بخشی از مقاله

چکیده

سعدی با خلق گفتمان تعامل و گفتوگو، آداب سخنگویی، کنترل خشم، ارتباط مثبت با دیگران، خوشبینی و تساهل، خودباوری، داشتن حسّ مسؤلیت، گروهمحوری، صبر و بردباری، برخورد به جا و مناسب، طنز و طیبت و دیگر شاخصه های رفتاری که میتواند هر معلّم و آموزندهای را به تأمل، درنگ و برداشتی فراخور از آن وادارد، اثری بینظیر در عرصه ادب پهناور فارسی به وجود آورد، به گونهای که با پارادوکس سادگی و پیچیدگی، در ارتقای سطح فکری و تربیتی فرهنگ و ادبیّات ما سهمی بسزا از آنِ خود کرد. یک تأمّل ژرف و عمیق بر آثار این معلّم اخلاق، میتواند ما را در برآیند این ادعا مصّرتر کند که او با الهام گیری از تجربیات کمنظیر خویش و استفاده از منابع غنی اسلامی، شاکله مهارتهای اجتماعی را که در برقرای ارتباط با مخاطبان در جامعه موثّر است، با قلم سحّار خود به گونهای پرداختی تصویرگونه کردهاست که امروزه با قریب به اکثریت نظریهها و الگوهای روانشناختی و روانکاوی روزِ دنیا تطابق دارد. این جستار با رویکرد بررسی سنجههای مهارتی که سعدی در گلستان از آنها سخن راندهاست، تدوین شدهاست. مهارتهای اجتماعی رفتارهای هستند که آموختن آن ها در جهت ارتباط پرتأثیر با مخاطبان و پذیرش توسط آنها، ضروری میباشد. کسی که دارای مهارت در ارتباط موفّق است، خود را با محیط خویش و شرایط دیگران تا حدودی وفق میدهد و از درگیری های کلان و یا بیمورد که ممکن است حتّی به چالشهای دردسرساز نیز منجر شود، میپرهیزد.

واژگان کلیدی: الگوهای تربیتی- اجتماعی، گفتمان تعامل، گلستان سعدی، آموزش

.1 مقدمه

ارتباط سالم و سازنده یکی از قدیمی ترین و در عین حال، عالی ترین دستاوردهای بشر بودهاست. یک معلّم موفّق، هر روز به گونههای مختلف با مخاطبان خود برای انتقال اندیشهها، احساسات و تمایلات خود در ارتباط است. نشان دادن میزان علاقه و احترام خود، بیان رنج و اندوه، ابراز شادمانی و خرسندی، شک و دو دلی و به طور کلّی روابط مطلوب یا نامطلوب، شکل دهنده بخش عمده ای از اوقات روزانه وی است. گلستان سعدی سندی بسیار ارزشمند و آگنده از تجربیات خالق آن از ارتباطاتموفّق وی با افراد، طوایف و اقوام گوناگون است. همین عامل ارزنده، گلستان را به مدرکی پرمایه از نشانه های ارتباطی با مخاطبانمبدّل ساخته است. استفاده بهینه از زبان شیرین همراه با موعظه و تربیت، ذکر مراتب اخلاقی، فلسفه ذوقی، بهرمندی از سبکی فصیح و ملغمه ای از شعر و نثر ظریف و استادانه در آن تا بدان جاست که در کمتر اثری مشابه آن را با این گونه شایستگی بر درنگ و تعمق و خواندنی بودن آن، میتوان یافت.

