بخشی از مقاله
چکیده
در این پژوهش با بکار گیری روش فراتحلیل وبا استفاده از نرم افزار - CMA - برای تجزیه وتحلیل دادهها پس از بررسی تعداد زیادی از پایان نامه ها ،مقالات و پژوهش های انجام شده در ارتباط با خودکار آمدی در ایران عداد21 مطالعه انتخاب شد. شاخص مجموع مقادیر t نبرای مطالعات عدد معنادار 31/47 را درر سطح معناداری کمتر از 0/05 نشان داد؛ بدین معنا که از ترکیب نتایج پژوهشهای مستقل در حوزه خودکارآمدی به طور کلی نتیجه معنادار اخذ شده است. همچنین ترکیب احتمالات مطالعات در حوزه خودکارآمدی با استفاده از شاخص t واینر نیز به نتایج معنادار ختم شد.
-1 مقدمه
خودکارآمدی عبارتست از قضاوت افراد درباره نوانایی خود برای انجام موفقیت آمیز یک تکلیف است - زیمرمن و شانک، . - 2008 محققان معتقدند که رفتار افراد تحت انتظارات خودکارآمدی آنان تغییر مییابد و خودکارآمدی بر عملکرد افراد تاثیر مثبت دارد - بندورا، . - 2001 به اعتقاد بندورا - 1997 - یادگیرندگان دارای خودکار آمدی بالا توانایی استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری را دارا هستند.
احساس خودکارآمدی احساس شخصی و درونی بوده و از تسلط و مهارت ناشی میشود. یادگیرندگان با احساس خودکارآمدی بالا به دنبال کسب شایستگی و تسلط بوده در یادگی مطالب درسی از راهبردهای بسط و سازماندهی به گونهی پیچیده بهره برده و شاید به همین خاطر است که از یادگیری مطالب چالش انگیز در مقایسه با مطالب سادهتر، بیشتر لدت میبرند
یادگیرندگانی که بر شایستگی و توانایی خود اشراف داشته و هنگام انجام تکلیف احساس خودکارآمدی بالایی مینمایند با تمرکز بر راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری از عهده تکالیف چالش انگیز برمیآیند - استیپک، . - 2002 البته رابطه بین خودکارآمدی و مولفههای مدیریت منابع چون کمک طلبی رایطه ساده و مشخص نیست ولی در اغلب پژوهشها بین خودکاآمدی و کمک طلبی رابطه مثبت معنادار گزارش شده است به گونهای که یادگیرندگان با خودکارآمدی بالا از دیگران راحتتر درخواست کمک مینمایند و اغلب هم کمک طلبی ابزاری دارند
استیپک - 2002 - معتقد است که افرادی که به توانایی خود و کفایت خویشتن در تکمیل یک تکلیف، اطمینان ندارند هنگام مواجه شدن و انجام داده چنین تکالیفی مضطرب شده، احساس ناشایستگی میکنند. در مقابل افرادی که به شایستگی و توانایی خود اطمینان دارند، با تمرکز بر راهبردهای مسئله، از عهده انجام دادن آن برمیآیند
خودکارآمدی، کاربست سایر مؤلفههای انگیزشی را نیز تسهیل مینماید. بطوری که یادگیرندگان با خودکارآمدی بالا به دنبال کسب شایستگی و تسلط هستند، در یادگیری مطالب درسی راهبردهای بسط و سازماندهی را به گونهای پیچیده و عمیق بکار میبرند و شاید به همین دلیل است که از مباحث چالش برانگیز لذت میبرند و تکالیف پیچیده را بر تکالیف ساده ترجیح میدهند
خودکارآمدی سازه اصلی نظریه شناختی اجتماعی بندورا - 1997 - است و بر قضاوت افراد در مورد قابلیتهایشان برای سازماندهی و اجرای دورههای عمل ضروری جهت حصول عملکرد دلالت دلالت دارد
در واقع قضاوت شخصی در مورد تواناییها، بر پایهی ملاکهای مهارتی، حس کفایت شخصی در چهارچوبی خاص، تمرکز بر ارزیابی تواناییها برای اجرای وظایف خاص، با توجه به اهداف و استانداردها خودکارآمدی میباشد
خودکارآمدی عاملی مهم در نظام سازندهی شایستگی انسان است. انجام وظایف از سوی افراد مختلف با مهارتهای مشابه در موقعیتهای متفاوت به صورت ضعیف، متوسط یا قوی یا توسط یک فرد در شرایط متفاوت به تغییرات باورهای خودکارآمدی آنان وابسته است به همین دلیل، خودکارآمدی، افراد را قادر میسازد تا با بهره گیری از قابلیتها در برخورد با موانع کارهای فوق العادهای انجام دهند. عملکرد مؤثر، هم به داشتن مهارتها هم به باور در توانایی انجام آن مهارت نیازمند است
طی دو دهه اخیر خودکارآمدی به عنوان یک سازه مهم در آموزش و پرورش مطرح بوده و مورد توجه معلمان، مربیان و والدین قرار گرفته است. این سازه جدید به عنوان پیش بینی کنندهای بسیار موثر در یادگیری و انگیزش دانش آموزان میتواند نقش موثری اعمال نماید. چنانچه دانش آموزان از فرآیندهای خودکارآمدی بهره جویند میتوانند به طور مؤثرتری مطالعه کنند و بر کیفیت مطالعه درسی خود نظارت داشته باشند
پژوهشهای بندورا - 1986 - در این زمینه شواهدی را مطرح میسازد که نشان میدهد خودکارآمدی انگیزه دانش آموزان را برای تلاش در راه پیشرفت تحصیلی برمیانگیزد و در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر است. بندورا - 1986 - معتقد است افراد با خودکارآمدی بالا از فرآیندهای فکری سطح بالاتر - از قبیل تجزیه و تحلیل، ترکیب و ارزشیابی - برای حل مسائل پیچیده استفاده میکنند.
این افراد خود را در تکالیف چالش انگیز موفق تصور میکنند افراد با خودکارآمدی پایین از فرآیندهای فکری سطح پایینتر استفاده میکنند و در انجام تکالیف خود را بدشانس میدانند. این تفاوت نگرش و عملکرد منجر به ایجاد تفاوت در انگیزش آنها میشود .
یافتههای پژوهشی پینتریچ و دیگروت - 1990 - و شانک - 2005 - نشان داده است که احساس خودکارآمدی بالاتر سبب میشود یادگیرندگان از راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری به صورت فعالانه استفاده کرده، عملکرد تحصیلی بهتری داشته باشند. همچنین یافتههای پژوهشی لنین برینک و پینتریچ - 2002 - نشان داده است که خودکارآمدی اثر علی مستقیم بر ابعاد مختلف فعالیتهای یادگیری از جمله کمک طلبی ابزاری، استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری همچون سازماندهی، بسط معنایی، تفکر انتقادی و تواناییهای فراشناختی دارد
تاثیر انگیزشی خودکارآمدی میتواند چشمگیر باشد، وقتی که ادراک کارآمدی افراد بالا باشد، در فعالیتهایی شرکت خواهند کرد که توسعه مهارتها و قابلیتهای آنان را تسریع کند اما وقتی خودکارآمدی پایین باشد، افراد از شرکت در فعالیتهای جدید که ممکن است به آنها در یادگیری مهارتهای جدید کمک کند خودداری خواهند کرد
به علاوه یک فرد با خودداری از انجام این کارها هیچ بازخورد اصلاحی دریافت نخواهد کرد تا با ادراک خودکارآمدی منفی خود مقابله کند. بطور کلی سازگارانهتر از همه این است که در هر زمان نوعی خودکارآمدی داشته باشیم که اندکی فراتر از مهارتهای واقعی ماست. باورهای خودکارآمدی بیش از حد خوشبینانه ممکن است باعث شود افراد به کارهایی دست بزنند که خیلی فراتر از مهارتهای آنهاست و در نتیجه دچار عواقب آزار دهنده آن اعمال شوند. افرادی که کارآمدی خود را خیلی پایین ارزیابی میکنند در واقع توانایی بالقوه خود را برای یادگیری محدود میسازند آنها در مواجهه با تکالیف تحصیلی خویش ممکن است دچار اضطراب شوند و به آسانس عقب بنشینند که این وضعیت باعث کاهش بیشتر خودکارآمدی انان میشو
-2 سطوح سه گانه خودکارآمدی
بندورا - 2000؛ به نقل از کدیور، - 1386 اذعان میدارد که باورهای خودکارآمدی در سه جنبه سطح، عمومیت و نیرومندی از یکدیگر متفاوتند.
سطح: باورهای خودکارآمدی در یک حوزه ممکن است در حد اعمال ساده، متوسط یا سخت باشد. اگر هیچ مانعی وجود نداشته باشد، ممکن است اجرای آن عمل سهل باشد و هر شحص احساس کارآمدی بالایی نسبت به آن بکند. بنابراین، باید شرایط و بستر اجرای عمل نیز مشخص باشد؛ یعنی فرد کارهارا با توجه به میزان و قدرت درک و برداشت از کارآمدی خود انتخاب کند. انتخاب ناصحیح یک عمل، حس ضعف در خودکارآمدی را به دنبال دارد. امکان دارد که فرد در مواجهه با افعال بسیار سهل، احساس کاذب کارآمدی و در افعال دشوار، احساس ضعف کارآمدی کند.
عمومیت: امکان دارد افراد در یک بستر و تنها در یک بخش کوچک آن، تصور کارآمدی نسبت به خود داشته باشند. کارآمدی در این زمینه متاثر از شباهت فعالیتها و حیطه بروز آنها در رفتارهای شناختی و عاطفی و کیفیت شرایط و ویژگی افرادی که آن رفتار یا فعالیت به آنها مربوط میشود.