بخشی از مقاله
چکیده:
مضمون تنهایی و بیان شکستها و ناامیدیها از مضامین رایج شعر معاصر است. تنهایی در زمینههای مختلفی نظیر عشق، عرفان و... مفهومی خاص داشته و ادبیات بهعنوان تجلیگاه اندیشه و عواطف انسانی به انعکاس این مفاهیم پرداخته است. بنابراین، این نکته یکی از مسائل مهمی است که باید در مورد آن پژوهش شود. اغلب شاعران معاصر به نوعی از تنهایی شکایت کردند؛ م.آزاد یکی از آنان میباشد. لذا بسامد این واژه و مفهوم آن در شعر او بسیار است؛ اما نوع هر یک از این تنهاییها در دورههای مختلف و بنا بر تحولات درونی شاعر تغییر کرده و تحولات گوناگونی را بوجود آورده است. تاکنون چندین کتاب و مقاله در زمینه آثار و محتوای فکری م.آزاد تألیف شده کهمعمولاً در زمینه تحلیل و نقد یک یا چند شعر اوست و به مضمون تنهایی بهطور خاص نپرداخته است.هدف از این رساله که به روش کتابخانهای و تحلیل محتوا نوشته شده بررسی مضمون تنهایی، انواع و علل آن در شعر م.آزاد است. در این نوشتار ابتدا تحولات شعری و بنمایههای اصلی شعر م.آزاد را بررسی و سپس دلایل و انواع تنهایی را در شعر او به سه بخش تنهایی فردی، اجتماعی و عرفانی تقسیم کردهایم.
کلیدواژهها: شعر معاصر، م.آزاد، تنهایی
مقدمه:
تنهایی به معنی خلوت، کنارهجویی، اعتزال، عزلتگزینی و گوشهنشینی است - دهخدا، - 1056 :1343 تنهایی واژهای است که از گذشته تا کنون کم و بیش مورد استفاده شاعران قرار گرفته؛ اما میزان و نوع استفاده از آن در هر یک از شاعران در سبکهای گوناگون ادبی متفاوت است. شاعران همواره بر اساس مختصات فکری و نگرش خود و بنا بر سبک ادبی خاصی شعر میسرودند افزون بر این مسئله، آنان با توجه به احساسات، تفکرات و عواطف درونی خود درباره مسائلی نظیر مرگ و حیات یا مسائل مربوط به امور زندگی روزمرّه دست به آفرینش میزدند. در اینجا باید این نکته را در نظر گرفت که هر چند رگههای غالب هر سبک، خود را به برداشت شاعران از معنای این واژه تحمیل میکند؛ اما به نظر میرسد که هر قدر سبک شعر فارسی به زمان حال نزدیکتر شده است استعمال واژه تنهایی در آثار شاعران متأخر بیشتر دیده میشود و لذا تنهایی به معنای حس انزوا و گوشهگیری در آثار شاعران معاصر بیشتر به چشم میخورد.
شاعران در هر دوره واژه تنهایی را به شکل خاصی بهکار میبردند و برخی آن را تحسین و بعضی دیگر آن را مذّمت میکردند؛ این نگاه متضاد به تنهایی و عزلت به نوع نگرش آنان به زندگی و مختصات سبکی هر دوره بستگی دارد.اغلب شاعران کهن از تجربیات زندگی فردی خودکمتر سخن میگفتند؛ اما برخی از شاعران معاصر از لحظهلحظههای زندگی خود سخن میگویند و چون زندگی شخصی و اجتماعی آنها با ناامیدی، شکست، تحولات روحی و اجتماعی همراه است به تبع شعر آنان نیز رگههایی از مضمون تنهایی را دربردارد. در هر حال زندگی فردی و اجتماعی افراد به هم وابسته است و بر هم تأثیر میگذارد پس اگر جامعه دگرگون و متحول باشد بهطور قطع بر روحیات و مسائل زندگی فردی آحاد ملّت تأثیرگذار میشود و بالطبع در ادبیات و هنر آن مرز و بوم جلوههای خود را نمایان میکند.
شاعران با زبان شعر این تحولات و انقلابهای درونی و بیرونی خود را به نمایش میگذارند لذا، بررسی دقیق اشعار آنان به ما نشان میدهد که در هر دوره علل و عوامل این تأثرات چه بوده و تحت تأثیر کدامیک از حوادث اجتماعی بروز پیدا کرده است. در ادبیات معاصر منظور از تنهایی، گوشهگیری، انزوا و دوری از مردم است و این امر معنای منفی دارد. در اکثر شاعران معاصر کمتر روحیه شادی و برونگرایی و حضور در جمع به چشم میخورد و اغلب آنان به غار تنهایی خویش خزیدهاند و در اشعار خود رنج و تلخی این تنهایی را منعکس کردهاند. این امر بیشتر بهخاطر نگاه حزنآلود و مأیوسانه آنان و حاصل زندگی تلخ، ناامیدی و شکستهایشان میباشد.محمود آزاد مشرف تهرانی متخلص به - م.آزاد - یکی از شاعران معاصر می باشد که در اشعارش به مضمون تنهایی پرداخته است.
اگر در شعر معاصر شاعر انزوا و درد تنهایی و غم غربتش را بیان میکند برای این است که جهان معاصر این شرایط و این تنهایی فردی را به او تحمیل میکند. بنابراین، انزوا و تنهایی یکی از دغدغههای اساسی شعر معاصر است. در این رساله تحولات شعری م.آزاد و بنمایههای اصلی شعرش را بررسی کردهایم و به این نتیجه رسیدهایم که تنهایی یکی از موتیفهای مهم شعر اوست. او در هر دوره از زندگی بنا بر مسائل فردی و اجتماعی به نوع خاصی از تنهایی و انزوا رسید که این مسئله بر شعرش سایه انداخته است با مطالعه دقیق و تحلیل موشکافانه شعر وی میتوانیم این مسئله را بهخوبی دریابیم. بنابراین، دلایل تنهایی شاعر را در ادوار مختلف زندگی و تحولات اجتماعی و روحیات فردی مورد بررسی قرار دادهایم. پس از آن، انواع تنهایی و غربت را در شعر او به سه بخش تنهایی فردی، تنهایی اجتماعی و تنهایی عرفانی تقسیم کردهایم و بعد این تنهاییها را مورد تحلیل و نقد قرار دادهایم و نوع آن را مشخص کردهایم و برای هر یک، شاهدمثالی آوردهایم.
-1 محمود مشرف آزاد تهرانی
محمود مشرف آزاد تهرانی - 1384-1312 - متخلص به م.آزاد چندین مجموعه شعر با نامهای »دیار شب«، »قصیده بلند باد«، »آیینهها تهیست«، »با من طلوع کن«، »شعرهای تازه« و » گل باغ آشنایی« را سرود. او در اشعارش از واژه و مضمون تنهایی بهره گرفته؛ این واژه در شعرش 28 بار تکرار شده است؛ اما هر یک از این تنهاییها در ادوار مختلف زندگی و بنا بر تحولات روحی شاعر تغییر نموده و دورههای گوناگونی را در شعرش ایجاد کرده است به همین سبب علل روی آوردن م.آزاد به تنهایی را بررسی میکنیم تا از این منظر بتوانیم دلایل، انواع جلوه و نمودهای تنهایی را در اشعارش تحلیل نماییم.
-2 شعر
-2-1 ویژگیهای شعری