بخشی از مقاله
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر بر ارتقاء رفتار شهروندی سازمانی انجام گرفته است. از لحاظ نوع پژوهش کیفی و به روش کتابخانه ای صورت گرفته است. برای جمع آوری مطالب، محقق کتاب، مقالات، پایان نامه ها و مجلات در رابطه با مسئله تحقیق را مطالعه می کند، سپس در قالب فیش، کارت، جدول به گردآوری آن ها می پردازد. روش تجزیه و تحلیل، کیفی- تفسیری است.
یافته های این پژوهش نشان داده شده که عوامل؛ سرمایه اجتماعی، هویت سازمانی، تعهد سازمانی، اخلاق اسلامی، سلامت سازمانی، کیفیت خدمات سازمانی، هوش هیجانی، حمایت سازمانی، رهبری تحول آفرین، ویژگی شخصیتی کارکنان، فرهنگ سازمانی، رضایت شغلی، پایداری روانی بالا، ساختار سازمانی، عدالت سازمانی، سیاست مثبت سازمانی، رفتار شهروندی سازمانی را ارتقاء می دهند و عواملی مانند، فرسودگی شغلی، سیاست منفی سازمانی، جو سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی تاثیر منفی دارند. بنابرین با توجه به اینکه، رفتار شهروندی سازمانی نتایج مثبت زیادی برای فرد، سازمان، جامعه به همراه دارد، سازمان ها باید با مد نظر قرار دادن این عوامل، رفتار شهروندی سازمانی را ارتقاء دهند.
-1مقدمه
بحثی که در دو دهه اخیر مطرح شده است و علاوه بر رفتارشناسان، توجه روانشناسان و جامعه شناسان را نیز به خود جلب نموده است و یکی از ابعاد مهم جامعه شناختی در سازمان ها را تشکیل می دهد، موضوع رفتار شهروندی سازمانی - 1 - OCBمی باشد، که اولین بار توس باتمان و ارگان2 در اوایل دهه 1980 میلادی به دنیای علم ارائه گردید. این مفهوم رفتاری منحصربه فرد، اختیاری و فرا وظیفه ای است که موجب تقویت روحیه کار تیمی، انسجام وهمبستگی در سازمان، افزایش ثبات عملکرد سازمانی، افزایش انطباق سازمان با تغییرات محیطی، آزادکردن منابع برای تولید بیشتر، جلوگیری از تخصیص منابع کمیاب به فعالیت های حفظ و نگهداری، توانایی جذب بهترین افراداز طریق محی کاری جذاب، توانایی سازمان در انطباق با تغییرات محیطی، بهره وری مدیریتی سازمانی، درنهایت ارتقاء عملکرد کارکنان، اثربخشی سازمان و پیشرفت جامعه می شود
اما متأسفانه با توجه به پیچیده شدن جوامع امروزی، گسترش روزافزون سازمان ها از نظر شاخص های مالی وعدم توجه به مؤلفه های انسانی و رفتارشهروندی سازمانی و فراهم نکردن فضای مناسب برای نیروی انسانی، رفتارهایی ضدشهروندی همچون کم کاری، پرخاشگری، ، لجبازی، ارعاب، کینه توزی، سرقت از منابع سازمان، پرخاشگری نسبت به همکاران و مدیران - جاکولونی و گرینبرگ، 4 - 1997، به رسمیت نشناختن اختیار و اقتدار مدیران، تحمیل هزینه های شخصی و غیر مرتب با کار، زیر پا گذاشتن مقررات سازمان درسازمان بوجود آمده، که باعث کاهش درآمد ،اخراج کارکنان، از دست دادن مشتریان، ورشکستگی سازمان ها، خدشه دارشدن اعتماد عمومی میگردد
درنتیجه عدم کارایی وتحلیل رفتگی شغلی وعدم اثربخشی سازمانی را به دنبال دارد وآسیب ها وعوارض زیادی برای فرد، سازمان و جامعه به همراه دارد، به طوری که جامعه را به نابودی می کشاند. به همین خاطر در سازمان های امروزی حداکثر کردن عملکرد منابع انسانی درون سازمان و ارتباط صحیح آن ها با محی ، اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده و در اولویت بسیاری از سازمان ها قابلیت رویت است.
این امر با تقویت رفتار شهروندی سازمانی فراهم می شود، زیرا تقویت رفتار شهروند سازمانی باعث پیامد های از قبیل جو مثبت سازمانی، شیوع اقدامات نوع دوستانه در سازمان، احساس رضایت وخشنودی شخصی، حمایت از انواع منابع سازمانی - انسانی، مادی، مالی - ، انجام دادن نقش به طور قابل اعتماد، پیدایش فعالیت های نوآورانه و خودجوش، به حداقل رساندن تعارضات سازمانی، توانمندسازی کارکنان جهت اعتلای اهداف سازمانی، کمک به استفاده اثربخش از منابع کمیاب، بهبود خدمت به مشتریان، کاهش کنترل بر اجرا و انجام وظایف روزمره، جذب و حفظ کارکنانی با کیفیت بالا، افزایش توانایی سازمان در تطبیق با تغییرات محیطی، کاهش فشار کاری و در نهایت بهبود عملکرد فردی و اثر بخشی و کارایی سازمانی و پیشرفت جامعه می گردد
پس رفتار های شهروندی به عنوان ضروریت اجتناب ناپذیر برای عملکرد موثر سازمانی مطرح اند، و باید این رفتارها را توسعه داد. لذا پژوهش حاضر به دنبال شناسایی عوامل موثر بر ارتقاء رفتارشهروندی سازمانی با استفاده از روش کیفی - کتابخانه ای می باشد.
-1 هدف پژوهش:
شناسایی عوامل موثر بر ارتقاء رفتار شهروندی سازمانی
-2 سوال پژوهش:
عوامل موثر بر ارتقاء رفتار شهروندی سازمانی کدامند؟
-2 مبانی نظری پژوهش
-1-2تاریخچه رفتارشهروندی سازمانی
باتمان وارگان برای اولین بار در سال 1983، واژه رفتار شهروندی سازمانی را در دو قالب مفهوم سازی کردند. اول، کمک های مثبت، مانند وقت شناسی و انجام دادن امور فراتر از وظایف رسمی سازمان، دوم، دوری جستن از وارد نمودن زیان و خسارت و ایجاد مزاحمت برای همکاران یا سازمان، همچنین اجتناب از شکوه و شکایت یا سرزنش دیگران به خاطر امور کم اهمیت می باشد. پژوهشگران دیگر در مورد رفتار شهروندی سازمانی، ریشه ها و سیر تکاملی آن، مطالعاتی را انجام داده اند و به نتایج مشابهی دست یافته اند.
در این میان ویگودا - 2000 - ریشه های شکل گیری رفتار شهروندی سازمانی را در پژوهش های کاتز و کاهن10می داند، که بیان کردند یک رفتار مهم و مورد انتظار از کارکنان برای ایفای نقش موثرشان در سالیان این است که فعالیت های خودجوش و نوآورانه را در ماورای نیازمندی های از پیش تعریف شده نقش متقبل شوند
-2-2تعریف رفتار شهروندی سازمانی
مفهوم رفتار شهروندی در دهه 1980 سازمانی برای اولین بار در ادبیات پژوهش سازمانی مشاهده شد. در خصوص رفتار شهروندی سازمانی تعاریف زیادی وجود دارد. این تعاریف اغلب از تعریف ارگان - 1983 - نشأت می گیرند. ارگان - 1988 - رفتار شهروندی سازمانی را رفتاری فردی و داوطلبانه می داند که مستقیماً به وسیله سیستمهای رسمی پاداش در سازمان طراحی نشده است، اما با این وجود باعث ارتقای اثربخشی و کارایی عملکرد سازمان می شود.
بر اساس تمام دیدگاه ها و رویکرد ها در مورد تعریف رفتار شهروندی سازمانی می توان اذعان داشت که رفتار شهروندی سازمانی، رفتاری خودجوش، آگاهانه و داوطلبانه است که فرد به خاطر انجام آن به طور رسمی مورد تشویق قرار نمی گیرد. زیرا این گونه رفتار ها در شرح شغل سازمانی پیش بینی نشده اند اما با این وجود، انجام این رفتار ها به صورت مداوم و مستمر از یک سوء موجب ارتقاء اثربخشی و موفقیت سازمانی و از سوی دیگر باعث افزایش رضایت مندی کارکنان خواهد بود.
-3-2ویژگی های رفتار شهروندی سازمانی
-1 نوعی تمایل درونی باعث انجام این رفتار ها شده و به واقع خودجوش و آگاهانه هستند.
-2 این نو وظایف در شرح شغل افرا پیش بینی نشده، به همین دلیل است که از این طریق سیستم پاداش دهی رسمی سازمانی، مورد تقدیر قرار نمی گیرند .
-3 انجام و بروز این دسته از رفتار ها از سوی کارکنان سازمان، منجر به ایجاد نوعی جو مثبت سازمانی و همچنین شیوع اقدامات نو دوستانه در سازمان است .
-4 در بلند مدت تکرار این رفتارها منجر به افزایش کارایی واثربخشی سازمان خواهد شد .