بخشی از مقاله
عملکرد اپراتور مستقل بازار برق وتأثیر آن بر شرکت های توزیع
چکیده:
تجدیدساختار برق، نقش عناصر سنتی حاضر در ساختار یکپارچه را تغییر داده و عناصر جدیدی را با امکان عملکرد مستقل ایجاد کرده است. در تقسیمبندی کلی، عناصر بازار برق را میتوان به اپراتور مستقل بازار و معاملهگران تقسیم نمود. در تقسیمبندی کلی، عناصر بازار برق را میتوان به اپراتور مستقل بازار و معاملهگران تقسیم نمود. اپراتور مستقل نقش راهبری را در بازار ایفا نموده و قواعد بازار را تعیین میکند. معاملهگران شامل شرکتهای تولیدکننده ، شرکت های انتقال، شرکت های توزیع، خرده فروش ها، تجمیع کننده ها، کارگزارها، بازارسازها، و مشتریان هستند. میتواند برخی یا تمام واحدهای تولیدی سیستم را در مدار قرار داده یا از مدار حذف کند. همچنین، میتواند برای حفظ ایمنی سیستم، (مثلاً با توجه به محدودیت انتقال، تعادل بین عرضه و تقاضا و حفظ فرکانس مطلوب) بارهایی را قطع نماید. این اطمینان را ایجاد میکند که علامتدهی صحیح اقتصادی به تمام شرکتکنندگان در بازار انجام میشود و این امر خود به تصمیمگیری صحیح واحدها و تشویق آنها به استفاده مؤثر از امکانات موجود و سرمایهگذاری در منابع لازم برای پرهیز از انحرافات احتمالی آینده منجر میگردد. به طور کلی، دو ساختار ممکن برای وجود دارد: اولین ساختار،اپراتور حداقلی است که درآن، وظیفه صرفاً حفظ ایمنی سیستم انتقال در بهرهبرداری از بازار توان است. در این مدل، ؛نقشی در بازار ایفا نمیکند و فقط به حفظ ایمنی میپردازد و اقتدار آن کم است. مثالی از این مدل در ایالت کالیفرنیای آمریکا پیاده شده است که در آن هیچ نظارتی بر بازارهای مالی و بخصوص معاملات سلف انرژی نداشته و کنترل بسیار محدودی بر برنامهریزی واقعی واحدهای تولید دارد.
-1 مقدمه
اپراتور مستقل: لازمه وجود بازار رقابتی، تفکیک مالکیت شبکه از کنترل آن است. لذا نهادی مستقل از تولیدکنندگان، توزیعکنندگان و مالکان خطوط لازم است تا بهای انتقال را تعیین نموده، ایمنی سیستم را حفظ کرده، برنامهریزی تعمیر را هماهنگ کرده و بر اندازهگیری دادههای مربوط به عملکرد هر بازیگر بازار نظارت نماید. این نهاد باید امکان دسترسی آزاد و غیرتبعیضآمیز را برای تمام استفادهکنندگان از سیستم انتقال فراهم آورد. علاوه بر نظارت بر بازار، کنترل و کاهش مصرف برق لزومه اصلی است که برای کاهش مصرف تدریجی برق راهکارهایی ارایه شده است که در جدول 1 آورده شده است. نمونه ساختار دومی که وجود دارد، اپراتور حداکثری است که معمولاً در برگیرنده مرکز مبادله توان یا همان تالار بورس برق است که با راهبری شبکه در محل واحدی مجتمع شده است. مرکز مبادله توان نهادی مستقل، غیردولتی و غیرانتفاعی است که با اجرای حراج مبادلات برق، قیمت تسویه بازار را تعیین نموده و رقابتیبودن بازار را در عمل تضمین میکند. در برخی ساختارها نهادهای مستقلی اند، هر چند که در همان سازمان انجام وظیفه میکند. مربوط به بورس در آمریکا و اپراتور شبکه ملی بریتانیا از ساختار حداکثری پیروی میکنند.
همانطور که در جدول بالا ذکر شده است، تفاوت کاهش سریع و تدریجی برق آورده شده است. هر کدام دارای مزایا و معایبی بوده که در مصرف برق تاثیر گذار است. در بعضی از شرکتها لازمه برقراری تعادل، استفاده همزمان از دو شرایط است. شرکتهای تولید: شرکتهای تولید، بنگاههایی میباشند که حقوق بهرهبرداری، نگهداری و تعمیر واحدهای موجود تولید برق را در اختیار دارند؛ این شرکتها ممکن است خود مالک واحد تولیدی بوده و یا از طرف مالک، با بازارهای نقدی و کوتاهمدت در ارتباط باشند. شرکت تولید میتواند برق را به عواملی بفروشد که با آنها به طور مستقیم وارد مذاکره میشود و یا برق را به px بفروشد. علاوه بر توان حقیقی، شرکت تولید
میتواند در معاملات توان رآکتیو و ذخیرهگردان نیز حضور داشته باشد. شرکت تولید، وقفه واحدهای تولیدی خود را ظرف مدت مشخصی قبل از وقفه به iso اطلاع میدهد و نیز اطلاع لازم در خصوص تأیید وقفه را برای شرکت ارسال میکند. در بازار تجدیدساختار شده برق، هدف این شرکتها، به حداکثر رساندن سود است. بدین منظور، این بنگاهها ممکن است در هر نوع بازاری (بازار انرژی و خدمات جانبی) شرکت کرده و هر نوع معاملهای (نقدی، پوشش ریسک، سفتهبازی) را انجام دهند. این مسئولیت خود بنگاه است که مخاطرات ممکن را مد نظر قرار دهد.
شرکتهای انتقال: وظیفه و رسالت این شرکتها، انتقال برق فشار قوی در شبکه انتقال کشور از تولیدکنندهها به مشتریان و توزیعکنندههاست. استفاده از امکانات شرکت انتقال، تحت نظارت منطقهای است. مالکیت تجهیزات لازم برای انقال برق، شامل کابلها و پستهای تبدیل، در اختیار این شرکتهاست. معمولاً مالکان شبکه انتقال همان مالکان شبکه انتقال در زمان وجود سیستم یکپارچه عمودیاند. در همه بازارهای برق در دنیا، بخش انتقال تحت انحصار طبیعی این شرکتها اداره میشود و اصولاً ایجاد رقابت در شبکه انتقال عملی و مقرونبهصرفه نیست. لذا، به منظور حصول اطمینان از برقراری شرایط عادلانه در بازار، شرکتهای انتقال تحت نظارت و مقررات محدودکنندهای فعالیت میکنند. هر شرکت انتقال نقش ساخت، مالکیت، تعمیر، نگهداری و بهرهبرداری از سیستم انتقال ناحیه جغرافیایی مشخصی را بر عهده دارد؛ امکان انتقال عمده برق را فراهم میکند، امکان دسترسی آزادانه همه مشارکتکنندگان را ایجاد میکند و هیچگونه رابطه ارگانیک یا وابستگی با دیگر شرکتکنندگان در بازار (نظیر تولیدکنندهها و خردهفروشان) ندارد. مقامات ناظر مقررات حاکم بر فعالیت آنها را وضع نموده و نحوه بازیافت هزینههای سرمایهگذاری و بهرهبرداری از امکانات انتقال را با تعیین تعرفههای زیر مشخص میکند:*تعرفههای دسترسی (هزینه اتصال هر شرکتکننده در آن منطقه)* هزینههای انتقال انرژی (متناسب با حجم انرژی منتقلشده)*درآمدهای مربوط به تراکم که توسط جمعآوری میشود و بخشی از آن به مالکان خطوط داده میشود.
شرکت توزیع برق:
هر توزیعکننده از طریق امکانات خود برق را در ناحیه مشخصی بین مشتریان خود توزیع میکند. این شرکتها تحت مقررات وضعشده فعالیت میکنند و شبکه تحت مالکیت و اداره آنها منتقل کننده برق با ولتاژ فوق توزیع و توزیع است. آنها مسئول حفظ و نگهداری ولتاژ و نیز خدمات جانبی در ناحیه خود میباشند. شرکتهای توزیع میتوانند در عین حال نقش خردهفروش را نیز بر عهده گیرند. در این حالت، مقررات خاصی برای جلوگیری از ایجاد انحصار در بازار خردهفروشی لازم است، زیرا که مالکیت شبکه توزیع نیز طبیعتاً انحصاری است و ایجاد چند شبکه توزیع برق دور از ذهن میباشد، هر چند که نمونههایی از آن وجود دارد.برای مثال : وضعیت تکنولوژی انرژی تجدیدپذیر در کشور آمریکا در سال 1998مورد بررسی قرار گرفته است که در جدول 2 آورده شده است.
فففهمانطور که در جدول بالا آمده، میزان ظرفیت با مقدار هزینه برابری دارد. این سیستم برای کنترل برق در مصرف انرژی تاثیر بسزایی دارد. و حتی بهترین جایگزین اصلی در کنترل برق می باشد. خردهفروشها : این نوع بنگاهها، در صنعت برق دنیا عناصر جدیدی به حساب میآیند که بدون داخلشدن در مباحث فنی، صرفاً اجازه خرید و فروش برق را کسب میکنند. هر خردهفروش، توان الکتریکی مورد نیاز مشتریان خرد خود را از بازار عمدهفروشی خریداری کرده و به مصرفکنندگان نهایی در بازار خردهفروشی میفروشد. یک خردهفروش ممکن است از طریق تجمیعکنندهها به طور غیرمستقیم با مشتریان رابطه برقرار کند.
تجمیعکنندهها: هر نوع بازارساز یا کارگزار، اعم از مؤسسه عمومی، خصوصی یا تعاونی است که بار تعدادی از مصرفکنندههای نهایی را با یکدیگر ترکیب نموده و آن را در بازار عمدهفروشی با قیمت پایینتر خریداری میکند. تجمیعکننده خود ممکن است به عنوان کارگزار بین مشتریان و خردهفروشان عمل کند و نیز ممکن است خود در هیأت یک خرده فروش در بازار حاضر شود.
کارگزارها: کارگزارها شخصیتهایی حقوقیاند که در بازار (محل خرید و فروش برق) حاضر شده و خود موضعی در معاملات اتخاذ نمیکنند، بلکه انجام معاملات میان مشتریان، خردهفروشان و تولیدکنندگان را تسهیل میکنند. اگر کارگزاری به کسب حق در معاملات برق علاقهمند باشد، باید به عنوان تولیدکننده یا بازارساز مطرح شود.
بازارسازهایک: بازارساز، صرفاً به خرید و فروش برق در بازار میپردازد و بدین منظور باید از نهادهای مسئول کسب مجوز کند. بازارساز میتواند به خردهفروشی برق نیز بپردازد. بازارسازها معمولاً به دنبال بهرهبرداری از فرصتهای سفتهبازی در بازاراند و از اختلاف قیمت بین نواحی و یا اختلاف قیمت نقدی و آتی استفاده میکنند.
مشتریان: منظور از مشتریان، مصرفکنندگان نهایی برق است که در صورت حضور در بازار خردهفروشی به شبکه توزیع و در صورت حضور در بازار عمدهفروشی به شبکه انتقال متصل میشوند. در نظام تجدیدساختارشده برق، مشتریان الزاماً مجبور به خریداری برق از شرکت برق منطقهای یا شرکت توزیع منطقه خود نیستند، بلکه میتوانند با حضور در بازار، از بهترین ارائهکننده خدمات به لحاظ ایمنی، اطمینان و قیمت، برق خود را خریداری کنند. مثلاً مشتری ممکن است برق را از عرضهکنندگانی تهیه کند که در ساعات غیراوج مصرف، قیمتها را پایینتر تعیین کرده است و یا از خرده فروشی برق بخرد که خود برق را از تولیدکنندگانی تهیه میکند که معیارهای زیستمحیطی را رعایت میکنند.
