بخشی از مقاله

چکیده

این پژوهش به بررسی رابطه بین عملکرد حاکمیت شرکتی وکارایی مدیریت سرمایه در گردش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران - صنعت سیمان - پرداخته است . دراین پژوهش ازداده های ترکیبی برای آزمون فرضیه هااستفاده شده است .نتایج این تحقیق نشان دادکه بین متغیرهای بدهی بلند مدت ، اندازه شرکت،رشدشرکت وجریان نقدآزادب اسرمایه درگردش رابطه معنی داروجودداردوبین متغیرهای درصدمالکیت دولتی ودوره تصدی مدیر عامل باسرمایه درگردش رابطه وجودندارد .

مقدمه

افتضاح های اقتصادی به بار آمده نظیر - 2002 - AOL - 2000 - Enron و - 2002 - World Com و دیگر شکست های بزرگ اقتصادی در سرتاسر دنیا باعث خدشه دار شدن اطمینان سرمایه گذاران به بازارهای سرمایه و همچنین کارآمدی عملکرد شرکت ها و از بین رفتن اعتماد آنها به پاسخ گویی و شفافیت این نظام ها شده است. با وقوع چنین ناکامی های بزرگ اقتصادی اهمیت حکمیت شرکتی بیش از هر زمانی نمود پیدا کرده است.

از طرف دیگر در اقتصاد پرچالش کنونی با فشارهای فزاینده محیطی و منابع خارجی محدود، دارایی ها و بدهی های جاری یعنی سرمایه در گردش بنگاه هایاقتصادی اهمیت زیادی یافته است که دراین راستا مدیریت بهینه سرمایه در گردش به عنوان عاملی مهم در موفقیت و بقای بنگاه های اقتصادی مطرح می باشد. حکمیت شرکتی و مدیریت بهینه سرمایه در گردش به عنوان پایه هایی برای بقای شرکت و همچنین معیارهایی جهت میزان قابل پیش بینی بودن هر نظام مالی مطرح می باشد.

امروزه حکمیت شرکتی توجه بسیاری را در زمینه ی همکاری های شرکتی به خود معطوف نموده است. اهمیت این پدیده با توجه به این نکته که شرکت های مختلف در سرتاسر دنیا با به کار گیری حداکثر تلاش خود به دنبال بهبود استاندارد های حکمیت شرکتی می باشند، بیش از پیش نمود پیدا می کند. پیش از ورود به مبحث رابطه ی موجود بین حکمیت شرکتی و ارزش شرکت و کند وکاو در این زمینه آشنایی با مفهوم حکمیت شرکتی امری ضروری می نماید.

جیمز وولفشان - 1999 - به عنوان مدیر بانک جهانی بیان می دارد که حکمیت شرکتی دارای مفهومی جز بهبود عدالت شرکت، پاسخ گویی و سیاست شفاف سازی نمی باشد. حکمیت شرکتی کارآمد باعث کنترل قدرت بی اندازه ی مدیران منتخب توسط سهامداران و هیئت مدیره، افزایش پاسخ گویی و مسئولیت پذیری مدیران خواهد شد که این امر عاملی بسیار تاثیر گذار در راستای افزایش ارزش شرکت است.

در جنبه دیگر بحث شالوده ی مباحث مدیریت مالی را سرمایه تشکیل می دهد به نحوی که می توان ادعا کرد که همه ی فعالیت های تجاری نیازمند سرمایه است. سرمایه عبارت است از تمام منابع مالی که مورد مصرف شرکت قرار می گیرد و در این راستا مدیریت مالی چارچوب روابط سرمایه و شرکت را مشخص می کند. باتوجه به جایگاه و اهمیت سرمایه در فرآیندهای سازمانی، مدیریت آن از اهمیت خاصی برخوردار می باشد.

در این میان سرمایه در گردش بطور کلی در همه ی سازمانها و بخصوص در سازمانها با اندازه کوچکتر بخش عظیمی از سرمایه سازمان را به خود اختصاص می دهد که مدیریت آن بر اساس مکانیزم های مدیریت عناصر زنجیره تامین از اهمیت خاصی برخوردار است. درنتیجه یکی از مهمترین بحث های مدیریت یک شرکت، مدیریت سرمایه در گردش آن شرکت است که نقش قابل توجهی در رشد و بقای آن شرکت ایفا می کند.

با توجه به اهمیت بالای حکمیت شرکتی و مدیریت سرمایه در گردش در رشد وبقای بنگاه های اقتصادی و جلوگیری از رخداد افتضاح های مالی مشابه گذشته و همچنین بازگشت اعتماد به بازار سرمایه، در این مطالعه سعی شده است که با بررسی روابط موجود بین حکمیت شرکتی و همچنین مدیریت سرمایه در گردش بر ارزش شرکت ها ضمن بررسی موارد خارجی و داخلی فرصتی مناسب در اختیار خواننده جهت تحلیل و نتیجه گیری در باره ی ارتباط این دو عامل با ارزش شرکت ها قرار گیرد.

اهداف تحقیق هدف پژوهش حاضربررسی رابطه یعملکرد حاکمیت شرکتی با مدیریت سرمایه در گردشدر شرکتهای پذیرفته شده د ربورس اوراق بهادار می باشد.

اهمیت موضوع تحقیق واژه حاکمیت شرکتی، معنای لغوی ساختاردهی و کنترل شرکت ها را با خود به همراه دارد. تعاریف مرتبط با حاکمیت شرکتی عمدتاً معرف علایق و نگرش کسانی است که ارزشهای فکری آنان به معانی حاکمیت شرکتی جهت داده است

کرافورد ٌ ، - - 2007 حاکمیت شرکتی را مجموعه ای از فرایندها، قواعد، سیاست ها و قوانینی می داند که برنحوه رهبری ، اداره و کنترل شرکت تاثیرگذار است. حاکمیت شرکتی را همچنین فرایند استفاده از قدرت شرکت و چگونگی کنترل آن دربرخورد با مسائل شرکتی و یا فراشرکتی تعریف نموده اند

حاکمیت شرکتی مجموعه قوانین و رویه های حاکم بر روابط مدیران، سهامداران وحسابرسان شرکت است که با اعمال یک سیستم نظارتی ازحقوق سهامداران حمایت می کند . با توجه به اینکه سازمان های امروزی به منظورکاهش تعارض منافع بین سهامداران ومدیریت برمجزاسازی مالکیت ازمدیریت تأکید می ورزند، لذا با افزایش تعداد سهامداران بالاخص سهامداران عمده، تضاد منافع دربین سهامداران ومدیران و نیزمیان سهامداران افزایش می یابد تا جایی که ممکن است برابر نظارت و کنترل برعملکرد مدیریت شرکت خدشه وارد کند.

حاکمیت شرکتی مجموعه مکانیسم های هدایت و کنترل شرکت هاست. نظام حاکمیت شرکتی توزیع حقوق ومسئولیت های ذینفعان مختلف شرکت ها اعم ازمدیران، کارکنان، سهامداران و سایرشخصیت های حقیقی وحقوقی که ازفعالیت های شرکت تأثیرپذیرفته و برآن اثرمی گذارند، مشخص می کند. این نظام که قوانین و رویه هایی جهت تعیین فرایندهای تصمیم گیری درشرکت اعم ازهدف گذاری، تعیین ابزارهای رسیدن به اهداف و طراحی های سیستم های کنترلی را معین می کند، با راه هایی که تأمین کنندگان منابع مالی جهت اطمینان ازبازگشت سرمایه شان به کارمی بندند، ارتباط تنگاتنگی دارد.

با نظربه اینکه حاکمیت شرکتی روابط بین عوامل درون سازمانی و برون سازمانی یک واحد تجاری ازجمله سهامدار، مدیر، اعضای هیئت مدیره و حسابرس داخلی است آیا این روابط می تواند در سرمایه در گردش تاثیرگذارباشد ؟

تمایل مدیران به اعمال مدیریت سود و سوءاستفاده ازآن و درنتیجه ارائه اطلاعات نادرست به سهامداران آسیب جدی به اعتماد سهامداران وارد خواهد ساخت وهزاران نفرازسهامداران را متضرر و از بازاربورس فراری خواهد داد. این امردرنهایت تبعات اقتصادی وخیمی به دنبال خواهد داشت. بنابراین به دلیل اهمیت حفظ اعتماد سهامداران و به دنبال آن حفظ سلامت اقتصادی کشورو فضای حاکم برآن، حاکمیت شرکتی به دنبال دستیابی به شیوه هایی است که براساس آن تأمین کنندگان مالی، اطمینان حاصل نمایند که از سرمایه گذاری خود درشرکت بازده مناسبی را دریافت خواهند نمود. روی آوردن گسترده مردم به بورس در سال های اخیر و رشد آن دراین سال ها به همراه توسعه فیزیکی آن ازطریق راه اندازی بورس های منطقه ای باعث شده عده زیادی ازشهروندان درمعرض منافع و مخاطرات موجود دربازارو شرکت ها قرارگیرند. این امرضرورت وجود حاکمیت شرکتی را روزافزون کرده است.

فرضیات تحقیق:

-1 بین جریان نقد آزاد و مدیریت سرمایه درگردش رابطه وجوددارد.

-2 بین بدهی بلند مدت و مدیریت سرمایه در گردش رابطه وجود دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید