بخشی از مقاله
چکیده
در یک ده اخیر با گسترش موسسات آموزشی با موج عظیمی از فارغ التحصیلان روبرو هستیم. بنابراین به طور طبیعی انتظار می رود این موج عظیم نیروی انسانی نه تنها موجب تحرک و رشد بخشهای اقتصادی و تولیدی کشور گردد ، باید کارکردهای دیگری نظیر کاهش تصادفات رانندگی ،افزایش احساس مسئولیت در شهروندان جهت حفظ محیط زیست ، جلوگیری از مصرف بی رویه انرژی و آب ، التزام بیشتر شهروندان به قوانین شهروندی و ....نیز داشته باشد. اما متاسفانه چنین نیست و یکی از دلایل اصلی این امر را می توان در عدم بومی سازی آموزش در ایران دانست. در بومی سازی آموزش دو هدف عمده باید مد نظر باشد.
اول اینکه همراه با آموزش علوم پایه و مهندسی ، علومانسانی و سایر حوزه های علوم ، در قالب تولید محتوی های آموزشی - نظیر درسنامه ، طرح سئوال و مسئله ، مثال و تحقیق و غیره - در کتب درسی مدارس و کتب مرجع دانشگاهی ، باید علاوه بر پتانسیل ها و توانمندی های بالقوه و بالفعل کشور ، چالشها و مشکلات کشور در حوزه های مختلف اقتصادی ، احتماعی ، سیاسی، فرهنگی و غیره گنجانده شود و با تشویق و هدایت دانش آموزان و دانشجویان ذهن آنها را درگیر حل مسائل و مشکلات پیشروی کشور با استفاده از آموزشهایی که در زمینه های مختلف علوم دیده اند ، بنمایند .
دوم اینکه توسعه کمی رشته های تحصیلی و مراکز آموزشی می بایست متناسب با نیازهای واقعی کشور باشد تا آحاد جامعه ضرورت نیاز به آموزش های عمومی و تخصصی را درک کنند. در مقاله پیشرو با تمرکز بیشتر بر آموزش علوم پایه از طریق بررسی کتب درسی مدارس و کتب مرجع دانشگاهی اولا با ارائه نمونه ها و مثالهای عینی نشان خواهیم داد برنامه آموزش علوم پایه در ایران فاقد فاکتورهای بومی سازی آموزش است و ثانیا نشان خواهیم داد که چنانچه بومی سازی آموزش علوم در کشور مد نظر قرار گیرد تمام آحاد جامعه می توانند در توسعه اقتصادی ، احتماعی و سیاسی و فرهنگی جامعه نقش به سزایی داشته باشند. که این امر می تواند از اتلاف منابع مالی و انسانی کشور به شدت جلوگیری نماید.
کامات کلیدی:آموزش ،اقتصاد مقاومتی ،محتوی کتب درسی ،مدارس ،دانشگاه
مقدمه
ازجمله معانی واژه اقتصاد مقاومتی که برای اولین بار توسط مقام معظم رهبری وارد ادبیات سیاسی - اقتصادی کشور گردید می توان به استفاده بهینه و مطلوب از امکانات کشور،جلوگیری از اتلاف منابع کشور ، افزایش بهره وری ، ترویج رفتارهای صحیح شهروندی ، و استفاده از توانداخلی جهت توسعه و پیشرفت کشور می باشد. در راستای اجرای این معانی نقش مراکز آموزشی و تحقیقاتی کشور می تواند بسیار حائز اهمیت باشد. امروزه اگر با چشمانی باز ، عقلانی و واقع بینی به کشور و جامعه ی محل زندگی خویش بنگریم چالشها و معضلات دیگری را پیش روی کشور مشاهده می کنیم.
تمام کسانی که امروز در این مملکت مسئولیت دارند بخشی از عمر خود را در مدارس و دانشگاه های کشور سپری کرده اند بنابراین زیر بنای فکری آنها و شناخت و درک آنها از پتانسیل ها و تنگناها ی کشور در مراکز آموزشی شکل گرفته است ، لذا بنظر می رسد راه حلهای برون رفت و غلبه بر چالشها و معظلات کشور در درجه اول از مدارس و دانشگاههای کشور آغاز می شود. لذا می بایست از پتانسیل بسیار گسترده نظام آموزشی کشور استفاده بهینه را در جهت رفع موانع و چالشهای پیش روی کشور ببریم بدین خاطر در وحله اول بایستی دانش آموزان و دانشجویان شناخت دقیقی از وضعیت اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و...کشور را پیدا کنند، و در وحله ی دوم چالشها و مشکلات پیش روی کشور در بخشهای مختلف را برای آنها بیان کنیم ، سپس بستری را فراهم کنیم که ذهن وفکر مجموعه اساتید ، معلمان ، محققان ،دانشجویان و دانش آموزان درگیر حل چالشهای مختلف پیش روی کشور شود و این میسر نخواهد شد مگر اینکه به سمت بومی سازی آموزش و پژوهش پیش برویم.
و این موقعی محقق خواهد شد که به تولید محتوی های آموزشی و کتب درسی با رویکرد ملی و محلی بپردازیم . برهمگان آشکار است که بخش زیادی از منابع مالی و نیروی انسانی در دولت جمهوری اسلامی ایران صرف انجام وظایف وزارتخانه های آموزش و پرورش ، علوم،تحقیقات و فناوری ، بهداشت و درمان و آموزش پژشکی می شودو علاوه بر این در بخش خصوصی مردم هزینه های گزافی را صرف تحصیل فرزندان خویش می کنند. آمارهای رسمی نشان می دهد که حدود 66 میلیون دانش آموز ، حدود 5 میلیون دانشجو به همراه یک میلیون معلم و مربی و همچنین حدود 611هزار عضو هیئت علمی مشغول امر تحصیل ، آموزش و پژوهش هستند.
اگرچه در ابتدای انقلاب اسلامی ایران بیش از نیمی از جمعیت کشور فاقد سواد خواندن و نوشتن بودند و این امر به به عنوان یکی از دغدغه های آن زمان مطرح بود که منجر به صدور فرمان حضرت امام خمینی - ره - جهت تشکیل نهضت سواد آموزی شد. اکنون به برکت تلاشها و خدمات انجام شده در 55 سال گذشته در عرصه زیر ساخت های آموزشی در اقصی نقاط کشور دسترسی آحاد مردم به خدمات و امکانات آموزشی در تمام مقاطع تحصیلی فراهم شده است . امروزه بخش بزرگی از جمعیت کشور بخصوص خانمها تحصیلات دانشگاهی دارند و اکثریت مردم ایران با سواد و درصد زیادی آنها تحصیلات خویش را تا پایان مقطع متوسطه ادامه داده اند.
اگرچه در دهه51 و 61 بیسوادی یک معضل جدی در ایران محسوب می شد امروزه با معضلی بنام مدرک گرایی و فارغ التحصیلان بی کار و بدون تخصص، روبه رو هسیتم .به رغم پیشرفتهای فراوانی که در بخشهای مختلف اقتصادی ، فرهنگی ، صنعتی و احتماعی در این سالها داشته ایم به طور طبیعی انتظار می رود که با این تعداد فارغ التحصیل و افراد در در حال تحصیل باید انتظار یک جامعه می داشیتم که در پاره ای از شاخصها نسبت به 55 سال پیش و همچنین نسبت به معدل شاخص های جهانی جلوترمی بودیم اما به طوری که در این مقاله نشان خواهیم داد که متاسفانه چنین نیست.در این مقاله ما ابتدا به بیان مفاهیم و اهداف بومی سازی آموزش می پردازیم . سپس به ذکر پاره ای از چالشها و مشکلاتی که کشور به آن مبتلا است اشاره می کنیم . سپس به عنوان نمونه به نقد و بررسی کتب درسی پایه اول متوسطه با این دید که آیا در تالیف آنها بومی سازی آموزش مد نظر بوده یا خیر ؟ می پردازیم .
