بخشی از مقاله
چکیده
کارآفرینی از منابع مهم و پایان ناپذیر همه ی جوامع بشری است، منبعی که به خلاقیت و توان انسان بر می گردد. کارآفرینان نقش کلیدی در توسعه اقتصادی و تحولات اجتماعی دارندو به عنوان عنصر اصلی در تسریع توسعه کشورهای در حال توسعه و استمرار توسعه کشورهای صنعتی مورد مطالعه بوده اند. در واقع آنها با مهارتی که در تشخیص فرصت ها و ایجاد حرکت در جهت توسعه این موقعیت ها دارند، پیشگامان حقیقی تغییر در اقتصاد وتحولات اجتماعی محسوب می شوند.امروزه رشد و توسعه صرفآ متکی به وجود منابع طبیعی فراوان و سرمایه های فیزیکی نمی باشد، گواه این ادعا کشورهای کمتر توسعه یافته می باشند.
تحقق اهداف توسعه دوران کنونی به آدمی است نه منابع طبیعی که پایان پذیرند، لذا عامل اصلی همه ی توسعه ها از ذهن بر می خیزد.کارآفرینی یک عامل مؤثر برای ایجاد توسعه زیرساخت ها و کاهش وابستگی به دیگر کشور ها را فراهم می آورد و در شرایط تحریم اقتصادی باعث بقای کشور و کشوری متکی به خود میگردد و اثرات ناشی از تحریم ها را کاهش می دهد.در این مقاله سعی شده است که نقش کارآفرینی در ایجاد اشتغال و دستیابی به توسعه اقتصادی را نشان دهیم ، و با توجه به اهمیت موضوع کارآفرینی، موانع و راههای توسعه کارآفرینی را بیان میکنیم و نیم نگاهی به نقش کارآفرینی در توسعه اقتصاد کشورمان خواهیم انداخت و برنامه پنجم توسعه در راستای نقش کارافرینی در توسعه اقتصاد کشور را بیان می کنیم.
واژگان کلیدی : کارآفرینی ، نوآوری، اشتغال، توسعه اقتصاد
.1مقدمه
کارافرینی قریب به دو قرن است که به صورت علمی مورد استفاده قرار میگیرد کما اینکه کارافرینی از سده های دور نیز در فرهنگ انسان ها بوده است؛ تاکید سنتی بر تلاش هایی بود که یک فرد، یک بینش را به یک کسب و کار شموفق تبدیل می نمود، اما اخیرا کارافرینی به عنوان یک فرایندی که می تواند در سازمان ها با هر نوع اندازه ای رخ دهد مفهوم پردازی شده است . فرایند کارافرینانه دارای عناصر و نگرش و رفتاری است که به تمایل یک فرد یا یک سازمان برای استفاده از فرصت های جدید و حس مسئولیت برای تغییر خلاقانه اشاره دارد و شامل مجموعه ای از فعالیت های مورد نیاز برای ارزیابی فرصت ، تعریف مفهوم کسب و کار، ارزیابی و به دست آوردن منابع مورد نیاز و سپس اقدام به انجام فعالیت های مخاطره آمیز می باشد.
کارآفرینی امروزه یکی از شاخص های توسعه در کشورهای رو به رشد محسوب می شود. این کشورها در یافته اند که کارآفرینان در عرصه های مختلف فعالیت با ابتکار ، خلاقیت و پشتکار باعث پیشرفت بسیار زیادی در زمینه ی اقتصاد و تحولات اجتماعی شده اند . در این کشور ها اهمیت کارآفرینی در ایجاد اشتغال به صورت یک واقعیت ملموس درآمده است و در این راستا تلاش های زیادی برا توسعه فرهنگ کارآفرینی صورت گرفته است.ایجاد فرصت های شغلی مناسب یکی از مسیر های دستیابی به رشد اقتصادی و توسعه پایدار میباشد . تجربه بسیاری از کشور ها نشان می دهد که کارآفرینی منجر به توسعه فناوری، اشتغال مولد ، افزایش کارایی و بهره وری عامل تولید و همچنین تولید ثروت می گردد؛ چناچه دیده ایم اگر دیروز ثروتمند ترین افراد آنهایی بودند که منابع مالی بیشتری داشتن ، امروزه ثروتمند ترین مردم دنیا افرادی دانش محور و کارآفرین می باشند همچون بیل گتس.
درعصر حاضر که با افزایش جمعیت، جوامع و سازمانها به سرعت در حال توسعه و پیشرفت هستند و در پی آن، پیچیدگی های آن نیز رو به فزونی است، کارآفرینی در یک تعامل چند سویه یعنی هم در مفهوم اشتغال، هم در مفهوم ایجاد تحول از راه نوآوری و بهبود فرایندها و هم به عنوان عامل کلید رشد و توسعه اقتصادی، به شدت مورد نیاز است؛ حتی می توان بحث کارآفرینی را در عصر حاضر یکی از اصلی ترین راهبردهای بنیادی هر کشور محسوب کرد. یکی از معیارهای مهم تمایز کشور های توسعه یافته و جهان سوم را می توان در میزان کارایی و عملیاتی کردن کارآفرینی در مفاهیم مختلف آن بر شمرد.
سرعت تغییرات کنونی به گونه ای است که شناسایی و پیش بینی تغییرات از حالت یکنواخت و همسان خارج شده و تجارب و دستاوردهای گذشته الزامی در تضمین موفقیت آینده نیست؛ یعنی می توان گفت عصر کنونی، عصر عدم تداوم و عدم پیش بینی است و حاکم شدن این نگاره در اساس تغییرات جوامع امروزی، این جوامع را بیش از پیش به سوی خلاقیت و نوآوری و پذیرش تفاوت و تغییر سوق داده است که می توان این مهم را در میزان کارآفرین بودن آنها یافت؛ در نتیجه هر کشور که توان برقراری رابطه منطقی و معقول بین موارد یاد شده را داشته باشد و در جهت تغییرات جهانی گام بردارد، می توان گفت که در این دریای خروشان به سوی بقا و پیشرفت و توسعه گام بر داشته است.در پژوهشی تحت عنوان بررسی نقش کارافرینی در ایجاد فرصت های اقتصادی که رویکرد این تحقیق توجه و تاکید نقش کارافرینی در توسعه اقتصادی از طریق ایجاد اشتغال مولد وسرمایه گذاری جدید با فرضیه ای تحت عنوان، کارآفرینی، از طریق ایجاد اشتغال باعث توسعه اقتصادی می شود، مطرح شده است. که روش بررسی در این پژوهش روش توصیفی می باشد که نتایج زیر حاصل گردیده :
1.کارآفرینی موجب اشتغال می شود و از سطح بیکاری جامعه می کاهد .
2.کارآفرینی کیفیت زندگی را بهبود می بخشد و به ابداع و توسعه کالا و خدمات جدید می پردازد
3.کارافرینی موجب توزیع متناسب درامد میشود و اضطراب های اجتماعی را به ارامش تبدیل میکند
4.کارافرینی موجب بهره برداری از منابع و فعال شدن انها برای بهره برداری عظیم ملی می گردد
با وجود اینکه کارافرینی علم جدیدی است امروزه در تمامی ابعاد توسعه مطرح شده است و مهمترین دستاورد کارآفرینی برای توسعه کشور ایجاد اشتغال و رفاه و ثروت است، حتی عده ای از جامعه شناسان و روان شناسان معتقدند که کارفرینی می تواند به عنوان یک مکانیسم، مجب افزایش بهره وری در سازمان شود، به طوری که امروزه کشورهای توسعه یافته از یک زاویه جدید شرکت خود را در یک محیط کاملاً متغیر، پویا نگه داشته اند و علت آن کشف و پرورش انسان هایی است که نقشآفرینی می کنندو موجب ایجاد زمینه موفقیت می گردند.
.2 مروری بر ادبیات کارآفرینی
.2 -1 مفهوم کارآفرینی
واژه کارآفرینی از قرن ها پیش و قبل از اینکهبه زبان امروزی مطرح شود در زبان فرانسه متداول شد این واژه معادل فرانسوی " enterprendre " به معنای متعهد شدن ، معادل " undertake" در زبان انگلیسی می باشد، که در سال 1848 توسط جان استوارت میل به کارآفرینی "entrepredneur" به زبان انگلیسی ترجمه شد.کارآفرینی فرایندی پویاست که شامل: آرمان، تحول،دگرگونی و خلاقیت می باشد . این فرایند به کاربرد و استفاده نیرو و انگیزه افراد در جهت خلق و اجرای پدیده های نو و همچنین راه حل های کاربردی احتیاج دارد که اجزای اصلی این فرایند شامل موارد زیر می باشد :
1.میل به خطر پذیری حساب شده بر حسب زمان
2.ارزش خالص یا فرصت شغلی
3.داشتن مهارت خلاق
4.داشتن چشم اندازی برای یافتن فرصت هایی که دیگران نمی توانند در یک موقعیت به هم ریخته پر آشوب دریابند.
در سطح کلان کارآفرینی به مفهوم محرک تغییرات ساختاری و ایجاد اشتغال است، ودر سطح خرد کرافرینی به معنای شکل گیری و رشد بنگاه های جدید تلقی می شود. در عمل توسعه کارافرینی به رویه ایجاد شغل منتهی می شود زیرا فرصت های شغلی در گرو ورود بنگاههای جدید به یک فعالیت است که از سطح کارافرینی بالاتر است .