بخشی از مقاله

مقدمه

مداخله نظامی در یمن در 25 مارس 2015 میلادی برابر ششم فروردین 1394 با حمله ائتلافی از کشورهای منطقه به رهبری عربستان سعودی به یمن با نام عملیات »توفان قاطعیت2« آغاز شد و از دوم اردیبهشت با نام عملیات »حیای امید3« ادامه یافت. هواپیماهای پنج کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت، قطر و بحرین - به همراه مراکش، مصر، اردن و سودان در این حمله مشارکت دارند و سومالی نیز اجازه استفاده از پایگاههای نظامی خود برای حمله را داده است. از پاکستان نیز برای پیوستن به ائتلاف دعوت شد، اما آنها هنوز تصمیم خود را در این باره اعلام نکردهاند.

اتحادیه عرب نیز حمایت خود را از این عملیات اعلام کرد. در این جنگ بسیاری از غیرنظامیان آماج حملات کور جنگندههای سعودی قرار گرفتهاند که منجر به کشته و زخمیشدن تعداد چشمگیری از شهروندان یمنی شده است. همچنین اماکن غیرنظامی نیز مدام مورد حمله این جنگندهها قرار میگیرند. این وضعیت در یمن از وقایع تلخ و دردناکی حکایت میکند و آن اینکه ائتلاف عربی به رهبری دولت سعودی آشکارا به نقض مقررات و قواعد حقوق بشردوستانه پرداخته است.

در این مقاله برانیم تا با نگاهی تطبیقی، در بخش نخست، مقررات بشردوستانه در فقه اسلامی و تطبیق آن با عملکرد دولت سعودی و در بخش دوم و سوم، حقوق بشردوستانه بینالمللی و تطبیق آن با عملکرد دولت سعودی را بررسی کنیم.

جستاری کلی در مقررات بشردوستانه در فقه اسلامی

ابن خلدون پدر علم جامعهشناسی، جنگها را ناشیاز حسّ کینهتوزی، انتقامگرفتن، عصبیّت و خودخواهی انسانها میداند و آن را برای بشر طبیعی میشمرد - جلالی، . - 124 :1392 نگرش او را در این خصوص باید ناشی از کاوش او در تاریخ زندگی بشر تلقی کرد؛ بشری که در جنگ همهچزی را مباح تلقّی میکرد و محدودیتی برای خود قائل نبوده و نیست. در گذر تاریخ، انبیای الهی به تربیت انسانها پرداخته، وجدان انسانی او را همواره بیدار نگه داشتند و زمینههای لازم را برای شکلگیری این سؤالها فراهم کردند که چرا جنگ؟ دراینزمینه، نبی مکرم اسلام بهواقع نقش محوری ایفا کرد و مجموعهای از مقررات وضع کرد تا گامی محکم و جامع در این مسیر برداشته شود.

.1 تفکیک نظامیان از غیرنظامیان

در هنگام جنگ، مردم کشورهای درگیر به دو دسته تقسیم میشوند: کسانی که توانایی جنگیدن را دارند و در جنگ نیز شرکت میکنند و کسانی که به هر دلیلی در آن مشارکتی ندارند. دسته دوم غیر نظامیانی هستند که در منابع و مصادر فقهی به آنها اشاره شده و از کشتن آنان نهی شده است؛ البته این گروه امروزه مورد حمایت حقوق بشردوستانه بینالمللی نیز میباشند. در روایات متعددی این تقسیمبندی به چشم میخورد؛ ازجمله در روایتی که امام صادق دراینزمینه میفرماید:

هرگاه رسول خدا تصمیم میگرفت کسانی را برای جنگ اعزام کند، به آنها میفرمود: به نام خدا و برای خدا و براساس مشی و روش رسول خدا حرکت کنید، زیادهروی نکنید، کشتهشدگان را مُثله نکنید، غدر و نامردی نکنید و پیرمردان، کودکان و زنان را به قتل نرسانید.

برایناساس، محقق حلی صاحب شرایع تأکید کرده، مینویسد:

»لا یجوز قتل المجانین و لا الصبیان و لا النساء منهم و لوعاونهم الامع ا لاضطرار - محقق حلی، 1408 ق: - 284؛ کشتن دیوانگان، کودکان و زنان جایز نیست حتی اگر به جنگاوران دشمن کمک کرده باشند، مگر در صورت اضطرار.«

اضطرار قاعدهای است که هرگاه شکل بگیرد؛ زمینهساز حکم ثانویه میشود و زمانی نیز شکل میگیرد که مثلاً حیات مکلف مطرح باشد؛ مانند اینکه میگویند اکل میته حرام است، ولی اگر فردی در شرایطی قرار گیرد که اگر میته نخورد، از گرسنگی میمیرد، خوردن آن جایز میشود.

همانگونه که از روایت امام صادق و محقق حلی بر میآید، غیرنظامیان شامل گروههای مختلفی ازجمله زنان، کودکان، دیوانگان، سالخوردگان، نابینایان و زمینگیران میشوند که این گروهها همواره در جنگ مورد حمایت قرار گرفتهاند و از کشتار آنان منع شده است:

الف - زنان

زنان مصداق آشکار غیرنظامیان میباشند. جنگ با زنان و کشتن آنان در جنگ جایز نیست، حتی اگر مردان را در نبرد یاری کنند، بلکه اگر مستقماًی نیز در جنگ شرکت کنند در حد امکان باید از کشتن آنان پرهیز شود، مگر در صورت اضطرار و هنگامی که چارهای جز کشتن آنان نباشد و بیشتر فقها همین نظر را دارند. شیخ طوسی میگوید: »کشتن زنان جایز نیست، پس اگر شوهران و مردانشان را کمک کنند، نیز از کشتن آنها خودداری میشود، مگر اینکه چارهای جز کشتن آنها نباشد 

علامه حلی مینوسید: »جنگ با زنان جایز نیست، پس اگر با مسلمانان بجنگند و همسران و مردان خود را در جنگ کمک و یاری نمایند، نباید با آنان جنگید، مگر آنکه ضرورتی در قتل و جنگیدن با آنان باشد که دراینصورت قتلشان جایز است

روایاتی نیز درخصوص حرمت کشتار زنان وجود دارد که به آنها اشاره میکنیم:

.1 رسول خدا در غزوه حنین به جنازه زنی برخورد کرد که مردم بر گردش اجتماع کرده بودند، پیامبر فرمود: اینجا چه خبر است؟ اصحاب گفتند: جنازه زنی است که به دست خالدبنولید کشته شده است. پیامبر پیکی بهسوی خالد فرستاد که به او بگوید: »رسول خدا تو را از کشتن زنی یا غلامی نهی میکند

.2 نیز امیرمؤمنان  در جنگ صفین به سپاه خویش چنین سفارش کرد:

»با یّاذت و آزار، زنان را به هیجان نیاورید، گرچه به شما دشنام دهند و به فرماندهان و امیرانتان ناسزا گویند؛ زیرا تاب و توان آنان اندک است. ]در زمان پیامبر[ به ما دستور داده شده بود که دست از آنان بازداریم، با اینکه مشرک بودند و حتی در زمان جاهلیّت اگر مردی دست به روی زنی بلند میکرد و سنگ یا چوبی بدو میزد، همین موجب ننگ او و فرزندانش میشد

.3 حفص بنغیاث از امام صادق  چنین روایت میکند:

از امام صادق پرسیدند: چرا پرداخت جزیه از زنان ساقط شده است؟ فرمود: »زیرا رسول خدا کشتار زنان و کودکان در دارالحرب را نهی فرموده است، مگر آنکه زنان به جنگ برخیزند. اگر به جنگ برخیزند، دست از ایشان بازدار تا هنگامی که میتوانی و ترس از پدیدآمدن خلل در جنگ نداری، زیرا وقتی رسول خدا از کشتار زنان در دارالحرب نهی کرده است، کشتار زنان در دارالاسلام بهطریق اولی حرام است

کودکان و دیوانگان

کشتن کودکان و دیوانگان نیز چون زنان در جنگ ممنوع است و مسلمانان باید در نبرد بکوشند که دست خویش به خون کودک یا دیوانهای آلوده نکنند. فقیهان به اجماع و اتفاق حکم به حرمت کشتار کودکان دادهاند که برای نمونه به نظریه چند نفر از آنان اشاره میکنیم

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید