بخشی از مقاله
چکیده
اسطوره، پندار مشترک یک ملت است و درآثار ادبی بازتاب وسیعی دارد. شعر اخوان ثالث از مفاهیم و اشارات سنتی ،حماسی و اساطیری سرشار است. شاعر با بهره گیری از سنت های اساطیری و معرفی آنها، اندیشه خود را سامان داده است.
یکی از برجسته ترین خصوصیات شعر این شاعر حماسه سرای معاصر، گرایش به اساطیر باستان و دوران قهرمانان جاودان و نامیرای ایران چون رستم و زال و روایات اساطیری دینی زرتشت و مزدک و بویژه اساطیر بازگشت نظیر سوشیانت و بهرام ورجاوند در قالب زبان کهن است. وی مضامین اجتماعی جدید را با حسرت عظمت بشکوه برباد رفته وطن خود در قالب سبک خراسانی بیان کرده است.
این مقاله سعی دارد به بحث اسطوره در میان اشعار اخوان ثالث بپردازد که با نوشتاری درباره اسطوره آغاز و با بررسی روایات اساطیری و بازتاب آن در شعر اخوان ثالث ادامه و با نتیجه گیری خاتمه می یابد. ×
مقدمه
روایات اساطیری بیانگر فرهنگ و طرز تفکر مردمان دوران باستان است و زبان گویای تاریخی است از دوران پیش تاریخی وبه نوعی تاریخ تداوم زندگی فرهنگی یک ملت است. اهمیت دانش اساطیریٌیکی از این جهت است که مبدا و منشأ افکار و عواطف آدمی است و امیدها و آرزروها و ترس ها و محبت ها ولذت های او را معلوم می کند و از این رو، با فلسفه و دین ارتباط نزدیک دارد و دیگر از این جهت است که در ادبیات و هنر تاثیر فراوان بخشیده است
اسطوره شناسی علاوه بر اینکه در شناخت و روشن ساختن مرحله ای از تاریخ تمدن و اندیشه انسانی موثر است ،برای درک و فهم بهتر برخی از رفتارها وآدابی که بن مایه ی اساطیری هنوز در میان آن ها به حیات خود ادامه می دهد ،سودمند است. وهمچنین از فواید آگاهی از روایات اساطیری، تاریخی و مذهبی یکی مفهومی است که شرح این داستان ها و روایات برای خوانندگان در بردارد و دیگر بیان دیدگاه ها و طرز تفکر و اعتقادات مردم نسبت به خود و جهان و آفریدگار است
"روایات و احادیث اسطوره ای را می توان در مرحله اول به دو دسته تقسیم کرد، روایات مربوط به ادیان[ روایات مربوط ادیان گذشته ،نظیر قصهی توفان نوح، قصه اصحاب کهف ... ] و روایات مربوط به تاریخ که مایه های اسطوره ای در خود دارند."
جهان افسانه ها و اسطوره ها، جهانی رویایی و خیال انگیز است و شاعران در سرود اشعار خود از این جهان رویایی بهره های فراوان برده اند، از سوی دیگر، حقایق نهفته در حوادث تاریخی و اهمیت آن در شکل گیری جامعه سبب شده است تا شاعران در سرودن اشعار خود به وقایع مهم و شخصیت های بزرگ تاریخی توجه داشته باشند و همین توجه شاعران موجب شده است که داستان ها، اسطوره ها و حتی وقایع تاریخی با تخیل شاعران به نظم درآیند و بدین ترتیب از دست فراموشی مصون بمانند و به صورت گنجینه ای به نسل های بعد منتقل شوند.
هدف شاعران نو پرداز امروز علاوه بر مفهومی که در اشاره اسطوره ها نهفته است و بیان اشعاری که در آن اشعار یک اسطوره باستانی یا روایت تاریخی و مذهبی و جود دارد؛ بیشتر سیاسی و اجتماعی است و مقصود شاعران از سرودن این اشعار که در آن ها به شخصیت ها و وقایع تاریخی و مذهبی اشاره می شود، علاوه بر ثبت لحظه های تاریخی و مذهبی و گوشه هایی از این وقایع مهم برداشتی شاعرانه از آن واقعه یا شخصیت تاریخی و مذهبی نیز هست
در میان نوسرایان ، اخوان ثالث بیش از دیگران به مطالعه در آثار کهن زبان و ادب فارسی پرداخته است و نشانه های اشراف و دلبستگی او به ادبیات کلاسیک، در تمام آثار او به چشم میخورد؛ درحقیقت اخوان ، در تمام ادوار شعری خود، چه زمانیکه در قالبهای کهن فارسی همچون قصیده و غزل طبع آزمایی میکرد و چه هنگامی که اشعاری در سبک نونیمایی میسرود از اسلوب و شیوه قدماخصوصاً از سبک و زبان خراسانی بهره فراوان برده است
"اخوان ثالث شاعری توانا و خوش قریحه و با استعداد و نویسنده ای محقق و پژوهشگر بود. تحقیقاتش در زمینه های ادبی نمایانگر اطلاع و احاطه او در شعر و ادب فارسی بود. وی در سرودن شعر به سبک کلاسیک و نو، هر دو طبع آزمایی کرد و بخوبی از عهده هر دو قسمت برآمده است. در فن قصیده سرایی شیوه اساتید کهن خراسان، خاصه منوچهری را پی گرفت و در غزلسرایی از استادی و مهارت خاصی برخوردار بود و غزلیاتش از لطف کلام و مضامین عالی بهره مند میباشد
از مهم ترین ویژگی های شعر مهدی اخوان ثالث روایی بودن آنهاست، اما آنچه به شعرهای روایی او برجستگی ویژهای می بخشد وآن را از آثار شاعران معاصرش متمایز می سازد، شیوه ها و شگردهای او در روایت است
همچنین استفاده از اسطوره ها و اساطیر باستانی ، حماسی و ملی کهن در آثار این شاعر به خوبی نمایان است .
طی پژوهشی که توسط - زمردی، مرشدی - ، صورت پذیرفت، تأثیر شاهنامه فردوسی بر آثار مهدی اخوان ثالث در حوزه سبک شناسی، روایات اساطیری و داستان پردازی بررسی گردید. ماحصل تلاش آنها، تطبیق تشابهات مختلف زبانی، ادبی، فکری و شگردهای داستان پردازی در آثار اخوان ثالث و فردوسی بود.
در پژوهش دیگر - کریمی و همکاران سبک شناسی روایت در شعر اخوان ثالث بررسی شد. در این مقاله ابتداشعر مهدی اخوان ثالث را از منظر نشانه شناسی تحلیل و سپس برمبنای کمیت و کیفیت نشانه ها و رمزگان به کاررفته در متن، ساختار روایی آن را کنکاش نمودند. نتیجه پژوهش آنها نشان داد که در شعرهای اخوان گاه اندک مایه هایی از رمانتیسم، رئالیسمحتّّیو سور رئالیسم نیزوارد شده است، اما وجهه بارز و شاخص روایتگری وی، همان سمبولیسم پخته و بیشتر اجتماعی است. شادروی منش و برامکی ،تحقیق خود را بر روی شگردهای روایت در شعرهای روایی مهدی اخوان ثالث متمرکز نمودند