بخشی از مقاله

چکیده

امروزه در جهانی زندگی می کنیم که رسانه ها، اطلاعات و اخبار جدید هر لحظه بر زندگی ما تأثیر می گذارند. در چنین فضایی، سواد رسانه ای به ما کمک می کند تا چگونگی استفاده از رسانه ها و منابع اطلاعاتی آن ها را بیاموزیم. هدف از نگارش این مقاله بررسی " قلمرو سواد رسانه ای، اصول،مفاهیم و مراحل کسب آن " می باشد که بدین منظور از روش مطالعه کتابخانه ای، بررسی مقالات و استفاده از اینترنت جهت بررسی موضوع استفاده شد..نتایج این مقاله نشان داد که سواد رسانه ای با هدف ارتقای آگاهی در خصوص چگونگی نفوذ رسانه ها از طریق تفکرات تجاری و چگونگی تأثیرگذاری این تفکرات بر محتوا، فناوری و شخص، عمل می کند.

از آنجا که بدون سواد رسانه ای نمی توان گزینش های صحیح از پیام های رسانه ای داشت، نهادهای آموزشی، مدنی و رسانه ای در ایران، باید به این امر کمک کنند. نهادهای آموزشی مثل مدارس، دانشکده ها، دانشگاه ها و آموزشگاه های مختلف می توانند مفهوم سواد رسانه ای را درکتب درسی ارائه کنند. نهادهای صنفی و مدنی که هر یک جمع تخصصی را نمایندگی می کنند نیز می توانند افراد تحت پوشش خود را تحت آموزش مستمر در زمینه سواد رسانه ای قرار دهند و بالاخره نهادهای رسانه ای و انتشاراتی هم می توانند مفاهیم ساده شده ای در این بحث در دستورکار خود قرار دهند.

مقدمه

امروزه در دنیایی زندگی می کنیم که خواه نا خواه در شرایط اشباع رسانه ای قرار دارد. فضای پیرامون ما سرشار از اطلاعات است. به عنوان مثال وقتی تلفن همراه یک نفر به صدا در می آید، این اطلاعات موجود در فضاست که پل ارتباط او با تماس گیرنده شده است، یا زمانی که یک مودم می تواند فرد را به جهان بی انتهای اینترنت بکشاند، نشانه ای دیگر از همین حاکمیت اشباع رسانه ای بر جهان است.

یا حالا که میلیون ها روزنامه، مجله، کتاب، خبرگزاری ها، ایستگاه های رادیویی و کانال های تلوزیونی بر زمین و زمان می بارد، همه نیاز دارند به اینکه بر فراز چنین فضایی چتر بر سر بگیرند و یک رژیم مصرف اتخاذ کنند. همه نیاز دارند به اینکه در انتخاب هایشان بیشتر دقت کنند، درست مانند آنچه مردم در مورد تغذیه خودشان عمل می کنند. چون مردم اکنون باسوادتر شده اند، مراقب هستند که در غذایی که مصرف می کنند چقدر کلسترول، ویتامین و یا مواد دیگر باید باشد . در فضای رسانه ای هم باید دانست چه مقدار باید در معرض رسانه های مختلف اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری بود و چه چیزهایی را از آن ها برداشت کرد.

در عصر جدید و با ویژگی ظهور وسایل ارتباط نوین، به مراتب بیش از گذشته، ما و فرزندانمان تحت بمباران رسانه ای هستیم. به نظر می رسد بهترین راه ممکن برای بقا در این شبکه اطلاعاتی که در سراسر محیط فرهنگی ما ریشه دوانده، اجتناب از انفعال، بهره مندی از تفکری منتقدانه و افزایش مهارت ها و توانایی ها در برخورد با این امواج فراگیر باشد و این امر تنها از طریق تکامل سواد رسانه ای امکان پذیر است

در دنیای ارتباطی و شدیدا رقابتی امروز، سواد رسانه ای یکی از نیازهای اصلی هر انسان و جامعه ای می باشد. سواد رسانه ای دید افراد را به چگونگی انتشار اطلاعات توسط رسانه ها گسترده تر کرده و باعث می شود افراد درک بهتری از تولیدات رسانه ای داشته باشند. یک فرد باید بداند که در اقیانوس آرام و بسیار گسترده اطلاعات به عنوان مثال اینترنت دنبال چه موضوعی می گردد و چگونه می تواند آن را به دست آورد. امروز حجم اطلاعات انقدر سرسام آور است که حتی پی بردن به صحت و سقم یک موضوع به راحتی امکان پذیر نیست.

اصطلاح سواد رسانه ای را برای اولین بار در جهان، »مارشال مک لوهان« در سال 1965 میلادی به کار برد، اما ریشه های تجربی آموزش سواد رسانه ای به معنای " آموزش تفکر و پرسش انتقادی" را می توان در قرن پنجم قبل از میلاد مسیح جستجو کرد.

چنانکه هابز و جانسن معتقدند »سواد رسانه ای در فرهنگ ها و محیط های آموزشی متفاوت، اشکال مختلف را به خود گرفته است و حتی می توان آن را در بسط علم "معانی بیان" که طی قرن پنجم قبل از میلاد برای تدریس هنر سیاست از طریق تقویت سخن پردازی و تفکر انتقادی ارائه شد، جستجو کنیم. همچنین می توان از ریشه های آن را در ظهور فیلم به عنوان ابزار آموزش و یادگیری به ویژه در توسعه زبان و تحلیل انتقادی و مهارت های سواد آموزی ببینیم. این دو حتی معتقدند» ریشه های آموزش سواد رسانه ای را می توان در یونان باستان، آنجا که »سوالات انتقادی« مورد توجه و ارزشگذاری مربیان بود جستجو کرد -

سواد رسانه ای لزوماً این نیست که مخاطب بداند با رسانه ها چگونه برخورد کند، بلکه او باید بتواند اهداف و تأثیرات رسانه ها و چگونگی دستکاری افکار توسط آن ها را کسب کند. به عبارت دیگر سواد رسانه ای نوعی مهارت شناختی به مخاطبان می دهد.

بنابراین می توان گفت که هدف سواد رسانه ای در نخستین گام های خود تنظیم یک رابطه منطقی و مبتنی بر هزینه- فایده با رسانه ها است. به این معنا که در برابر رسانه ها چه چیزهایی را از دست می دهیم و چه چیزهایی را به دست می آوریم و باز به عبارت بهتر، در مقابل زمان و هزینه ای که صرف می کنیم چه منافعی در نهایت به دست می آوریم . سواد رسانه ای به ما مزیت هایی می بخشد تا بتوانیم فرد موثری در جامعه رسانه ای خود باشیم. از این رو باید بتوانیم تفاوت بین اشکال مختلف رسانه را شناسایی کنیم و با آگاهی و شناخت کافی، از انواع رسانه ها بهره مند شویم و استفاده کنندگانی متفکر در برخورد با رسانه ها باشیم.

بیان مساله

امروزه در جهانی زندگی می کنیم که رسانه ها و اطلاعات و اخبار جدید هر لحظه بر زندگی ماتأثیر می گذارند. در چنین فضایی، سواد رسانه ای به ما کمک می کند تا چگونگی استفاده از رسانه ها و منابع اطلاعاتی آن هارا بیاموزیم. این که از بین اطلاعات ارائه شده از رسانه ها چه چیزهایی را انتخاب کنیم و چه چیزهایی را کنار بگذاریم، به دانش رسانه ای بر می گردد و آن فرآیند مستلزم دستیابی به سطح معقولی از مهارت ها ودانش است؛ که بر پایه آن بتوان رابطه ی فعال تری را در خصوص رسانه ها در پیش گرفت و از حالت انفعالی یک سویه نسبت به آن خارج شد.

اصطلاح سواد رسانه ای برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد. به طور سنتی، سواد رسانه ای به توانایی تحلیل و ارزیابی آثار مربوطه و به طور گسترده تر به ایجاد ارتباط مؤثر از طریق نگارش خوب اطلاق می شود. طی نیم قرن گذشته، سواد رسانه ای شامل توانایی تحلیل شایسته و به کارگیری ماهرانه روزنامه نگاری چاپی، محصولات سینمایی، برنامه های رادیویی و تلوزیونی و حتی اطلاعات و مبادلات رایانه ای - از جمله تعاملات زمان واقعی از طریق شبکه جهانی اینترنت - شده است.

سواد رسانه ای، توانایی وارسی و تحلیل از میان پیام هایی است که روزانه به ما اطلاع می دهند، سرگرم می کنند و می فروشند. یک نوع توانایی است که موجب می شود مهارت های تفکر انتقادی، همه رسانه ها را در بر گیرد. همچنین سواد رسانه ای درباره پرسیدن سوال هایی مربوط به آنچه که وجود دارد و توجه به آنچه که نیست، می باشد. به عبارتی نوعی غریزه است؛ اینکه بپرسیم چه دروغی پشت تولید رسانه ها نهفته است - انگیزه، پول، ارزش ها و مالکیت - و آگاه شویم چطور این عوامل تأثیر گذارند، از نظر بعضی کارشناسان، سواد رسانه ای به معنای فراگیری چگونگی تولید پیام ها با استفاده از رسانه های چاپی، سمعی، بصری و... است

سواد رسانه ای مجموعه ای از نگرش ها، چشم انداز ها است که مورد استفاده فعال و پویای ما در برابر رسانه ها قرار می گیرد تا بتوانیم معانی پیام های رسانه ای را تفسیر کنیم. نگرش های ما بر اساس ساختارهای دانشی مان ساخته می شود، ولی برای ایجاد این ساختارها، نیازمند ابزار و مواد خام هستیم. این ابزارها مهارت های ما و مواد خام اطلاعاتی هستند که از رسانه ها و دنیای واقعی اطراف به دست می آوریم. استفاده فعال از این مهارت ها به این معنی است که ما از پیام ها آگاه هستیم و می توانیم آگاهانه با آن ها تعامل کنیم.

سیلوربلات و الیسری3 سواد رسانه ای را در "فرهنگ لغت سواد رسانه ای خود " چنین تعریف می کنند» یک مهارت انتقادی که این توانایی را به مخاطبین ارائه می دهد که اطلاعاتی را که از طریق کانال های ارتباط جمعی به دست می آورند، رمز گشایی کنند و همچنین این اختیار را به آن ها می دهد که درباره محتوای رسانه قضاوت های مستقلانه ای داشته باشند.

سواد رسانه ای را همچنین می توان به عنوان توانایی ایجاد مفهومی شخصی از نشانه های بصری و کلامی دانست که روزمره از تلوزیون، تبلیغات، فیلم و رسانه های دیجیتال دریافت می کنیم، به گفته آدامز و هام4 سواد رسانه ای فقط این نیست که از دانش آموز خواسته شود تا اطلاعات را صرفا رمز گشایی کند. آن ها باید متفکران منتقدی باشند که قادر به درک و تولید در فرهنگ رسانه ای احاطه کننده خود هستند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید