بخشی از مقاله
چکیده
«self-esteem» احساس ارزشمندی و توانمندی است، برخی از روانشناسان، »حرمت خود« و برخی عزّت» نفس« را معادل مناسبی برای «self-esteem» میدانند. هدف این پژوهش بررسی دلایل این دو گروه و انتخاب معادل فارسی مناسب برای self-esteem»بود.« با توجّه به ماهیّت self-esteem»،«ادبیّات پژوهشی و شیوهنامه فرهنگستان علوم، واژهی عزّت نفس معادل مناسبتری برای «self-esteem» است. از اینرو مناسب است پژوهشگران و متخصصان از این پس واژه عزّت» نفس« را بکار برند و از واژه »حرمت خود« اجتناب کنند.
مقدمه
«self-esteem» حکم ارزشی فرد دربارهی خود و توانمندیهایش است
احساس ارزشمندی و توانمندی موجب امید به موفقیّت میشود، در نتیجه فرد مقاصد عالیتری را انتخاب کرده، با انگیزهی بیشتری تلاش میکند و عملکرد بهتری در عرصههای مختلف زندگی دارد - یارمحمدیان، . - 1385 بسیاری از پژوهشها بین احساس حقارت و پرخاشگری رابطهی مثبت معناداری را نشان دادهاند
رابطهی «self-esteem» و اخلاق خوب، با نظریهی ناهماهنگی شناختی فستینگر4، توجیه میشود. طبق این نظریّه آدمی به دنبال یکپارچگی بین شناختها و بین شناختها و رفتارش است، هنگامی که شناختها و رفتار فرد ناهماهنگ باشد، دچار ناراحتی میشود؛ بنابراین کسی که برای خود ارزش قائل است، اگر کار غیراخلاقی انجام دهد، دچار ناهماهنگی و رنج میشود، از این رو از کار غیر اخلاقی اجتناب میکند
برخی از پژوهشگران ومتخصّصان علم روانشناسی معتقدند واژه »حرمت خود« معادل فارسی مناسبی برای «self-esteem» است و. عزّت نفس را به معنای شکستناپذیری تعریف کردند و با حرمت خود متفاوت میدانند، از اینرویستیبا به معنای لغوی و اصطلاحی عزّت نفس توجّه بیشتری شود. اگرچه هدف نهایی تعیین معنای عزّت» نفس« در زبان علمی متخصصین علوم روان شناسی و علوم تربیتی و اخلاق است، اما از آنجا که از دو کلمهی عربی تشکیل شده است بایستی به ریشهیآن نیز توجّه شود.
عزّت» نفس« در لغتنامههای عربی-عربی معاصر مانند المنجد و معجم الوسیط نیامده است. در فرهنگ معاصر عربی- فارسی آذرنوش، به معنای عزّت» نفس« و »مناعت« آمده است
واژهی عزّت» نفس« در لغتنامههای عربی صدر اسلام مانند العین نیست، همچنین این واژه در آیات و روایات بکار نرفته است، بنابراین این واژه در صدر اسلام رایج نبوده است.
واژهی عزّت» نفس« از دو کلمهی عزّت«» و »نفس« تشکیل شده است. در زبان فارسی »نفس« به معنای »شخص انسان«، »ذات«، »حقیقت هر شیء«، »جوهر بخاری لطیفی است که منشاء حس و حرکت است.«، قوّه»ای است در انسان که منشاء آثار مختلف است، با ادراک معقولات«،»جان«، »روح«، »روان« و عزّت«» به معنای »ارجمندی«، »سرافرازی«، »عظمت« و »بزرگواری« و عزّت» نفس« به معنای »مناعت«، »شرافت« آمده است
»زّتع «در زبان عربی بر شدت، قوّت و مانند آن از غلبه و چیرگی و برتری دلالت میکند و نیز به معنای سرسختی گفته شده است - ابن فارس، 1404 ق، ذیل واژه عزّ - «»عزّت، حالتی است که مانع میشود انسان شکست بخورد و عزیز کسی است که غلبه میکند و شکست نمیخورد - راغب اصفهانی، 1412 ق،ذیل واژه عزّ - عزّت، مقابل ذلّت و به معنای برتری بر دیگران است - مصطفوی، 1430 ق،ذیل واژه عزّ - . بنابراین عزّت«» به معنای »قدرت« و شدّت«» و »برتری«و »غلبه« و »شکستناپذیری و نفوذناپذیری« است. و »عزیز« به معنای »قدرتمند شکستناپذیر« است.
»نفس« در زبان عربی چند معنی دارد: - 1روحی است که مایهی حیات جسم است، - 2یک نفر - 3 خود هر چیز. - فراهیدی، ذیل واژهی»نفس - « نفس روح آدمی است، ریشهاصلی نفس، تنفّس و نفس کشیدن است
بنابراین »نفس« به معنای »خود« و »حقیقیت شیء« است. و هنگامی که درباره آدمی بکار میرود به معنای »خود آدمی« است.
حاصل مجموع اجزای واژه عزّت» نفس«، »قدرتمندی و شکستناپذیری خود« است، یعنی کسی که خودش را قدرتمند و شکستناپذیر میداند و به آسانی خواری و ذلّت نمیپذیرد، به نظر میرسد در محاورات مردم عزّت نفس به معنای »احساس ارزشمندی« بکار میرود.
امروزهعزّت نفس و حرمت خود از واژههای تخصّصی رشته روانشناسی و علوم تربیتی هستند؛ در تراث اخلاق اسلامی اگرچه بطور صریح به اصطلاح عزّت نفس پرداخته نشده است، اما بطور ضمنی به مؤلفههای آن اشاره شده و از تقویت عزّت نفس برای تربیت اخلاقی بهره برده است. مانند محمد بن محمد غزالی در کتاب احیاء علوم الدین در باب محبت، شوق، رضا و انس
بسیاری از پژوهشگران و روانشناسان واژه »حرمت خود« را معادل «self-esteem» دانستهاند برخی نیز بر تفاوت »حرمت خود« و عزّت» نفس« تأکید کردهاند.
با مراجعه با پایگاه دادههایی چون نورمگز، ایران داک، مقالات جهاد دانشگاهی، مگ ایران، پرتال جامع علوم انسانی مشاهده میشود اغلب مقالات علم یپژوهشی در روانشناسی و علوم تربیتی واژه عزّت» نفس« را معادل «self-esteem» بکار بردند، اگرچه بسیاری نیز واژه »حرمت خود« را بکار بردند.