استاد شفیعی کدکنی تجربه گرایی و آزمونگری سعدی را خطّ تمایز وی با دیگران می دانند و می گویند: »هیچ کس در این تردید ندارد که خداوند در سرشت سعدی جوهر شاعری را در حدّ نهایی آن به ودیعت نهاده بوده است و هیچ کس در این تردید ندارد که سعدی در جانب اکتسابی هنر شعر نیز، بر مجموعه میراث بزرگان ادب فارسی و عربی اشراف داشته است. هیچ کس در این نیز نمی تواند تردید کند که سعدی بر تمام معارف اسلامی از فقه تا کلام و حدیث و تفسیر و تصوّف و تاریخ و دیگر شاخههای این فرهنگ، وقوف داشتهاست؛ با این همه اگر محبوبیّت و سلطنت هنری او را در طول این هشت قرن، حاصل این امتیازات او بدانیم، به تمامی حقیقت اشاره نکرده ایم؛ زیرا یک نکته برجسته را از یاد بردهایم و آن این است که در هنر سعدی چیزی وجود دارد که دیگر بزرگان ما ار آن کمتر بهره داشتهاند و آن آزمون گری و تجربه گرایی سعدی است؛ در آفاق پهناور حیات و ساحتهای مختلف زندگی اجتماعی و فردی؛ همان چیزی که او خود از آن به »معاملت داشتن« تعبیر میکند« - شفیعی کدکنی، . - 111 - 112 :1392

یک معلّم موفّق می تواند با الگو قرار دادن مهارتها و تجربیّات سعدی که »در اقصای عالم بسی گشته است«، در آموزش به مخاطبان، در هر عصر و زمانی ارتباطی شایسته و سالم برقرار کند. امروزه ما علیرغم برخورداری از علوم نوین و جامعه مدرن، بیش از هر زمانی دیگر، به فراخوان این الگوها و بهرهمندی از آنها نیاز داریم؛ چرا که »کسی که دارای مهارتهای اجتماعی است، خود را به خوبی با محیط خویش تطبیق میدهد و در ارتباطات خود با دیگران از درگیریهای کلامی و فیزیکی اجتناب میکند، امّا کسی که مهارتهای اجتماعی ندارد، معمولاً دچار مشکلات رفتاری است. فردی که فاقد مهارتهای اجتماعی است، با افراد دیگر درگیر میشود؛ نزد همسالان و بزرگسالان محبوب نیست، و با معلّم خود کنار نمیآید. این گونه افراد معمولاً به حقوق دیگران هم بیتوجّهاند و در رفتار خویش، خودمدار می باشند. علاوه بر این، آنها از قوانین پذیرفتهشده اجتماعی اطاعت نمی کنند و به رفتارهایی که از نظر اجتماعی پذیرفته نیست، مثل: بدگویی و ناسزاگویی، دست میزنند« - رحمانیان، 322 :1395، به نقل از متسون والندیک3، . - 157 :1988

.2 پیشنه پژوهش

درباره سعدی و مبانی تربیتی و اخلاقی وی در گلستان، سخن تا آن جاست که امکان بازگوی عناوین آن در این مختصر نمیگنجد، امّا اشاره وار می توان به مواردی از آن پرداخت؛ از آن جمله، صدرالحفاظی - بی تا - ، عوامل تربیت را در بابهای هفتم و هشتم گلستان با توجّه به عوامل و زمینههای تربیت فردی و انطباق آن بر حکمت عملی در اخلاق ناصری، بررسی کرده است. سرمد 1389 - - ، باب هایاوّل و دوم گلستان سعدی را از منظر اشارات مدیریتی و کاربردهای آموزشی آن با تکیه برتعقّل، خودشناسی، عدالت، برنامهریزی و ... مورد تحقیق قرار دادهاست. پورالخاص و قرداشخانی - 1393 - ، مضامین مشترک آموزههای تربیتی گلستان و قابوس نامه را از جهت معنایی و لفظی مورد پژوهش قرار دادهاند. یلمهها و رجبی - 1393 - ، تأثیرپذیری گلستان سعدی از آموزه های تعلیمی قابوس نامه را ضمن اشاره به گنجینهای سرشار از مواعظ مشترک و حِکَم مشابه و نکات ارزشمند تربیتی یکسان، مورد کنکاش قرار دادهاند. حسن پور آلاشتی و حقیقی - 1394 - ، به بررسی مقایسهای گفتگو در گلستان سعدی و قابوس نامه با تکیه بر منطق گفتگویی میخاییل باختین پرداختهاند. نبیلو و دادخواه - 1394 - ،

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید