بخشی از مقاله
چکیده
تربیت دینی یعنی ایجاد این توانایی در عقل فرد که بتواند بد رااز خوب تمییز دهد و برای انتخاب درست تصمیم بگیرد. هدف اصلی تربیت دینی ، یاری دادن به فرزندان برای زندگی بهتر و مطلوب تر است . بنابراین تربیت دینی باید توجه خود را به واقعیت وجودی فرزند معطوف دارند تا نسبت به دنیای واقعی زندگی اش آگاه شود.
از طرفی دیگر تربیت دینی علاوه بر پرورش و به فعلیت در آوردن استعداد های درونی انسان تابع و پیرو فطرت آدمی و بدنبال آن است که با تکیه بر این استعدادها، انسان را به تکامل حقیقی و مقام شایسته و در خور او برساند. از اینرو نویسندگان در نوشتار حاضر سعیشان بر اینست که با بررسی مبانی نظری موضوع و با تمسک به آیات و روایات قرآن به سؤال محوری مقاله که » تربیت دینی دانش آموز یعنی چه ؟ و مهمترین مؤلفه های مؤثر بر آن کدامند؟ « را با مطالعه ی سیستماتیک و هدفمند مورد بررسی و مداقه خودشان قرار دهند.
مقدمه
همان گونه که جامعه مدنی بدون انسان های با تفکر و اندیشه مدنی معنا ندارد ، می توان گفت جامعه متعالی بدون انسانهای برخوردار از آموزش های دینی ، از مفهوم و اصالت پایدار خود تهی می شود. آنچه موجب بقاء و تداوم ارزش ها و هنجارهای اجتماعی می گردد ، نوع تربیت ، فرهنگ و باوری است که در افراد آن جامعه به وجود می آید تا در بهترین شرایط، زمینه رشد آنان فراهم شود.
اگر تعلیم و تربیت دینی از افراد انتظار می رود که با قانون پذیری و خود گرانی ، به مرحله انضباط درونی دست یابند و اگر در اهداف رفتاری تعلیم و تربیت ، شعار دلنشین جامعه پذیری و نظم جویی داده میشود، این مفهوم بدون فراهم آمدن شرایط اجتماعی و تحول در مناسبات فرهنگی ، معنای خود را از دست می دهد.
بنابراین وجدان آگاه به عنوان مؤلفه اصلی تربیت دینی است که به افراد اجازه می دهد که خود را واضع مقررات بدانند و بر اساس میثاق نظم اجتماعی ، دفاع در برابر هر تهاجم داخلی و خارجی و احترام متقابل را رعایت نمایند.
عوامل مؤثر در تربیت دینی و اجتماعی افراد
در تربیت دینی عوامل متعدد و گوناگونی دست به دست هم می دهند تا بستر مناسبی برای رشد اجتماعی انسان مهیا شود که مهم ترین آنهاعبارتنداز :
خانواده
در فرهنگ دینی ، خانواده به مثابه دژی استوار و نهادی مقدس و پویا بیشترین مسئولیت را در رشد و تحول، تربیت متعالی و سعادت وجود انسان بر عهده دارد . خانواده کانونی است که در آن ، ارزش ها اخلاقی ، باورهای دینی و معیارهای اجتماعی از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد و زمینه رشد عاطفی ، تربیت اخلاقی و اجتماعی اعضای خانواده فراهم می گردد و در انتقال فرهنگ و پاسداری ازارزش های فرهنگی جامعه نیز اساسی ترین نقش را عهده دار است .
همینطور محیط خانه به مثابه اصلی ترین پایگاه های رشد و شکوفایی شخصیت و پرورش مهارت های اجتماعی انسان ، همانند حلقه های زنجیر اجتماع انسان ها، اساسی ترین سهم را در سلامت و اعتلای جوامع بشری بر عهده دارد و بخش قابل توجهی زا شکل گیری شخصیت ، تبلور رفتارهای اجتماعی ، تعاملات بین فردی و مسئولیت پذیری انسان ها حاصل چگونگی بازخوردها ، بینش ها و تجارب آنان در زندگی خانواده است .
در حقیقت از مهم ترین کمک های والدین به بچه ها ، مراقبت و دور کردن آنها از شرایطی است که برایشان زیانبار است . همچنین تلاش والدین برای خلق موقعیت هایی که امکان جستجو و تجربه کردن را به کودک بدهد، می تواند از کمک های دیگر آنان به فرزندان باشد . برای این منظور ، ایجاد زمینه فکر کردن ، طرح سؤال یا پیشنهاد کردن ، مشارکت ، فعالیت خلاق و . . . مناسب است تا آنها پس از تمرین در خانه افرادی دلسوز و مسئولیت پذیر در جامعه باشند .
برای این کار راه های گوناگون وجود دارد :
- آشنایی آدمیزاده با خدای مهربان از طریق توجه آنها به نعمت های بی شمار باری تعالی .
- توجه بچه ها به پدیده های خلقت و وقایع پیرامون آنها.
- آشنایی آنان با پیامبر مکرم اسلام - ص - و امامان شیعه - ع - و معرفی آنها به عنوان بهترین الگو ها.
- آشنایی آنان با آداب و سنن اسلامی و تشویق آنان به رعایت این آداب .
- آشنایی آنان با مراسم دینی و تشویق بچه ها برای شرکت در این مراسم .
- واگذاری نقش های مناسب اجتماعی به بچه ها و نظارت بر چگونگی اجرا.
- اهمیت دادن والدین به فعالیت های بچه های شان و مهم تلقی کردن کار و تلاش آنها
- آشنایی آنان با قوانین اجتماعی و چگونگی اجرای آن .
- آشنایی آنان با پلیس و وظیفه او و نقشی که مردم در قبال رعایت اصول و مقررات دارند و . . .
لازم به توضیح است در تمام موارد، آموزش ها باید در سطح درک و به زبان خود بچه ها ارائه شود و والدین به عنوان الگوهای عملی رفتاری مصداق خوبی برای انجام این راهکارها باشند .
مربی
مهم ترین نقش مربی ، ایفای نقش تربیتی وی به عنوان یک الگوست . پس او باید با خوش رویی ، بیان خوش ، صبر و آرامش ، نگرش مثبت به تربیت دینی و نقش و وظیفه خود و در یک کلام با احساس و عمل آموزش دهد نه با سخن و بیان شفاهی مطالب.
مربی آگاه برای ایجاد فضایی که شاگردان را به صورت اعضای یک جامعه منظم و منسجم در آورد ، ویژگی هایی را از خود بروز می دهد که فعالیت او را به عنوان سرمشق و عاملی تعیین کننده در ایجاد روحیه اجتماعی در متعلمان ، اثر بخش سازد . حالت شاد ، رفتار دوستانه ، بلوغ عاطفی ، صداقت ، صمیمیت ، توجه دلسوزانه و آمیخته با محبت ، توجه به نیازها ، احساسات و عواطف و علاقه مندی به اجتماع شدن و قوانین اجتماعی از این جمله اند.
همچنین مربی با تربیت دادن فعالیت های متناسب با اهداف آموزش دینی ، شاگردان را تشویق می کند که با پشتکار فعالیت کنند، به یکدیگر نیز یاری دهند . همینطور معلم شایسته ، با گسترش دادن دامنه محیط یادگیری از مدرسه به خانه شاگردان ، روابطی همکارانه با والدین برقر ار می سازد و این روابط را استمرار می بخشد و از این راه ، مشارکت فعالانه والدین را در یادگیری نقش های مؤثر اجتماعی و . . . فرزند شان طلب می کند.
محتوا
در برنامه تربیت دینی ، محتوا در کنار هدف و روش های تدریس و ارزشیابی از ارکان برنامه درسی به شمار آمده و نقش و اهمیت فراوانی در به ثمر رسیدن هدف های دینی دارد، به صورتی که هر چه محتوا غنی و قوی تر باشد و بر مبنای آموزه های دینی تنظیم شده باشد، جذابیت آن بیشتر است و متعلم به سوی آن گرایش افزون تری نشان می دهد و این عامل باعث می شود که محتوا بهترآموختته شود و قطعاً موجب یادگیری عمیق تر می گردد . پس بر تمام برنامه ریزان درسی لازم است بر اساس قرآن ، سنت و تعالیم دینی دست به تنظیم محتواهایی بزنند که موجب انس تمام دلهای پاک با آن گردد که با این عمل بستر رشد همه جانبه افراد، فراهم خواهد گشت و از مهم ترین ثمرات این فرایند ، قانونمند کردن رفتارها ، نظم اجتماعی ، تعامل و ایجاد روحیه برابری و برادری خواهد بود.
عناصر بنیادین در ایجاد انضباط اجتماعی
تعلیم و تربیت ، ایجاد تغییرات مطلوب و جهت دار در رفتار و کردار آدمی است . این تغییرات وقتی نافع است که زیر ساخت های آن مثبت و تحول زا باشد . در تعالیم دینی ، آموزه های آن با تمامی ابعاد حیاتی بشر پیوند دارد و هدایت درست ، موجب رستگاری انسان می شود . اما در این میان، آنچه موجب ایجاد یک جامعه ایده آل در قالب نظم اجتماعی می شود ، عناصر اساسی است که به آن اشاره می گردد:
-1 در تربیت دینی ، هر فرد مسئول تزکیه و اصلاح خویش است ، چنانچه خداوند می فرماید: علیکُم أنفُسکُم لَایضرکُم من ضَلّ إذَا اهتدَیتُم - سوره مائده ، آیه - 105
»ایمان خود را نگه دارید که اگر همه گمراه شوند و شما به راه هدایت باشید، زیانی از کفر آنها به شما نخواهد رسید« در نفس انسان نیازهای متعددی است و همگی طالب ارضاء هستند . امکانات متعددی نیز به انسان عطا شده است تا هم بتوانند نیروی خود را صرف اراء نفسانیات کند و یا به توسط امکانات و نیروهای داده شده جلوی خواهش های نفسانی را بگیردو کشش های درونی را تحت نظم و ضابطه در آورد .
خداوند برای آدمی میزان های معینی را معلوم نموده است تا بر طبق آنها رفتار کند و از حدود آنها تجاوز ننماید و از او خواسته شده است که بر صراط مستقیم گام نهد و از خود مواظبت کند که به راه های انحرافی کشیده نشود و به انسان اعلام شده است که ارتکاب خطا موجب عقب ماندگی و کیفر است.
میزان های صحیح رفتار از طریق وحی ، توسط انبیاء تعیین و اعلام شده است وبرای هر گونه رفتار از خرد و کلان ، جزئی و کلی ، در رابطه با خود و با دیگران و در ارتباط با جهان هستی و خالق عالم ، میزانی مشخص کرده اند و صحیح را از غلط و صواب را از خط باز شناسانده اند و قرآن کریم بیانگر هر چیز و هر امر است و از آنچه موجب رشد و تعالی انسان است به تفصیل سخن آورده است و این همه تحلیل و تفسیر امور توسط انبیاء و کتاب آسمانی را حجتی از بیرون وجود انسان شمرده اند .
دردرون انسان هم ابزار شناساگر قرار دارد تا به وسیله آنها حق را از باطل متمایز کند. این ابزارمشتمل بر اندام های حسی و ادراکات و منطق و عقل است که معارف لازم را توسط آنها می توان کسب کرد . پس آدمی موجودی مختار ، آگاه و صاحب امکاناتو توانایی هایی است که می تواند در پیشگاه خداوند ، سر به اطاعت نهد و طبق فرمان خداوند و موازین قسط عمل نماید.
نتیجه اینکه ، امکان تزکیه نفس و اصلاح خویشتن برای انسان ها فراهم است و هر کس در گستره تعالیم دینی ، با عقل و اندیشه خویش می تواندنیک را از بد باز شناسدو تحت تأثیر عواطف انسانی و نفس مطمئنه قادر است که خو را از ارتکاب به خطا ، جرم و به طور کلی گناه ، پس کشد و با اختیار ، گزینش نماید و به وجه احسن عمل کند . پس به درستی روشن است » اصلاح خویشتن« از راهبردها و راهکارهای اساسی در امنیت اجتماعی محسوب می گردد .
-2 در تربیت دین ، هر فرد مسئول هدایت و حفاظت از دیگران است .
در نظام تربیت دینی ، هر فرد وظیفه دارد دیگران را به سوی خدا دعوت کند و در حد توان خویش ، و بر دانش و بینش همنوعان بیفزاید . چنانکه قرآن کریم می فرماید :
و من أحسَن قَولاً ممن دعا إلی االله و عملَ صَالحاً و قالَ إنّنیِ من المسلمین - سوره فصلت، آیه » - 33 کدامین گوینده ، نیکوتر از آن کس که خلق را به سوی خدا بخواند و بگوید من از تسلیم شدگان به خداهستم « همینطور پیامبر اکرم - ص - می فرماید :
کُلکُم راع وکُلکُم مسئول عن رعیته - نهج الفصاحه - » همه شما رعایت کننده و مسئول خود در قبال دیگران هستید« پس در تعلیم و تربیت دینی هر فرد آگاه علاوه بر اینکه مسئول حفاظت از خویشتن است ، مسئول حفاظت دیگران از انحرافات و زیان و مأمور هدایت دیگران به صراط مستقیم نیز هست و مؤمن برای اینکه نقش خلیفه الهی را به نحوه مطلوب ایفا کند ف نمی تواند در برابر هر گونه اعمال و افعال خلافی که دیگران انجام می دهند، ساکت و بی تفاوت بماند.
-3 تربیت دینی درصدد آن است که آدمی ، خدا را بر رفتارش ناظر بداند. در نظام تربیت دینی ، در عین حال که وجدان و نفس لوامه برای خود اصالت و ارزش دارد و موجودیت و اهمیت آن نفی نمی شود ، هر فردی علاوه بر وجدان خود ، خالق وجدان ها وبلکه تمام اشیاء و کائنات رابر کارهای خود ناظر می داند :
إن ربک لَبِاالمرصَادِ - سوره فجر ، آیه » - 14 به درستی که خداوند تو را می پاید « مسلماً در چنین شرایطی انسان هرگز نمی تواند به کمترین انحرافی تن در دهد و پیش نفس ، باطلی را حق یا حقی را باطل جلوه دهد . زیرا راه هر گونه خود فریبی مطلقاً بسته است