انواع بازار توان: انواع بازارهای مرتبط با برق را میتوان بر حسب محصول مورد مبادله به بازار انرژی، بازار قراردادهای مشتقه انرژی (بازار مالی**، بازار خدمات جانبی و بازار ترانزیت یا انتقال تقسیمبندی نمود. به علاوه، بازارهای انرژی خود از نظر فاصله بین زمان مبادله و زمان تحویل محصول، به دو نوع پیشاز موعد (روز قبل و ساعت قبل) و زمان حقیقی (یا همزمان) تقسیم میشوند. این بازارها از یکدیگر مستقل نبوده و سازماندهی و اجرای آنها باید در ارتباط نزدیک با یکدیگر انجام شود. بازار انرژی یک محلی است که معاملات رقابتی برق در آن انجام میشود. تأسیس مکانی مانند بورس برق، به معنای ایجاد فضایی متمرکز است که معامله انرژی و تبادل اطلاعات بین خریداران و فروشندگان برق را تسهیل میکند. قیمتهای بازار انرژی نه تنها برای شرکتکنندگان این بازار بلکه برای بازارهای مالی برق و مصرفکنندگان نیز شاخصی مطمئن و حائز اهمیت است. بازار باید معاملات را تسویه و پایاپای نماید. نینچ بازارهایی معمولاً توسط ISOیا مؤسسه دارنده مجوز بورس برق اداره میشود. در مدلISOحداقلی، شرکتکنندگان صرفاً پیشنهادهای خرید و فروش خود را به صورت زوجهای مرتب قیمت و حجم انرژی ارائه میکنند. ISOمدیر بازار (ISOیا PX) تمام عرضهها را با هم و تمام تقاضاها را با هم جمع زده و دو منحنی عرضه و تقاضای کل بدست میآورد. نقطه برخورد این دو منحنی، حجم گردش انرژی و قیمت نهایی تسویه را مشخص میکند. این قیمت را قیمت نقدی سیستم نیز میگویند و در صورتی که نظام قیمتگذاری "پرداخت مطابق پیشنهاد نباشد، مبنای تسویه کلیه معاملات نقدی بازار انرژی خواهد بود. در دورههای زمانی که در شبکه تراکم پیشبینی میشود، تعدیلاتی در این قیمت صورت میگیرد. بطور مثال در کشورهای نوردیک (عضو بازار nor pool)، قیمتهای تسویه منطقهای میشود و در کالیفرنیا، این تعدیل به صورت اعمال هزینهای به نام بهای تراکم (یا بهای استفاده) برای هر مسیر تحت تراکم انجام میشود. در مدل ISOحداکثری، شرکتکنندگان در بازار، مشابه با هر صنعت تحت مقررات، اطلاعات وسیعی از قبیل پیشنهادات انرژی، هزینه راهاندازی، هزینه بیباری، نرخهای مربوط به شیب تولید و حداقل زمان توقف و فعالیت را ارائه میکنند. با استفاده از این اطلاعات، ISO برنامهریزی مشارکت واحدها را با هدف حداکثرسازی رفاه اجتماعی و درعینحال حفظ قیود ایمنی اجرا میکند. بازار انرژی به شرحی که ارائه شد، به منظور تحویل فیزیکی برق (انرژی) بر پا شده و انجام معامله در آن نیز به صورت نقدی است،بدین لحاظ، این بازارها را بازار فیزیکی یا بازار نقدی نیز مینامند. اما محصول مورد مبادله در بازارهای مالی انرژی، قراردادهای مالی مربوط به برق یا هر انرژی دیگر میباشد. هدف از انجام معاملات در اینگونه بازارها معمولاً تحویل فیزیکی برق نیست. این بازارها با هدف پوشش ریسک معاملهگران بازار نقدی تشکیل میشود، هر چند که ممکن است برخی قراردادها به تحویل فیزیکی برق نیز منتهی شود. چرخه تجدیدپذیر بازار برق باید بطور مداوم و در حال حرکت باشد. بعنوان مثال: نمایش شماتیک انرژی تجدیدپذیر در بازار برق و عملکرد نردبانی آنها در شکل 1 آورده شده است.در بازارهای مالی انرژی، قراردادهای مشتقهای مانند قرارداد سلف، قرارداد آتی، قرارداد اختیار معامله و قرارداد اختلاف قیمت،مورد معامله قرار میگیرند. از آنجا که مقامات و کارشناسان بازار سرمایه کشور با ابزارهای مشتقه آشنایی کامل دارند، شرح مفصل هر یک از این محصولات در اینجا غیرضروری به نظر میرسد، اما نکته قابلتوجه در مورد این بازارها، حجم مبادلات است که گاه به 10 برابر حجم معاملات نقدی در بازار انرژی میرسد. در واقع، عمده فعالیت بورسهای برق دنیا در حال حاضر به بازار مالی برق مربوط میشود.
همانطور که در شکل بالا آمده است، نحوه عملکرد جریان برق و چرخه مسیر هدف آن ذکر شده است. این نمودار نشان می دهد که میزان عملکرد برق بشکل چرخشی بوده و چرخه آن مداوم است.مزیت این چرخه اینست که برای حفظ بقاء خود دائم در حال حرکت است.
بازار خدمات جانبی:خدمات جانبی مجموعه خدماتی است که برای عملکرد مطمئن سیستم برق، همزمان با فعالیت بازار لازم است. در گذشته، خدمات جانبی با انرژی بههمپیوسته بود و هر دو توسط ساختاری یکپارچه کنترل و ارائه میشدند. در صنعت تجدیدساختارشده، خدمات جانبی از انرژی تفکیک شده است و در بازار مستقل خود، به صورت رقابتی، ارائه و معامله