مفهوم بومی سازی آموزش
هدف از آموزش شکل یافتن دانش و معلومات از روی استدلال و منطق و هدف از پرورش شکل یافتن مهارتها و رفتار از روی تفکر و تعقل می باشد. [6 ] بدون شک هدف اصلی موسسات و مراکز آموزشی کشور توانمند سازی آحاد مردم کشور جهت پذیرش مسولیت های اجتماعی ، حفظ و نگهداری از دستاوردهای نسلهای گذشته و انتقال آن به نسلهای آینده، تولید ثروت و...می باشد. این مهم موقعی به نتیجه می رسد که نظام آموزشی کشور مبتنی بر بومی سازی آموزش سوق یافته باشد. بر این اساس بومی سازی آموزش یعنی استفاده هدفمند از توان و پتانسیل نظام آموزشی کشور جهت آشنا نمودن آحاد جامعه از معضلات و چالشهای پیش روی کشور و ایجاد بستر فرهنگی لازم در شهروندان جامعه جهت پذیرش مسولیتهای اجتماعی و فردی و همکاری لازم با دولتها جهت اجرای برنامه های توسعه ای می باشد.
در واقع در یک نظام آموزشی مبتنی بر بومی سازی می بایست با تولید محتوی های آموزشی ملی - منطقه ای و گنجاندن آنها در کتب درسی قبل از هر چیز توانمندی ها ، امکانات بالقوه و بالفعل کشور، استان ، شهرستان و حتی روستا به دانش آموزان و دانشجویان کشور شناسانده شود و سپس در قالب تولید محتوی های آموزشی ملی منطقه ای چالشها و مشکلات و تنگناهای پیش روی بخشهای مختلف اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و صنعتی کشور ، استان و شهرستان به فراگیران ارائه گردد. سپس با القای حس مسئول بودن در برابر خداوند وکشور و ملت و تقویت حس میهن دوستی ذهن و فکر فراگیران ، اساتید ، معلمان و مربیان درگیر رشد و توسعه کشور گردد.
در بومی سازی آموزش جهانی اندیشیدن و محلی عمل کردن مد نظر است. به بیان دیگر بومی سازی آموزش به معنی تولید محتوی های آموزشی و تالیف کتب درسی با رویکرد ملی - منطقه ای است. برای این منظور باید توانمندی ها، پتانسیلها ، تجربه های مفید نسلهای گذشته و یا مشکلات و چالشهای پیش روی کشور را در قالب محتوی های آموزشی گوناگونی نظیر درسنامه ، تمرین ، سئوال ، مسئله، فعالیت ، آزمایش کنید، و غیره در متن کتب درسی بگنجانیم. لذا باید دستگاههای مختلف کشور مهمترین چالشها یا اهداف پیش روی خود را در قالب محتوی های آموزشی در کتب درسی بگنجانند.تا از این طریق بستر فرهنگی لازم جهت همراهی مردم کشور برای اجرای سیاستهای دستگاه مورد نظر فراهم گردد.
پیش شرطهای اجرای برنامه بومی سازی آموزش
بدون شک چنانچه نظام آموزشی کشور با رویکرد بومی طرح ریزی گردد علاوه بر اینکه همواره پویایی خویش را حفظ خواهد کرد بلکه دانش آموزان و دانشجویان نیز از خواندن مواد درسی مختلف لذت خواهند برد چرا آنها در می یابند موضوعاتی را که در حوزه های مختلف علوم پایه و علوم انسانی فرا گرفته اند به نوعی در زندگی روزمره آنها کاربرد دارد و به آنها کمک می کند