بخشی از مقاله

چکیده

حافظ شیرازي، غزلسراي نامور ایرانی در سدهي هشتم هجري، و شاب الظریف، شاعر غزل-سراي عرب در دورهي مملوکی درسدهي هفتم هجري، از جمله شاعرانی هستند که از عاطفه و احساساتی عمیق در سرایش شعر برخوردار بودند. با بررسی غزلیات این دو شاعر، به مضامین مشترکی برمیخوریم که نشان از نوعی اشتراك زبانی و فکري، در اشعار آن دو دارد.

هرچند نیروي خلاق و استعداد حافظ در سرودن غزل، بسی والاتر و برتر از شاب الظریف است؛ اما مشابهتهاي مضمونی که در غزلیات دو شاعر وجود دارد، هر پژوهشگري را بر آن میدارد تا چنین درونمایههاي مشترکی را از لابهلاي اشعار این دو استخراج کرده و به تحلیل تطبیقی آن بپردازد. هدف ما در این مقاله، اثبات اثرپذیري شاب الظریف از حافظ و یا بالعکس نیست؛ بلکه در پی آن هستیم که اندیشههاي مشترك را در غزلیات این دو سراینده، مشخص نموده و به بررسی آن بپردازیم.

.1 مقدمه و پیشینهي پژوهش

ادبیات تطبیقی، یکی از جلوههاي بارز در جهان ادبی کنونی است که به بررسی و تحلیل تلاقی ادبیات در زبانهاي مختلف و روابط پیچیدهي آن در گذشته و حال میپردازد. اهمیت ادبیات تطبیقی از آن جهت است که از سرچشمههاي جریان فکري و هنري ادبیات ملی پرده بر میدارد؛ زیرا هر جریان ادبی، در آغاز، با ادبیات جهانی برخورد دارد و در جهتدهی آگاهی انسانی یا ملی مساعدت میورزد

غزل به عنوان مهمترین و لطیفترین فنون شعري، همواره در ادبیات فارسی و عربی، جزء بارزترین مضامین شعري بوده است و کمترین شاعري را میتوان یافت که دهان به غزلسرایی نگشوده باشد. اما در میان شاعران، عدهاي هستند که نام آنها با فن غزل گره خورده است و شهرت آنان، مرهون غزلیات ناب و لطیفشان میباشد؛ حافظ و شابالظریف، از جملهي این سرایندگان هستند؛ که یکی از شعر فارسی و دیگر از شعر عربی توانستند اشعار عاشقانهاي بسرایند و نام خود را در زمرهي شاعران غزلسرا ماندگار کنند. در این مقاله ضمنی مطالعهي تطبیقی در غزلیات این دو شاعر، در پی پاسخگویی به پرسش زیر خواهیم بود:

آیا حافظ و شابالظریف، به عنوان دو سرایندهي غزلسرا در شعر فارسی و عربی، داراي اندیشههاي مشترکی در حوزهي غزل میباشند؟

طبق بررسیهاي صورت گرفته، تاکنون پژوهشی تطبیقی در مورد مضامین مشترك غزلی در اشعار حافظ و شابالظریف صورت نگرفته است؛ البته در یک وبلاگ اینترنتی، برخی از مضامین مشترك این دو شاعر، به صورت اندك و تفننی، در حالی که نویسندهي آن نیز مشخص نیست، به چشم میخورد که خالی از هرگونه مؤلفههاي یک مقالهي علمی می-باشد و تنها به ذکر چند بیت از دو شاعر پرداخته است.

.2 تأملی بر زندگی دو شاعر غزلسرا
شمس الدین، محمد بن عفیفالدین تلمسانی، معروف به شابالظریف - جوان شوخطبع و نکته سنج - و ابن عفیف، در سال 661ق در قاهره به دنیا آمد.

پدرش شیخ عفیفالدین، از شاعران بزرگ زمان خود و داراي مشربی صوفیانه بود. شاب-الظریف کودکی خود را در مصر گذراند و سپس به همراه پدر خود راهی دمشق شد و پس از عمري کوتاه، در سال 688 هجري و در سن بیست و هفت سالگی وفات نمود.

از شابالظریف، دیوان شعر، به همراه چند خطبه و مقامه به یادگار مانده است.

غزل، مهمترین غرض شعري در دیوان اوست که حجم بیشتر دیوانش را تشکیل میدهد؛ به نحوي که شعرت وي، به غزلیاتش باز میگردد. 

عوامل بسیاري در گرایش شابالظریف به غزل دخیل بوده است که روحیهي لطیف و عاطفی او و نیز تربیت در کنار پدرش شاعر و صوفی مسلکش، از مهمترین آنها بود.

شخصیت حافظ نیز براي همگان شناخته شده است. خواجه شمسالدین محمد بن بهاءالدین حافظ شیرازي، معروف به لسانالغیب - 792-727 - ، شاعر بزرگ و غزلسراي سدهي هشتم هجري است که همانند شابالظریف، بیشتر اشعارش را غزل تشکیل میدهد. البته او علاوه بر شعر فارسی، با زبان عربی نیز آشنا بود و همانگونه کهخودش میگوید، دهانش پر از عربی است؛ - زبان خموش و لیکن دهان پر از عربی است - . - 64/1 - با اندکی تأمل در غزلیات حافظ نشان میدهد که منظور او از دهان، فضاي فکري و حال و هوایی است که در آن زندگی میکند.

3.    مقایسه مضامین تغزلی مشترك بین حافظ و شابالظریف

در این قسمت، تنها به موارد اشتراك مضمونی در غزلهاي شابالظریف و حافظ اشاره خواهد شد. تأثیرپذیري هر یک از این دو شاعر از دیگري، هدف این پژوهش نیست؛ بلکه در پی آن هستیم تا رگههاي مشابهت معنایی در شعر این دو سرایندهي سدهي هفتم هجري را مشخص نماییم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید