بخشی از مقاله

چکیده

حکومتهای جمهوری، حکومتهایی هستند که ذاتا با مشارکت سیاسی افراد آن جامعه همراه است.درکشور ما نیز که یک کشور جمهوری است، درپایان دورهی دانشآموزی، در سن 18 سالگی افراد میتوانند در تصمیمات سیاسی کشور شرکت کنند و رأی بدهند. لذا این پژوهش درصدد آن است که عوامل مؤثر بر مشارکت و تربیت سیاسی دانشآموزان را بیان نموده و راهکارهایی در جهت تقویت و افزایش مشارکت سیاسی دانشآموزان ارائه دهد.

این پژوهش جنبهی نظری دارد و روش جمعآوری اطلاعات آن کتابخانهای میباشد. عوامل متعددی بر مشارکت و تربیت سیاسی دانشآموزان تاثیر میگذارند که مهمترین آنها، شامل خانواده، گروه همسالان، مدرسه و مربیان، تشکلهای دانشآموزی و رسانه ها می باشد.

-1 مقدمه:

یکی از مسائل مهم زندگی بشر، چگونگی اداره ی جامعه است. واقعیتهای زندگی، حاکی از آن است که زندگی انسان در تنهایی و انزوا ناممکن است. انسان ها خواه نا خواه، به منظور فراهم نمودن امکانات زیستی به سمت همنوعان خود حرکت میکنند و موجودیت خود را در فعالیت های سیاسی، اجتماعی، مذهبی نشان میدهند. در نتیجه چگونگی تنظیم این روابط، همواره مورد توجه بشر بوده است.

یکی از مهمترین کارکردهای نظام آموزشی به طور عام، و برنامهی درسی به طور خاص، تربیت سیاسی1میباشد که ناظر بر ایجاد و رشد مجموعهای از شناختها،عواطف و مهارتهای سیاسی و اجتماعی در دانشآموزان است

یکی از مهمترین مسائلی که کشورهای جهان با آن مواجه هستند، گرایش سیاسی است. این موضوع با گذر ایام به اثبات رسیدهاست که مصلحت دولت و دولتمردان از مصلحت مردم و جامعه جدا نیست و مطالعهی عوامل تداومبخش گرایش سیاسی را روشن ساختهاست که این گرایش در روند سیاست گذاری شرط لازم برای کسب مشروعیت است. دانشآموزان قشر جوانی به حساب میآیند که آیندهی هر کشور را رقم میزنند و گرایش سیاسی آنها و عوامل شکل دهنده و موثر بر این گرایش عاملی بسیار مهم برای تعیین آیندهی سیاسی هر کشور محسوب میشود. بنابراین در این پژوهش سعی میشود که عوامل تاثیر گذار بر گرایشهای سیاسی دانشآموزان را مورد بررسی قرار گیرد.

-2 بیان مساله

یکی از مسائل مهمی که مطرح است، بحث مشارکت سیاسی دانشآموزان است. سن مشارکت سیاسی در کشور ما، 18 سال تمام میباشد. آغاز مطالعات مربوط به مشارکت سیاسی را میتوان در دهه های 1040 و 1950 جستجو کرد

مشارکت یک تجربه یادگیری است که فرد را از حقوق خود آگاه و انجام وظایف و مسئولیت ها را در او پرورش می دهد. چنین دیدگاهی در نوشته های ارسطو، جان استوارت میل، توکویل و روسو یافت می شود. جامعه ای که در آن بخش بزرگی از جمعیت بیرون از حوزهی سیاست باشند بطور بالقوه انفجاریتر از جامعهای است که در آن بیشتر شهروندان به طور منظم در فعالیتهایی دخالت میکنند که برخی مفهوم مشارکت در تصمیمگیری را به آن میدهند 

در اسلام، سیاست و دخالت در آن از اولویت خاصی برخوردار است. در فرهنگ سیاسی ما پیوند ذاتی میان اسلام به عنوان یک برنامه جامع برای تنظیم زندگی انسان و سیاست، به عنوان ابزار لازمی که در خدمت همه جانبهی این برنامه باشد، وجود دارد

یکی از مهمترین سازوکارهای تربیت ملی، تربیت سیاسی است. آنچه در این خصوص حائز اهمیت است، آماده سازی افراد جامعه برای مشارکت فعال و همگانی در زندگی سیاسی و پذیرفتن مسئولیت اجتماعی و آشنا کردن افراد به حقوق فردی و اجتماعی است

در تعریف تربیت سیاسی تا حدودی بین صاحب نظران اختلاف وجود دارد؛ برای نمونه: کازامیاس و ماسیالاس، تربیت سیاسی را فرایندی میدانند که از طریق آن افراد جهتگیری سیاسی خود را نسبت به جامعه کسب میکنند. از نظر آنها، تربیت سیاسی فرایندی است که از طریق آن، ارزشهای سیاسی و اجتماعی از یک نسل به نسل دیگر منتقل می شود

از نظر سول تربیت سیاسی فرایندی است که ناظر بر تغییر نگرشهای سیاسی دانشآموزان و افزایش مهارت های مشارکتی و فعالیتهای اجتماعی و ارزشگذاری آنها نسبت به حقوق سایر شهروندان میباشد

آلموند و وربا تربیت سیاسی را » فرایند القای فرهنگ سیاسی میدانند که افراد توسط آن، احساسات و نگرش های مرتبط با نظام سیاسی و نقش خود در آن را کسب کنند -

با عنایت به تعاریف فوق میتوان استنباط کرد که بقا و پویایی هر جامعه در گرو انتقال باورها، نگرشها، آگاهیها، مهارتها و ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به نسل جوان میباشد. لذا نظامهای حکومتی و سیاسی ممالک مختلف میکوشند تا از طریق طراحی و اجرای برنامههای آموزشی و درسی که محور اصلی آن جامعهپذیری و تربیت سیاسی است، ضمن ایجاد آموزههای سیاسی لازم، موجبات بقا و استمرار حاکمیت سیاسی خود را نیز فراهم نمایند

با توجه به اهمیت موضوع، پژوهشهای دیگری هم در زمینهی عوامل مؤثر بر مشارکت و تربیت سیاسی انجام گرفته است. مرزوقی - 1379 - در رسالهی دکترای خود، با عنوان " تربیت سیاسی در نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران" در ارتباط با مفهوم تربیت سیاسی به این نتیجه میرسد که تر بیت سیاسی، آن بعد از تربیت اجتماعی است که عمدتا به رابطهی متقابل فرد و نظام سیاسی می-پردازد و فراگیران یا نسل نو را برای نوع خاصی از زندگی سیاسی آماده سازد.

میرزایی و جعفری در پژوهشی با عنوان "تأثیر عوامل اجتماعی و جمعیتی بر گرایشهای سیاسی دانشآموزان دبیرستانهای دولتی رودهن" به این نایج رسیدند که میزان گرایشهای سیاسی والدین بر گرایشهای سیاسی دانشآموزان تاثیر زیادی میگذارد. به طوری که اکثر دانشآموزان از گرایشهای سیاسی والدین تبعیت میکنند.

راسل و هاولی - 1981 - در تحقیق خود ارتباط میان رفتار معلم نسبت به دانش آموزان را با شکل گیری نگرش های سیاسی در آن ها مورد بررسی قرار داده و نتیجه می گیرند که شیوه و نوع برخورد و تعامل معلم با دانش آموزان برروی ایجاد و رشد نگرش های سیاسی آنان تاثیر می گذارد. پژوهشگران مذکور تاکید می کنند هنگامی که معلم با دانش آموزان به گونه ای منصفانه برخورد کرده و نسبت به دیدگاه ها و مشکلات آن ها توجه و علاقه مندی نشان می دهد، دانش آموزان نیز به لحاظ سیاسی کمتر دچار بی تفاوتی و بدبینی می گردند.

با توجه به اهمیت موضوع و حق شرکت در انتخابات از سن 18 سالگی این سؤال مطرح میشود که چه عواملی در مشارکت و تربیت سیاسی دانشآموزان دخیل است؟

-3 هدف پژوهش

بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت و تربیت سیاسی دانش آموزان

-4 سؤال پژوهش

چه عواملی بر میزان مشارکت و تربیت سیاسی دانشآموزان دخالت دارند؟

-5 روش پژوهش

این تحقیق جنبهی نظری دارد و روش جمعآوری اطلاعات، کتابخانهای میباشد.

-6 یافته ها

عوامل متعددی بر مشارکت و تربیت سیاسی دانشآموزان تاثیر میگذارند که در این زمینه، بندورا از دو عامل فردی - اعتماد به نفس - و ساختاری - اعتماد به محیط سیاسی - به عنوان عوامل موثر در مشارکت سیاسی نام میبرد و بر آن است که هرگاه اعتماد به دولت و اعتماد به نفس بالا باشد رفتار مشارکت سیاسی نیز افزایش مییابد در غیر این صورت شقوق دیگری از رفتارها بروز مینماید که خارج از رفتار مشارکت جویانه سیاسی میباشد

خانواده، اولین مکانی است که فرد در آن با ارزشهای جامعه خود آشنا میشود و آنها را درونی میسازد.بین خانوادهی سیاسی و مشارکت سیاسی رابطه مثبت معناداری وجود دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید