بخشی از مقاله
چکیده
خانواده تنها نظام اجتماعی است که در همه جوامع، از مذهبی و غیر مذهبی پذیرفته شده و توسعه یافته است؛ و در جوامع مختلف دارای نقش، پایگاه و منزلت های گوناگون است. این مقاله با روش مروری -کتاب خانه ای تهیه شده که هدف آن بررسی عوامل موثر بر تحکیم بنیان خانواده است. در این مقاله ابتدا به بررسی جایگاه خانواده و اهمیت آن و در ادامه به عوامل تحکیم بنیان خانواده پرداخته می شود.
وظایف و کارکرد خانواده عبارت است از: ارضاء و اقناع سائقه جنسی به صورت مشروع و براساس ضوابط مورد تأیید - تولید نسل و ابقای آن از طریق تولید مثل- پرورش نسل و مراقبت از آن به خاطر حفظش از خطرات گوناگون. از عوامل موثر بر تحکیم بنیان خانواده می توان به - اصلاح فرایند همسر گزینی، آموزش همسران، اصلاح نگرش ها، تنظیم امور جنسی، فرزند آوری، حمایت اجتماعی، نظارت اجتماعی و تقویت دینداری اشاره کرد.
-1 مقدمه
گروهی از محققان علوم اجتماعی، خانواده را به »گروهی از افراد که روابط آنان با یکدیگر بر اساس هم خونی شکل میگیرد و نسبت به هم خویشاوند محسوب میشوند« تعریف کرده اند. گروهی دیگر از جامعه شناسان برای تعمیم خانواده، به گونهای که افزون بر روابط هم خونی، مواردی هم چون فرزند پذیری و پذیرشهای اجتماعی و قراردادی را نیز در برگیرد، خانواده را این گونه تعریف کرده اند:
»گروهی است متشکل از افرادی که از طریق پیوند زناشویی، هم خونی یا پذیرش، با یکدیگر به عنوان شوهر، زن، مادر، پدر، برادر، خواهر و فرزند در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی زندگی میکنند» . «خانواده متشکل از افرادی است که از طریق پیوند زناشویی، هم خونی یا پذیرش فرزند با یکدیگر به عنوان زن، مادر، پدر، شوهر، برادر، خواهر و فرزند در ارتباط متقابل هستند؛ فرهنگ مشترک پدید می آورند و در واحد خاص زندگی می کنند«
خانواده همچون گروهی از افراد است که روابط آنان با یکدیگر بر اساس هم خونی شکل می گیرد و نسبت به یکدیگر خویشاوند محسوب می شوند.« - همان - متخصص دیگری معتقد است که: »خانواده گروهی از افراد است که از طریق خون، ازدواج یا فرزندخواندگی به هم پیوند خورده اند و کارکرد اجتماعی اصلی آن ها تولید مثل است.
قدر مشترک این گونه تعاریف را میتوان در سه محور زیر خلاصه کرد:
- خانواده بر مبنای ازدواج بین دو جنس مخالف شکل میگیرد.
- روابط نسبی - قرار دادی یا واقعی - یا سببی بین اعضای آن وجود دارد.
- افزون بر کارکردهای زیستی - تولید مثل - ، کارکردهای آموزشی، تربیتی و اقتصادی نیز برای آن متصور است.
با این حال، نگاهی گذرا به سیر تطورات خانواده، نشان می دهد که این نهاد کهن، در عمر طولانی خود به ویژه در دوران معاصر دست خوش چنان تغییراتی شده است که مشکل بتوان تعریفی جامع از آن ارائه داد. از این دیدگاه، تصور قالبی ما از خانواده، که از یک شوهر، همسر و فرزندانشان ترکیب میشود، با توجه به ساختار خانواده در سراسر تاریخ بشر، تصور چندان درستی نیست.
-2 نقش و اهمیت خانواده
خانواده تنها نظام اجتماعی است که در همه جوامع، از مذهبی و غیر مذهبی پذیرفته شده و توسعه یافته است؛ و در جوامع مختلف دارای نقش، پایگاه و منزلت های گوناگون است. با این که هسته ای کوچک از اجتماع است در حیات اجتماعی مردم نقش و تأثیری فوق العاده دارد.
خانواده هسته اول همه سازمان ها و نهادهای اجتماعی است. همه نقش های مربوط به - 1 ایجاد تمدن -2 انتقال مواریث -3 رشد و شکوفایی انسانیت به آن مربوط می شود. همه سنت ها، عقاید و آداب، ویژگی های فردی و اجتماعی از طریق خانواده به نسل جدید منتقل می گردد.
جامعه متشکل از خانواده هاست، مختصات آن از طریق روابط خانوادگی قابل توصیف است. اثر وجودی مفید و یا زیان بخش آن به جامعه هم می رسد . ساخت و مشی آن در سکون یا اضطراب جامعه مؤثر است، انگیزه اعضایش در انگیزه های اجتماع تأثیر می گذارد. چگونگی مشی و سبک زندگی آن در اخلاق جامعه و در صحت یا بیماری آن نقشی مؤثر دارد.
از نظر ما تشکیل خانواده خدمتی است به زن و مردی که برای حیات مشترک پیوندی برقرار کرده اند، و خدمتی است به اجتماع از نظر دور داشتن آن از عوامل فساد و لغزش و ایجاد احساس مسئولیت ، و به کودک که نیاز به مربی و معلمی صالح دارد، و به مکتب و مذهب که تعالیم آن از این طریق حیات و تداوم پیدا می کنند.
-3 سازمان و اعضای آن
خانواده نخست از زن و مردی که در سایه ازدواج مشروع با هم پیوند برقرار کرده اند تشکیل می شود. سازمان آن در وضع محدود که جلوه آن را در جوامع صنعتی می بینیم شامل همسران و فرزندان است که با مشارکت هم به سوی مقصد و منافعی به پیش می روند.
در شرایط گسترده خانواده شامل همسران و فرزندان و خویشان و بستگان از عمو و عمه، دایی و خاله، نوه ها و نبیره هاست، حتی در برخی از مناطق جهان چون تونس، در مواردی به خانواده هایی بر می خوریم که علاوه بر همسران و فرزندان و خویشاوندان شامل همسایه ها هم می شوند که همه در مجموعه ای از بناها و یا چادرها به صورت مشترک زندگی می کنند. و البته این امر شگفت انگیز نیست از آن بابت که قبایل از دیدی خانواده ها هستند و برخی از آنها چنان درون گروهی می اندیشند که حتی ازدواج بین اعضای قبیله را حرام می شمارند.
گستردگی خانواده در جوامع مختلف جهان فرق می کند، در برخی از جوامع خانواده تک نفری است - آمریکا - و در نزد برخی از قبایل و جوامع اولیه عده آن تا صد نفر هم دیده می شود که هر کدام به تناسب امکانات مسئولیتی را بر عهده دارند ولی از نظر کلی تحت تکفل رئیس خانواده اند.
در همه جوامع عناصر سازنده خانواده، یعنی زن و مرد براساس قراردادی شرعی یا عرفی کنار هم می آیند این ترکیب با ولادت فرزندان غنی تر و قوی تر و تدریجاً پیچیده تر می شود. نوع و نحوه کشش ها به گونه ای است که حیات خانوادگی را تداوم می بخشد و سبب انس و الفت و اغلب ارتباط بین اعضاء می شود.
-4 وظایف و کارکرد خانواد
خانواده عهده دار وظایف مهم و فوق العاده ای است که اهم آنها عبارت اند از:
-1 ارضاء و اقناع سائقه جنسی به صورت مشروع و براساس ضوابط مورد تأیید.
-2 تولید نسل و ابقای آن از طریق تولید مثل.
-3 پرورش نسل و مراقبت از آن به خاطر حفظش از خطرات گوناگون.
-4 صمیمیت و نزدیکی شدید با اعضا و همرنگی و همدلی و تعاون و تعاضد.
-5 تکمیل و تکامل و ایجاد زمینه امن و آسایش در یکدیگر به گونه ای که امکان عبادت خدا و موجبات رشد از هر حیث فراهم گردد.
اصولاً ازدواج این وظیفه را عهده دار است، بین دو تن که هیچگونه رابطه ای با هم ندارند انس و الفتی ایجاد کند که یار و غمخوار هم و محرم راز یکدیگر گردند. در قبال رنج ها و مزاحمت ها از یکدیگر حمایت نمایند، حیات خودشان را براساس ضوابط استواری نظام دهند و به کمک همدیگر موجبات رشد خود و اجتماع را فراهم آورند.
-5 اهمیّت تحکیم خانواده
خانواده بنیادیترین نهاد در جامعه انسانی است که وظیفه تربیت و سازندگی افراد و انسانها را بر عهده دارد و اگر افراد نتوانند خانواده را تحکیم بخشند و افرادی باایمان در آن پرورش دهند، نمیتوانند جامعهای ایدهآل برای نسل آینده بسازند و از فرهنگ ایمانی خود جا مانده و به اهداف متعالی خود نمیرسند. مقصود از تحکیم خانواده، فراگیری اصل اعتدال میان همگان، حاکمیّت اخلاق و حفظ حقوق همه اعضاست. اگر هدف از برقراری زوجیّت و تشکیل خانواده، به تعبیر قرآن، »سکونت و آرامش اعضا« است، لازم است که همه رفتارها و تعاملها در راستایتحقّق این هدف باشد.
ازدواج پدیدهایخاصّ و منحصر به انسان نیست، لیکن در او زمینهساز انسانیّت، و پیشدرآمدی برای رسیدن به مقاصد عالی است. تاکنون کسی نتوانسته است در روابط زن و مرد چیزی بهتر از ازدواج ابداع کند؛ ازدواجی که میان انگیزه جنسی و عشق و سعادت فرزندان حاصل از آن پیوند برقرار میکند. ادامه زندگی بدون عشق محال نیست،امّا دشوار است. پیامبر - ص - فرموده است: »هیچ چیز در نزد خدا محبوبتر از خانهای نیست که در اسلام با ازدواج آباد شود
یکی از این نشانههای الهی آن است که هر فردی از بشر در برابر خود از نوع خود جفتی مییابد تا مسأله توالد و تناسل صورت گیرد و آنها به گونهای آفریده شدهاند که محتاج یکدیگرند و هر یک با دیگری به کمال خود میرسد و این همان میل جنسی است که خداوند آن را در وجود دو نفر به امانت نهاده است