بخشی از مقاله
چکیده
حسابرسی داخلی نوعی فعالیت اطمینان دهی و مشاوره ای مستقل و بی طرفانه است که با هدف ارزش آفرینی و بهبود عملکرد سازمان انجام می شود. حسابرسی داخلی با اتخاذ رویکردی منظم و روشمند به سازمان کمک می کند تا به اهداف خود دست یابد و اثر بخشی فرایند های مدیریت ریسک ،کنترل ها و حاکمیت را ارزیابی و بهبود بخشد.
در این مقاله ضمن توضیح در مورد حسابرسی داخلی در بخش عمومی،چالشها ،موفقیت ها و نقش متفاوتی را که برعهده می گیرد بیان می شود و عواملی که باعث می گردد حسابرسی داخلی در بخش عمومی موثر واقع شود تشریح می گردد.
مقدمه
عملکرد،نتایج،حسابدهی،حاکمیت،مدیریت بر مبنای نتایج و گزارشگری عملکرد،اصطلاحاتی هستند که عموما هنگام بحث در مورد بخش عمومی بکار برده می شود. این موارد و سایر اصطلاحات مرتب ،یک بخش عمومی را که بر اساس دیدگاههای زیر مدیریت می شود را توصیف می کند.
- منافع ارائه شده برای شهروندان - عملکرد و نتایج -
- هزینه های این منافع
- حسابدهی برای منافع و هزینه های حاصل شده
- صداقت و شفافیت
- حفاظت از اعتماد عمومی
بیشترین بحث های مدیریت عمومی نوین شامل نیاز برای اندازه گیری تاثیر برنامه ها و سیاستهای بخش عمومی است و حسابرسی با اندازه گیری جنبه های مختلف عملکرد،نتایج و هزینه ها مرتب می باشد و اغلب به عنوان بخشی از نظام حسابدهی،بخشی از فرایند بودجه بندی و پشتیبانی برای صداقت و شفافیت محسوب می شود.
اطلاعات مورد نیاز برای ادای مسئولیت و پاسخگویی عملیاتی عبارتند از:
- بهاء تمام شده خدماتی که در دوره جاری تولید و ارائه شده است
- تکافوی درامد دولت برای تامین بهاء تمام شده خدمات تحصیل شده در دوره جاری
- انتقال قسمتی از بهاء تمام شده خدمات ارائه شده در دوره جاری
به دوره مالی بعد از سوی دولت یا استفاده از منابع مالی انباشته برای تامین آن - تاکید بر حقوق مالی بین دوره ای که جزء جداناپذیری از مسئولیت پاسخگویی است -
- به رغم مشکل اندازه گیری، سایر اطلاعاتی در مورد عملیات از قبیل تعیین میزان کارایی و صرفه اقتصادی خدمات ارائه شده و فزونی منابع این قبیل خدمات بر بهاء تمام شده آنها - اثر بخشی و نتیج برنامه ها -
بنابراین بخش عمومی که همانند سایر فعالان در اقتصاد نقش ایفا می کنند با تغییرات و پیچیدگی هایی روبرو هستند که آنها را وادار می کند به ایجاد کنترل های داخلی اثربخش به ویژه کنترل های مالی روی آورند که حسابرسی داخلی به عنوان یکی از این ابزار ،مدیران را در امر اجرای قوانین و دستورالعمل ها ،افزایش کارایی و اثر بخشی و صرفه اقتصادی و در نهایت ارتقای سطح مسئولیت پاسخگویی و حسابدهی یاری کند.
-1 حسابرسی داخلی در بخش عمومی
با توجه به گسترش و پیچیدگی روز افزون واحدهای اقتصادی از یک طرف و فشارهای ناشی از کمبود منابع و افزایش رقابت از طرف دیگر، مخاطراتی در زمینه های مالی، اداری و تجاری، اهداف و سیاستهای سازمان را تهدید می کند و این امر باعث شده تا نیاز به استقرار یک سیستم اثر بخش کنترل داخلی به عنوان جزیی لاینفک از سیستم مدیریت کارامد، مورد توجه قرار گیرد.
کنترل داخلی، یک رویداد نیست بلکه مجموعه ای از عملیات و فعالیتها بر پایه ستانده است. کنترل داخلی باید به عنوان جزء لازم هر سامانه ای شناسایی شود که مدیریت برای تنظیم و راهنمایی آن فعالیتها بکار می گیرد. مسئولیت پیشگیری و کشف تقلب و اشتباه در بخش عمومی بر عهده مدیران است. مدیران با استقرار کنترل داخلی و بکارگیری پیوسته سیستمهای مناسب حسابداری، این مسئولیت را ایفا می کنند. از آنجایی که عملیات سازمانهای عمومی متفاوت از یکدیگر است، لذا استقرار کنترل های داخلی یکسان برای کلیه سازمانها و دستگاههای بخش عمومی مقدور نیست. استقرار کنترل های داخلی خاص هر سیستم به عواملی همچون اندازه، نوع عملیات و هدفهای سازمانی که سیستم برای آن طراحی شده، بستگی دارد.
حسابرسی داخلی به عنوان یکی از الزامات کنترلهای داخلی، مدیریت واحدهای اقتصادی را در انجام مسئولیت ها و وظایف خود، از طریق تقویت کنترل ها، کمک می کند. حسابرسی داخلی، وظیفه ارزیابی مستقلی است که توس مدیریت واحدها برای بررسی سیستم کنترل داخلی ایجاد می شود و کفایت سیستم کنترل داخلی را از لحاظ درست و مناسب بودن، اقتصادی، اثربخش و کارامد بودن استفاده از منابع، آزمون، ارزیابی و گزارش می کند که این امر به علت گسترده تر بودن فعالیت های بخش عمومی، دامنه مسئولیت حسابرسان داخلی نیز بیشتر است و حسابرسان داخلی این سازمان ها در حصول اطمینان از اینکه مصرف وجوه عمومی به درستی و به گونه ای اقتصادی، اثربخش، کارامد و درجهت منافع جامعه صورت گرفته است، نقش اساسی دارد.