بخشی از مقاله
چکیده
تا کنون مقالات زیادی در خصوص تقسیم و به اشتراک گذاری دانش نوشته شده است ، و این درحالی است که توجه اندکی به این موضوع که چرا و چه وقت مردم دانششان را پنهان می کنند داده شده است.بررسی مطالعات نشان می دهد که پنهان کردن و تقسیم کردن دانش نقاط مقابل یک زنجیره نیستند بلکه دو مفهوم متفاوت و مجزا و دارای دو مرجع متفاوت هستند. بنابراین انگیزه ها و مکانیزم های اساسی آنها به شکل چشم گیری متفاوت از یکدیگر است.هدف از نگارش این مقاله تحلیل و بررسی علل پنهان کردن دانش توس افراد از منظر مالکیت روانی و قلمرو گرایی می باشد. نتایج بدست آمده از مرور ادبیات موجود در این زمینه نشان می دهد مالکیت روانی سازمان محور مالکیتی از سطوح بالا می باشد که می تواند به سوی یک غرور مشترک گروهی هدایت شده و تاثیر بسزایی در مدیریت موثر دانش در سازمان داشته باشد .این مقاله با ارائه مدل و گزاره های تحقیق در خاتمه ، زمینه مطالعات جدیدی را در حوزه استراتژی های مدیریت دانش باز خواهد نمود.
واژگان کلیدی: مدیریت دانش،پنهان کردن دانش،اشتراک گذاری دانش،مالکیت روانی
مقدمه
از دهه 1970 میلادی با پیشرفت سریع فناوری های برتر در جهان، به ویژه در زمینه های ارتباطات و رایانه، الگوی رشد اقتصادی جهان به طور اساسی تغییر کرد و به دنبال آن، از دهه 1990 میلادی صاحبنظران دانش را به عنوان مهم ترین سرمایه، جایگزین نهایی تولید،ثروت و سرمایه های پولی و فیزیکی معرفی نمودند Chen et al,2004 - ،. - Toffler, 1990 پیتر دراکر معتقداست که دراقتصادامروزدنیا، دانش منبعی همانند و در عرض سایر منابع تولید مانند کار و سرمایه و زمین نیست، بلکه تنها منبع معنی دار عصر حاضر به شمار می رود - . - Drucker,1992 در واقع دانش تنها منبعی در سازمان است که در اثر استفاده، نه تنها از ارزش آن کاسته نشده، بلکه بر ارزش آن نیز افزوده می شود . - Glaser, 1998 -
این دانش در رویه ها، دستورالعمل ها، دیدگاه ها، اقدامات و تصمیمات سازمانی مستقر و مستتر است و زمانی اهمیت بیشتر می یابد که به محصولات و خدمات ارزشمندی تبدیل شود.لذا تبادل دانش در شرکت، در ایجاد دانش و سرمایه گذاری نقش بسیار مهمی دارد - Von Krogh ,2000 - و پنهان کردن آن می تواند موجب بروز خسارت برای سازمان گردد.از طرفی باید توجه داشت که افراد قلب مدیریت دانش هستند - Chase.r,1997 . - Nedlela,2001,افراد یکی از عوامل زیرساختی مدیریت دانش تلقی می شوند - Zack,1999 .این کارکنان هستند که دانش را خلق، انتقال و به کار می گیرند.بنابراین باید تمایل و انگیزه برای این عمل را داشته باشند - O Dell,C.&Grayson,1999
تا کنون مقالات زیادی در رابطه با به اشتراک گذاری دانش در سازمان نوشته شده است اما مطالعات اندکی در خصوص علل پنهان کردن دانش انجام گرفته است و این در حالی است که به اشتراک گذاری دانش نقطه مقابل پنهان کردن دانش نمی باشد بلکه این دو مفهوم دارای دو مرجع مستقل از یکدیگر می باشند و در مقابل هم قرار ندارند ،اگرچه ممکن است نشانه های رفتاری مشابه داشته باشند، اما انگیزه ها و مکانیزم های اساسی آنها به شکل چشم گیری متفاوت از یکدیگر است.پیبردن به علل پنهان کردن دانش در سازمان توس افراد می تواند افق جدیدی رادر خصوص مدیریت اثربخش دانش در سازمان بوجود آورده و از پنهان نمودن دانش توس جلوگیری نماید.
جهت موفقیت مدیریت دانش ،سازمان ها به جای انقلاب باید از تکامل استفادهکنند و با استفاده از خود کارمندان، مدیریت دانش را پیاده سازند. بدین ترتیب دانش باید در دل فرآیندهای سازمان جستجو و شناسایی شود و راه حل های مدیریت دانشی نیز در همان ساختار و رویه جاری سازمان تعبیه شوند ، تا اثر بخش باشند. همچنین نباید به مدیریت دانش به مثابه یک پروژه موقت در کنار سایر پروژه ها نگریست، زیرا افق مدیریت دانش در سازمان به مثابه بستری مناسب برای همه فعالیت های دانشی سازمان دیده می شود.
Davenport,2002 معتقد است که مدیریت دانش مدیریت افراد است و دادن پاداش و ایجاد انگیزه در کارکنان، به تحریک و تقویت رفتار مثبت در جهت اجرای اثر بخش مدیریت دانش منجر خواهد شد.بنابر این سیستم های انگیزشی باید به باورهایی همانند خلق، انتقال و به کارگیری دانش تمرکز کنند. هدف از نگارش این مقاله نگارش این مقاله تبیین علل پنهان کردن دانش توس افراد از منظر مالکیت روانی و قلمرو گرایی می باشد. این مقاله با ارائه مدل و گزاره های تحقیق در رابطه با علل پنهان کردن دانش در سازمان توس افراد ، زمینه مطالعات جدیدی را در حوزه استراتژی های مدیریت دانش بازخواهد نمود.