بخشی از مقاله

چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل تعیین کننده سیاست افشای داوطلبانه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد.

روش شناسی : جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی سالهای 1389 تا 1395 می باشد که پس از اعمال محدودیتهای پژوهش، تعداد 104 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردید. به منظور محاسبه شاخص افشاء از رتبه بندی شرکتها از نظر کیفیت افشاء که به صورت سالانه از طرف بورس اوراق بهادار تهران منتشر میشود، استفاده گردید. سپس فرضیههای پژوهش با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفته و نتایج حاصل از آنها به همراه آمار توصیفی ارائه گردید.

یافته ها: نتایج پژوهش نشان میدهد که شرکتهایی با سن بیشتر، اطلاعات داوطلبانه بیشتری را نسبت به دیگر شرکتها منتشر نمیکنند. همچنین شرکتهای با اندازه هیات مدیره بزرگتر، اطلاعات داوطلبانه بیشتری را نسبت به شرکتهای با اندازه هیات مدیره کوچکتر منتشر میکنند. شرکتهای تحت مالکیت دولتی اطلاعات داوطلبانه بیشتری را نسبت به شرکتهای خصوصی منتشر نمیکنند.

درصد بالای سرمایه متعلق به سرمایه گذاران نهادی، افشای داوطلبانه را پایین نمیآورد. شرکتهای بزرگتر اطلاعات داوطلبانه بیشتری را نسبت به شرکتهای کوچکتر افشاء میکنند. اهرم مالی بر میزان افشای داوطلبانه موثر نیست. شرکتهایی با سودآوری بیشتر، اطلاعات داوطلبانه بیشتری را نسبت به شرکتهای با سود آوری کمتر منتشر میکنند. دانش افزایی : بررسی مطالعات اخیر حوزه افشا نشان میدهد ، تاکنون کمتر به مسائلی همچون نوع مالکیت، عمر و سابقه پذیرش شرکت و ارتباط آنها با فرآیند افشای داوطلبانه توجه شده است. این تحقیق با بکارگیری متغیرهای مذکور و نیز تعدادی از متغیرهای عملیاتی، میتواند به نوآوری تحقیقات حوزه افشا کمک نماید.

مقدمه

یکی از مهم ترین عوامل توسعه پایدار در اقتصاد هر کشور، فراهم کردن زیرساختهای اساسی در جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی است. این مهم با وجود فضای رقابتی سالم از طریق اطلاعات شفاف و به موقع و امکان دسترسی همه مشارکت کنندگان بازار به اطلاعات شفاف امکان پذیر است.[18] افشاء یکی از اصول حسابداری است که برکلیه جوانب گزارشگری مالی تأثیر دارد.

افشاء اطلاعات توسط شرکتها یکی از منابع مهم و ارزشمند اطلاعاتی برای سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر ذینفعان در جهت تصمیم گیری اقتصادی آگاهانه است.[7] در سطح معنایی، افشاء به معنی انتشار اطلاعات است، اما حسابداران اغلب تمایل به استفاده محدود از این واژه دارند. در ادبیات مالی، انتقال و ارائه اطلاعات اقتصادی اعم از مالی و غیر مالی، کمی یا سایر اشکال اطلاعات مرتبط با وضعیت و عملکرد مالی شرکت را افشاء می گویند. افشاء در حسابداری واژهای فراگیر است وتقرییاً تمامی فرآیند گزارشگری مالی را در برمی گیرد.

موضوع دیگر ، استفاده تجزیه و تحلیل کنندگان اطلاعات مالی از افشاء انجام شده در گزارشهای مالی است. مؤسسات تجزیه و تحلیل کننده اطلاعات مالی، مواد خام یعنی اطلاعات مالی شرکتها را براساس اصل افشاء به صورت مجانی دریافت می دارند و پس از تجزیه و تحلیل آنها را گران به مشتاقان می فروشند. لذا هر چه هیأتهای استانداردگذار فشار بیشتری برای افشاء وارد نمایند اطلاعات دقیق تر و فراوانتر در دسترس این مؤسسات قرار می گیرد.

مدیران شرکتها برای اینکه سرمایه گذاران را در مورد چشم انداز های آتی و اهداف و استراتژیهای شرکت آگاه سازند، دست به افشای داوطلبانه اطلاعات می زنند. ارائهی اطلاعات داوطلبانه مالی و غیرمالی در مورد شرکت باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، افزایش نقدشوندگی سهام و در نتیجه بهبود وضعیت مالی شرکت می شود.مطالعات بر روی عوامل تعیین کننده افشای داوطلبانه به گونه عمده در ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورهای توسعه یافته انجام شده است

شرکتهایی که به صورت داوطلبانه اطلاعاتی را که به وسیله مراجع قانونگذار اجباری برای ارائه آن اطلاعات وجود ندارد، ارائه میکنند، تلاش میکنند که به توقعات ذینفعان بازار شکل دهند و از اینرو به واسطهی افشای اطلاعات اضافی از شرایط معامله با این افراد منفعت می برند.

افشای اطلاعات یکی از عناصر مهم بازار سرمایه محسوب می شود، زیرا افشای کافی، شفافیت در مبادلات را افزایش می دهد و در نهایت منجر به افزایش کارایی بازار سرمایه می گردد. به عبارت دیگر افشای اطلاعات یکی از عوامل تاثیر گذار در افزایش شفایت می باشد. در فرهنگ حسابداری، افشاء یک واژه فراگیر بوده و به عنوان یکی از اصول حسابداری طبقه بندی میشود که تمامی فرآیندهای با اهمیت مالی را در بر گرفته و بر کلیه جوانب مالی موثر می باشد. سهامداران جز به عنوان افرادی که از اطلاعات درونی شرکت آگاهی کافی ندارند، هر ساله توجه خود را به اطلاعات افشا شده توسط شرکتها به عنوان چشم اندازی برای آینده جلب می کنند.

استفاده کنندگان با توجه به موارد افشاء شده در مورد سرمایه گذاری خود تصمیمگیری مینمایند. میتوان گفت که افشای کامل، به موقع و داوطلبانه اطلاعات، عاملی است که باعث سالم سازی بازار سرمایه گشته و از معاملات افرادی که به نحوی به اطلاعات منتشر شده دسترسی دارند جلوگیری مینماید و همچنین باعث آشکار شدن گزینههای جدید و یا حذف گزینههای ضعیف میشود و سرانجام افراد را تحت تاثیر قرار داده و آنان را به سمت اتخاذ تصمیم صحیح سوق میدهد.

هر چند که شرکتها با وضع قوانین و مقررات به افشای اجباری ملزم شدهاند اما امکان دارد مدیران تمایلی به افشای کافی اطلاعات نداشته باشند از این رو بررسی عوامل موثر در تعیین سیاستهای افشای داوطلبانه ضروری به نظر می رسد. انجام این پژوهش میتواند به درک بهتر از عوامل تعیین کننده سیاستهای افشای داوطلبانه اطلاعات، کمک کند.

مبانی نظری

افشاء در حسابداری واژهای فراگیر است و تقریبا تمامی فرآیند گزارشگری مالی را شامل میشود. یکی از اصول اولیه حسابداری، اصل افشای کلیه واقعیتهای با اهمیت و مربوط درباره رویدادها و فعالیتهای مالی واحدهای تجاری به ویژه شرکتهای سهامی عام است.

اصل مزبور ایجاب میکند که صورتهای مالی به گونهای تهیه و ارائه شود که از لحاظ اهداف گزارشگری مالی، قابل فهم، آگاه کننده و در حد امکان کامل باشد. به عبارت دیگر گزارشگری مالی بر ارائه اطلاعات کافی و مفهوم در صورتهای مالی تاکید دارد و خواستار افشای اطلاعات مربوط در صورتهای مالی به گونهای است که از یک طرف امکان اتخاذ تصمیمهای آگاهانه را برای استفاده کنندگان صورتهای مالی فراهم کند و از طرف دیگر باعث گمراهی آنان نشود

اطلاعات مالی هنگامی می تواند برای تصمیمگیری مفید واقع شود که تعادل نسبی بین ویژگیهای کیفی برقرار باشد و با افشای کامل، آثار مالی رویدادها را به روشنی توصیف کند. تنها زمانی می توان ادعا کرد که گزارشهای مالی جامعیت دارد که از افشای کامل اطلاعات در مفهوم وسیع آن برخوردار باشد.[10] افشای داوطلبانه به عنوان اطلاعاتی مالی و غیر مالی، تعریف میشود که افشای آن برای شرکتها دارای مزیت بوده اما خارج از الزامات قانونی میباشد. استفاده از افشای داوطلبانه مشابه افشای اجباری مفید نبوده و الزامی کردن آن طبق قانون ممکن است ابهام و سختی برای تفسیر ایجاد کند.

در نتیجه، افشای داوطلبانه برای جبران کاستیهای افشای اجباری به کار می رود و تصمیمگیری برای افشای اطلاعات اضافی اغلب تحت چارچوب فزونی منفعت بر هزینه انجام میشود. افشای داوطلبانه و عوامل تعیین کنندهی آن به عنوان یک زمینهی پژوهشی مهم در گزارشگری مالی از سال 1970میلادی تشخیص داده شد. مطالعههای پیشین بر روی عوامل تعیین کنندهی افشای داوطلبانه به طور عمده در ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورهای توسعه یافته انجام شده است

شرکتهایی که به طور داوطلبانه اطلاعاتی ارائه میکنند که اجباری برای آن وجود ندارد تلاش میکنند به توقعات فعالان بازار سرمایه شکل دهند و از این رو به واسطهی افشای اطلاعات اضافی از شرایط معامله با این افراد سود میبرند.[38] اگرچه استانداردهای حسابداری و حسابرسان به عنوان دو سازوکار نهادی باعث تعدیل شکاف اطلاعاتی بین مدیران و مالکان می شوند، اما شکاف اطلاعاتی را به طور کامل از بین نمیبرند. از این رو افشای داوطلبانه می تواند به کاهش شکاف اطلاعاتی و بهبود اعتبار گزارشگری مالی کمک کند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید