بخشی از مقاله
چکیده:
تغییر، موضوعی جدایی ناپذیر از حیات انسانی است، نظام آموزشی و برنامه درسی نیز از این قاعده عام خارج نیست. پیگیری این تغییر و مباحث تغییر بدون پرداختن به مساله فرهنگ و تاثیر آن در همه ی امور و من جمله تاثیر در تغییر برنامه درسی، ممکن نیست. در این مقاله به تعاریف فرهنگ، انواع فرهنگ های برنامه درسی و اهداف آنها پرداخته شده است.
در رویکردهای حاکم بر تغییر برنامه درسی نیز بیان شده که رویکرد فرهنگی حائز اهمیت است. زیرا رویکرد فرهنگی با آموزه های دینی اسلام سازگاری بیشتری دارد و بر هدایت گری تاکید دارد و باعث می شود که آدمیان با رغبت به عمل بپردازند . در این مقاله بیان کرده ایم که ارزش های فرهنگی به عنوان پالایشگر اهداف و مقاصد برنامه درسی نقش مهمی در فرآیند برنامه درسی ایفا می کنند.
مقدمه
فرهنگ در واقع یک زندان است، مگر این که کسی بداند برای گشودن آن کلیدی وجود دارد ،گرچه این گفته صحیح است که فرهنگ به طور متعدد و ناشناخته انسان را نا بینا می کند ،اما مهاری که بر انسان میندازد از طریق شیار عادت است و نه چیزی بیشتر . انسانها فرهنگ را برای اینکه با تنفس در فضای آن به خفگی دچار شوند دست و پا نکرده اند ،بلکه آن را به عنوان ابزار هایی تدارک دیده اند که به آنها اجازه حرکت کردن ،نفس کشیدن و رشد کردن را می دهد
در مجموعه زندگی به نقش و تاثیر فرهنگ در جنبه های دیگر حیات واقفیم . فرهنگ به دلیل تاثیری که در امور دارد یک مقوله مجزا از امور دیگر نیست ، اما در عرض آنها نیز قرار ندارد و روح همه ی فعالیت ها را تشکیل می دهد . هر جا که آدمی به کاری مشغول است ،باید ارزش ها و هنجار های آن کار را مراعات کند که همان فرهنگ اوست . در سیاست ،اقتصاد و ... نقش فرهنگ بارز است . فرهنگ اساسا به معنای ساخت معناست افراد فرهنگ را می آموزند ،افراد یک مدرسه یا یک کلاس دارای فرهنگ های متفاوتی هستند که بر گرفته از نژاد ،قومیت ،مذهب، خلاقیت و تصورتشان است ،اینکه این افراد دارای فعالیت مشترک هستند حکایت از وجود فرهنگ می کند .
تمام جنبه های برنامه درسی از معلم و اصول برنامه درسی و... منعکس کننده فرهنگ است. ایجاد تغییر در برنامه درسی با رویکرد های مهندسی فرهنگی - چه ترکیبی و چه تفکیکی - صورت می پذیرد . رویکرد فرهنگی، تغییر برنامه درسی ،فرصت لازم برای - - شدن - - را فراهم می آورد و آدمیان را در شرایطی قرار می دهد تا با رغبت به عمل بپردازند و از عمل خود به هویت دست یابند . این رویکرد با مبانی و آموزه های دینی اسلام نیز سازگاری بیشتری دارد و گویی همان گونه که - - قرآن - - خود را هدایت گر متقین معرفی می کند - سوره بقره ×آیه ٍ - این رویکرد نیز بر هدایت گری تاکید می کند.
تعریف فرهنگ
فرهنگ در زبان فارسی معانی مختلفی دارد که مهم ترین آنها ادب، تربیت، دانش، مجموعه آداب و رسوم، علوم، معارف و هنرهای یک جامعه است. از دیدگاه علمی تعاریف متعدد و متنوعی از فرهنگ ارائه گردیده که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
▪ در فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ عبارت است از دانش، ادب، علم، معرفت، تعلیم و تربیت، آثار علمی و ادبی یک قوم یا ملت.
▪ فرهنگ لغات وبستر، فرهنگ را مجموعه ای از رفتارهای پیچیده انسانی که شامل افکار، گفتار اعمال و آثار هنری است و بر توانایی انسان برای یادگیری و انتقال به نسل دیگر تعریف میکند.
مفهوم فرهنگ:
فرهنگ واژهای است که علمای علم اجتماع و پژوهشگران رشته مردم شناسی آن را به کار میبرند و این واژه از گسترش وسیعی برخوردار است و آن چنان مفید واقع شده که آن را در سایر علوم اجتماعی نیز به کار میبرند. فرهنگ در قالب بحث تخصصی خود در حدود اواسط قرن نوزدهم در نوشتههای علمای مردم شناسی پدیدار شد و کاربرد علمی کلمه فرهنگ در اواخر قرن مذکور توسط تایلر مردمشناس انگلیسی صورت گرفت.
یکی از مبانی اساسی علوم رفتاری با رشته انسانشناسی آغاز میشود و یکی از رشتههای فرعی انسان شناسی، انسان شناسی فرهنگی است که با مطالعه رفتار سازمانی ارتباط نزدیک دارد. انسانشناسی فرهنگی با رفتار مکتسبه انسانها که از فرهنگ آنها تأثیر میگیرد و نیز با فرهنگ متأثر از این رفتار سر و کار دارد. در واقع بدون فهم عمیق ارزشهای فرهنگی جامعه نمی توان رفتار سازمانی را به درستی فهمید.
به صورت خیلی کلی مفهوم فرهنگ عبارت است از، کیفیت زندگی گروهی از افراد بشر که از یک نسل به نسل دیگر انتقال پیدا میکند. به عقیده ادگار شاین فرهنگ را میتوان بهعنوان یک پدیده که در تمام مدت اطراف ما را احاطه کرده است مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. به نظر وی هنگامی که فردی، فرهنگی را به سازمان یا به داخل گروهی از سازمان به ارمغان میآورد میتواند به وضوح ، چگونگی به وجود آمدن، جای گرفتن و توسعه آن را ببیند و سرانجام آن را زیر نفوذ خود درآورده، مدیریت نماید و سپس تغییر دهد - مصطفی کاویانی - فرهنگ سازمانی تیر ماه
فرهنگ چیست ؟
فرهنگ مجموعه ای پیچیده متشکل از دانش ،عقیده ،هنر،اخلاق،قانون،رسم و هر نوع عادت و ویژگی دیگری است که انسان به عنوان عضوی از جامعه کسب می کند. درون این مجموعه پیچیده ،راه های مشترکی جهت امور ،یادگیری ،طبقه بندی ،پاداش دهی ،استفاده از زبان ،تفکر در مورد واقعیت یا فهم متعارف ،بروز و ظهور احساسات ،نحوه استفاده از زمان ،اشتغال به کار وسرگرمی و رویارویی با یکدیگر وجود دارد .
فرهنگ ،بر دیدگاه های معرفت شناسی نظیر اینکه آیا افراد دانش را امری دارای مرجعیت و اقتدار ،غیر قابل تغییر و مقدس می شمارند و یا آن را امری سیال ،شخصی و قابل پرسش به حساب می آورند ،تاثیر می گذارد.
فرهنگ عبارت است از :معنایی که خلق می کنند و متقابلا مردم را خلق می کند . انسان موجودی است که معنا می سازد . او از طریق تجربه ،تفسیر و تاویل ،تفکر و تصوراتش معنا را می سازد و بدون آن نمی تواند در جهان زندگی کند .
اهمیت ساخت معنا در زندگی انسان در قلمرو مفهومی پر از ازدحام تبلور می یابد که در بردارنده مفاهیمی نظیر اندیشه ها ،معانی ، اطلاعات ،تدبیر، فهم هوش،حساسیت،یادگیری،رویاها،دیدگاهها،دانش ،عقیده،اسطوره،سنت و ..... است. به رغم اینکه افراد فهم مشابه و یکسانی از امور ندارند ،ولی وجود یک فرهنگ از سیستم های مشترک معنایی حکایت دارد که در عقاید و تجلیات بیرونی آشکار می شود
اصطلاح برنامه درسی :
اصطلاح - - برنامه درسی - - به صورت گسترده در متون تخصصی مربوط به کار برده می شود و ناظر به تجربه های آموزشی دانش آموزان است . برنامه درسی شامل :فلسفه تعلیم و تربیت ،ارزشها،هدفها،ساختار سازمانی ،مواد آموزشی ،راهبرد های ×تدریس ،تجربه های دانش آموزان ،سنجش و برون داده های یادگیری می شود
به طور کلی برنامه درسی به آن حوزه علمی اشاره می کند که مشتمل بر قلمروهای زیر است : برنامه درسی - عوامل تعیین کننده و موثر بر برنامه درسی می باشد و شامل مبانی فلسفی ،اجتماعی،فرهنگی و روانشناختی می باشد - ٍ-مهندسی برنامه درسی - طراحی ،ساخت و تدوین برنامه درسی - َ-اجرای برنامه درسی ُ-تغییر برنامه درسی ِ-ارزشیابی برنامه درسی - الف - ارزشیابی قبل از برنامه ریزی یا نیاز سنجی ب - ارزشیابی تکوینی یا ارزشیابی در زمان طراحی ،تدوین و ساخت برنامه درسی ج - ارزشیابی پایانی د - ارزشیابی پی گیر - ّ-تاریخ برنامه درسی ْ- تحقیق دربرنامه درسی
دیدگاه های مختلف در مورد برنامه درسی :
-رشد فرآیند های شناختی :این دیدگاه به بهبود عملکرد های ذهنی می پردازد و به جای محتوا و موضوعات درسی،بر فرآیند تعلیم و تربیت تاکید می کند و هسته مرکزی برنامه درسی را تشدید فرآیند های عقلانی و توسعه مهارتهای شناختی می داند که موجب می شود دانش آموزان به یادگیری مستقل بپردازند .
- برنامه درسی به عنوان فنآوری :این دیدگاه نیز به جای چه چیز ،بر چگونگی فرآیند تعلیم و تربیت تاکید می کند و عملکرد برنامه درسی را یافتن ابزار های کارآمد برای تحقق اهداف از پیش تعیین شده می داند .
- خود شکوفایی یا برنامه درسی به عنوان تجربه کمال بخش :این دیدگاه بسیار ارزش بنیاد است و بر اهداف شخصی و انسجام فردی صحه می گذارد . هدف عملکرد برنامه درسی ،فراهم آوردن تجربیات کمال بخش برای تک تک دانش آموزان ×است و به این دلیل ،کودک محور ،رشد محور و استقلال محور است .
- بازسازی اجتماعی -تطابق اجتماعی :به تاثیر تعلیم و تربیت و محتوای برنامه درسی بر اجتماع بزرگ تر نظر دارد . در این نظر ارزش های اجتماعی - اغلب - و موقعیت های سیاسی به وضوح ،مشخص شده است و بر نقش مدارس به عنوان پل ارتباطی بین آنچه هست و آنچه باید باشد و بین واقعیت و آرمان تاکید می کند .
- عقل گرایی آکادمیک :این دیدگاه به دنبال آن است که جوانان از طریق دسترسی به آثار بزرگی که انسان خلق کرده است ،به ابزار های شرکت در سنتهای فرهنگ غربی تجهیز شوند . برنامه درسی باید بر رشته های علمی کلاسیک تاکید نماید ،چرا که این رشته ها دربردارنده مفاهیم و معیارهایی است که به کمک آن تفکرات دانش آموز ،دقت،کلیت و قوت می یابد و بهترین نماد فعالیت های فکری است
درک برنامه درسی به عنوان یک فرهنگ :
هنگامی که در مورد فرهنگ یک مدرسه یا یک کلاس درس می اندیشیم ،ماهیتی ایستا را تداعی نمی کنیم ،بلکه جمعی از افراد را تصور می کنیم که دارای فرهنگ های خانوادگی ،فهم و ارزش های متفاوتی هستند که برآمده از نژاد ،قومیت،جنسیت،طبقه اجتماعی ،مذهب خلاقیت و تصورتشان است . اینکه این افراد در فعالیت های مشترک مدرسه و کلاس درس شرکت می کنند و درک تقریبا مشابهی از کارهایشان دارند و ارزش های خاصی را در مورد دانش یادگیری و رفتار تایید و تصدیق می کنند ،حکایت از وجود فرهنگ -البته نه چندان یکپارچه- می کند .
از طریق پاسخ گویی به سوالات کلیدی در می یابیم که تمام جنبه های برنامه درسی ،منعکس کننده فرهنگ است . برای مثال مردم در چه فعالیت هایی شرکت می کنند ؟ چگونه گروه های اجتماعی سازمان می یابند ؟ روابط معلم و دانش آموز چگونه است ؟در گذشته و حال تاثیر محیط پیرامون و اقشار خارج از مدرسه بر مدرسه،چه بوده است؟