بخشی از مقاله
چکیده:
مفهوم » سبک زندگی« طی چند دهه اخیر، صاحب نظران عرصه های گوناگون علمی و دینی از جمله جامعه شناسی را بهخود مشغول کرده است.سبکهای زندگی،الگوهایی برای زندگی و روشهایی برای بهتر زیستن هستند که خطوط و نقوش کلی تمایز ساخت یافتهطبقاتی و اجتماعی و شغلی و تحصیلی را آشکار می نماید.
بر همین مبنا سبک زندگی جوانان و نقش آنان در تحولات اجتماعی و فرهنگی در نگرش رهبران جمهوری اسلامی نیز تاکید فراوان شده است. در این راستا بدون شک، سبک زندگی و نقش جوانان جایگاه برجسته ای در الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و تحقق آن در جامعه نوبنیاد ما دارد.فرا تحلیل روشی است که به کمک آن می توان تفاوت های موجود در پژوهش های انجام شده را استنتاج کرد و در دستیابی به نتایج کلی و کاربردی از آن بهره جست.
هدف از انجام فراتحلیلعبارتست از اولا اندازهگیری تغییرپذیری موجود در نتایج مطالعات و پژوهشهای انجام شود تابراساس اطلاعات حاصله بتوان خلاصهای کلی و آماری از نتایج پژوهشها را ارائه داد، ثانیا، متغیرهای موجود در پژوهش را معین نمود و تغییرات موجود در بین یافتههای پژوهشهای متعدد را تبیین کرد . فراتحلیل، تلخیص نتایج حاصله در پژوهشهای متعدد است.
از طرفی جهتگیری نظریه های اجتماعی در دهه اخیر به سمت پذیرش اهمیت فزاینده سبک زندگی در شکل دادن به هویت شخصی و اجتماعی مردم به ویژه جوانان است و به عنوان موضوعی مهم برای نظریه پردازی اجتماعی مطرح شده است. این پژوهش به صورت فراتحلیلی با تکنیک کیفی واستفاده از روش اسنادی به بررسی24تحقیق، پایان نامه کارشناسی ارشد، رساله دکتری و مقاله های علمی پژوهشیدر خصوص سبک زندگی چوانان و متغیرهای زمینه ای آن،پرداخته است.
نتایج نشان میدهد که در بیشتر تحقیقات انجام شده، متغیرهای زمینهای به عنوان علل و عوامل موثر بر سبک زندگی مورد توجه قرار گرفته و همچنین اندازه اثر متغیرهای فوق میتواند اهمیت آنها را در سبک زندگی نشان داده و راهنمای تحقیقات آتیو سیاستگذاریها فرهنگی و اجتماعی جوانان در این زمینه گردد. پیشنهادهای این پژوهش بر اصلاح علل و عوامل موثر بر رفتارها ،ساختارها و معیارهای سبک زندگی ونقش جوانان در جامعه ایران با تاکید بر شاخص هویت فرهنگی و روح جمعی ایرانی - اسلامی استوارو مدلهای فرهنگی مستخرج از نتایج این فراتحلیلی کیفی را معرفی می کند.
مقدمه:
معادل واژه »سبک« در زبان عربی تعبیر »اسلوب« و در زبان انگلیسی «style» است. عبارت »سبک زندگی« در شکل نوین آن - life style - اولین بار توسط »آلفرد آدلر« در روانشناسی در سال 1929 میلادی ابداع شد. این عبارت بهمنظور توصیف ویژگیهای زندگی آدمیان مورد بهرهبرداری قرار گرفت. در کتابهای لغت انگلیسی، این واژه در معانی کم و بیش مشابهی به کار برده شده است: »سبکهای زندگی مجموعهای از طرز تلقیها، ارزشها، شیوه-های رفتار، حالتها و سلیقهها در هر چیزی را در بر میگیرد. موسیقی عامه، تلویزیون، آگهیها، همه و همه، تصورها و تصویرهایی بالقوه از سبک زندگی فراهم میکنند.»
«روش نوعی زندگی فرد، گروه یا فرهنگ را سبک زندگی گویند.»[2]«روشی که یک فرد یا گروهی از مردم براساس آن کار و زندگی میکنند: یک زندگی سالم و راحت، بخش سبک زندگی مجله = - بخشی از آن که با لباسها، فرصتها، عادات... ارتباط دارد -
«در موضوع »سبک زندگی«، با طیف وسیعی از لغات و اصطلاحات مواجهیم که هر کدام براساس بینش و نگرش خاص محققان، مورد تاکید قرار گرفتهاند. در تعاریف جامعهشناسانه بیشتر بر هنجارهای اجتماعی افراد و توصیف نگرش و منش اجتماعی افراد در جامعه تأکید میشود و در روانشناسی بیشتر به بعد فردی و شخصیتی میپردازند. بحث از آئین و روش زندگی در ادیان الهی یا بشری، به مفهوم عام، از دیرباز مطرح بوده است؛ اما موضوع »سبک زندگی« به عنوان یک اصطلاح، در گذشته بهصورت مستقل مطرح نبوده بلکه بخشی از محتوای آن - با تسامح در معنی - در ضمن مسائل دیگر مانند آئین و آداب زندگی، برنامه زندگی و... عنوان شده است.
این موضوع اگر با نظر به خاستگاه، پیدایش و رشد اولیه آن در سده گذشته مورد ملاحظه قرار گیرد، طبعاً در بستر و فضای مدرنیته غربی با مبانی و معیارهای تمدن غربی و لیبرال دموکراسی و فرهنگ مصرفگرایی و توجه به جلوه بیرونی و نمود ظاهری، همراه است. ورود این مفهوم به فضای فرهنگ دینی به ویژه در اسلام، طبعاً این واژه را دستخوش تفاوتهایی در زاویه نگاه به آن خواهد نمود، چرا که مبانی و معیارهای ادیان آسمانی در تقابل کامل نسبت به مدرنیته غربی قرار دارد.
طبیعی است که در این فضای جدید تعریف مفاهیم نیز باید با تکیه بر این مبانی و ارزشهای معنوی صورت پذیرد. واژه »سبک زندگی« مقسمی است برای اقسام و انواع سبکهای مختلفی از زندگی با رویکردهای متفاوت، مانند سبک زندگی اسلامی، غربی، شرقی و یا سبک زندگی در روانشناسی، جامعهشناسی و... . در مجموع آنچهاز مفهوم سبک زندگی معمولاً در نوشتار، گفتار، رسانهها و به ویژه در فضای مجازی و اینترنت به تصویر کشیده میشود، بیشتر ناظر به همان جلوههای بیرونی و خارجی حیات و تمدن غربی ازقبیل مد، دکوراسیون، الگوی مصرف و مفاهیمی از این قبیل میباشد.بطور کل سبک زندگی،مفهومی است که با انتخابی شدن زندگی روزمره معنا می یابد.
برخلاف جوامع سنتی، در جامعه معاصر به واسطه اهمیت خود و مسئولیت شخصی و ظهور جامعه مصرفی در زندگی قدرت انتخاب نیز بیشتر شده است. بنابراین، پدیده اجتماعی سبک های زندگی از اجزای سازنده تحولات مدرنیته تلقی می گردد؛ زیرا سبک های زندگی بازنمودی از جستجوی هویت و انتخاب فردی است. بهعلاوه این موضوع از چنان قابلیتی برخوردار است که می تواند ابعاد مختلف مدرنیته را معرفی نماید.
در دنیای امروز مفهوم سبک زندگی راهی برای تعریف ایستارها، ارزش ها و همچنین نشانگر ثروت و موقعیت اجتماعی افراد است.همچنین سبک زندگی، موضوعی قابل پیش بینی است؛ چرا که سبک زندگی از مسیری که جامعه در فرایند حرکت به سوی آینده طی می کند، متاثر است. این نکته در خصوص سبک زندگی مادی و فرهنگی توامان صدق میکند. فرآیندهای جهانی شدن، گسترش ارتباطات رسانهای و کم شدن فاصله مرکز و پیرامون در ابعاد اطلاعاتی همواره سبب تغییر و تنوع سبکهای زندگی در بین اقشار مختلف شده است. در نظر داشتن عوامل یاد شده و داشتن تصویری واقع بینانه از شرایط آینده راهی برای شناخت مسیر احتمالی حرکت جامعه یا حداقل شناخت راهی است که مردم پیمودن آن را مطلوب میپندارند.
از طرفی، از آنجا که جوانان نقش فعال و تحول آفرینی در جامعه دارند و به عنوان آینده سازان جامعه قلمداد می شوند، بحث و موضوع بررسی آنها یکی از موضوعات مهم و قابل توجه در بررسیهای جامعه شناسی محسوب می شود، که یکی از مباحث مهم و قابل تأکید در آن، شیوه و سبک زندگی این گروه - جوانان - می باشد.
همچنین باید خاطر نشان کرد که تحقیق و پژوهش در جهت این شناخت امری واجب و خطیر برای جامعه شناسان هر جامعه ای است، چرا که تا آگاهی کامل از روحیات، علایق، گرایش و نوع الگوگیری قشر و گروهی خاص درجامعه وجود نداشته باشد، نمی توان درک درستی از عناصر و خرده فرهنگ آن گروه بدست آورد و در جهتی والاتر، آن گروه را با فرهنگ کلان و الگوهای قالبی و نظام ارزشی آن جامعه همسو و همراه گرداند و فرهنگ منسجم و اعتلاء یافته ای را خواستار شد.
از طرفی مطالعات سبک زندگی از این جهت اهمیت دارد که شیوه های ارتباط و پیوند اجتماعی حاصل از فرایندهای فرهنگی و اقتصادی مدرن را آشکار میسازد، از این جهت مطالعات بسیاری از چشم اندازهای گوناگون به این موضوع شده است، اما وجود اختلاف بسیار در انتخاب نمونه، جامعه، متغیر مستقل و وابسته و روش های آماری در مطالعات و طرح های آزمایشی و همچنین عدم انسجام و هماهنگی استفاده از روشهای فراتحلیل را الزامی کرده است.
این موقعیت وقتی مشکل تر می شودکه تعداد مطالعات روز به رزو بیشتر شده و گاه به نتایج بسیار متفاوت و یا حتی متناقض برسیم - دلاور ، . - 1381روش فراتحلیل را اولین بار جین گلاس[2] رئیس انجمن تحقیقات آموزشی امریکا در سال 1976 به کار برد. در تعریف فرا تحلیل گفته اند: » فراتحلیل مجموعه ای از روش های آماری است که برای یکپارچه کردن نتایج حاصل از پژوهش های همبستگی و نیمه تجربی به کار می رود
گلاس که خود درواقع بنیانگذار روش فراتحلیل است می گوید: »فراتحلیل، تحلیل تحلیل هاست.« به عبارت دیگر در این روش تحلیل ها و تحقیقاتی که درباره یک موضوع انجام شده است گردآوری شده و مورد تحلیل مجددقرار می گیرند و تحقیقات در یک طیف خاص از ضعیف به قوی رتبه بندی می شوند.