دستگاه ها و آواز ها ،به طور مستقل شامل پنج بخش اصلی هستند که عبارت است از :پیش در آمد ، چهار مضراب ،آواز ،تصنیف و رِنگ . اساس بنای هر دستگاه شامل اجزای اجرایی هستند از جمله :گوشه ها و نغمه ها . - ر.ک:شاهپوری،1372 ،22 به بعد ،همچنین پورتراب ،1374 ،12 به بعد - نام نغمه ها و گوشه ها در اشعار شعرا از جمله در شعر خاقانی به وفور پیداست . البته ذکر این نکته ضروری است که آنچه از موسیقی سنتی قدیم ایران یعنی از قبل اسلام تا زمان خاقانی در دست داریم ،تنها تعدادی اسم است،بدون هیچگونه اطلاعات موسیقایی دیگر،که رد پای آن در کتب قبل از قرن هفتم نیز چندان روشن نیست. واژه های موجود در شعر خاقانی اغلب از این دسته اند.
بیان مساله:
در کتب تاریخ ادبیات و کتاب هایی که در مورد خاقانی و شعرش نوشته شده است ،از احاطه ی وی به علوم زمان ازجمله نجوم ،فلسفه و پزشکی صحبت شده است. در برخی منابع ، به تسلط خاقانی به موسیقی نیز اشاره شده است.این برداشت بیشتر از به کار گرفتن اصطلاحات تخصصی موسیقی در اشعار وی ناشی می شود. اینکه خاقانی در علم موسیقی تبحر داشته ،یا به کارگیری این واژه ها فقط از روی علاقه بوده است می تواند ما را با دنیای خاقانی بهتر آشنا کند.
نام گوشه ها و قطعات موسیقی در اشعار خاقانی :
در بررسی اشعار خاقانی به جز کاربرد نام ساز های مختلف که تعداد آن کم نیست ،به برخی واژه های تخصصی موسیقی برمی خوریم که لازم است با دید تخصصی موسیقی به آنها نگریسته شود.برخی از این واژه ها در موسیقی سنتی هنوزهم به کار میرود . این کاربرد یا با تغییر معنا و ویژگی ها صورت می گیرد یا بدون هیچ تغییری به همان صورت اولی خود استفاده می شود. این اصطلاحات به همراه بیت مربوط چنین هستند:
· جعد زخمه ، جعد ساده ، خارج و نوا
چه خوش حیات و چه ناخوش چو آخر است زوال چه جعد زخمه چه ساده ، چو خارج است نوا - خاقانی، 1393، 24، بیت - 28 ▪ زخمه : مرکب از زخم +ه پساوند : اسم آلت است به معنای مضراب عربی که وسیله ی نواختن آلات زهی مضرابی است و در واقع رابط نوازنده و اوتار در ارتعاش و به صدا در آوردن سیم هاست . زخمه گاهی طبیعی است ناخن و گاهی مصنوعی است مثل مضراب تار و سنتور .
▪ جعد :به معنای پیجیده در مقابل ساده ، اصطلاح جعد زخمه در واقع در موسیقی قدیم رایج بوده و به معنای پیچیده خوانی در مقابل جعد ساده به معنای ساده خوانی .در اصطلاح آواز جعد پیچیده یا پر خم زیاده روی در تحریرات دلنشین آواز و خوانندگی است .
▪ خارج :در غیر قواعد و قوانین موسیقی.خارج زدن و خارج بودن ، اصطلاحاتی است بر عدم موافقت صوت بر صحت و درستی قوانین موسیقی . - ستایشگر ،1391، - 388
در اصطلاح کنایی کنایه از ناموافق بودن اوضاع و احوال است . کزازی اصطلاح جعد زخمه را با تاکید بر سکون جعد آورده است که در تطابق با کتب موسیقی صحیح به نظر نمی آید . - ر.ک:کزازی ،1388، - 35 • نوا : در اصطلاح موسیقی همانگونه که در ابتدای بحث اشاره شد نام یکی از هفت دستگاه اصلی ردیف سنتی استکه بر اساس تنظیم فواصل نت ها حاصل می شود . دستگاه نوا :"آوازی است با طمانینه و وقار با آهنگی ملایم که نه چندان محزون و نه شاد و فرح بخش است . در موقع خستگی و فراغت شنیدن آواز نوا بسیار دلنشین و مطبوع است . - فرخ کیش ،1376، - 91
این دستگاه گاهی جزء شور نیز محسوب می شود چون پس از دقت در گام آن می توان به صحت این تقسیم بندی پی برد ... این دستگاه را معمولا آواز خواب گفته اند که در آخر مجالس انس و طرب نواخته می شود . این دستگاه گام مستقلی ندارد . گوشه های معروف آن عبارت اند از : گردانیه ، بیات راجع ، عشاق ، عراق ، نیشابور ، نهضت ،رهاب ،تخت کاووس ، عشیران ، حسینی ، بوسلیک ، نیریز، نغمه و شاه ختایی. - ر.ک:ستایشگر،1385، 518 به بعد - شجریان دستگاه نوا را شبیه به آواز افشاری می داند و معتقد است این دستگاه پیچیدگی ندارد . - ر.ک : عابدینی مطلق ،1387، - 306
این دستگاه را شجریان در کاستی به همین نام به آهنگسازی پرویز مشکاتیان اجرا نموده است . در این اثر گوشه های در آمد، گردانیه، نغمه ، اقعش ، قرچه، گَوِشت ، بیات راجع، رضوی و سلمک به ترتیب اجرا شده است . شعر این اثر غزلی از سعدی است با مطلع :بگذر تا مقابل روی تو بر گذریم دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم - سعدی، 1372، - 573 همچنین کاست چهره به چهره شجریان نیز در دستگاه نوا اجرا شده است . این اثر به آهنگسازی محمد رضا لطفی با غزلیاز حافظ با مطلع :
حسنت به ا تفاق ملاحت جهان گرفت آری به اتفاق جهان می توان گرفت - حافظ،1372، - 101 اجرا شده است .شهرام ناظری نیز در کاست کیش مهر به آهنگسازی جلیل عندلیبی تصنیف هایی در دستگاه نوا دارد . با شعر هایی از شیخ بهایی ، سعدی ، بابا طاهر ، مولوی .
• خارج بودن نوا در شعر خاقانی ابتدا غیر صحیح بودن صوت را بیان می کند و به کنایه معنای دیگر نوا را تداعی می سازد که ساز و برگ و امکانات است و خارج بودن این ساز و برگ در واقع آشفته بودن اوضاع را می رساند . آوردن این گونه