بخشی از مقاله
چکیده:
انقلاب اسلامی ایران به دلیل در سال 1357به رهبری امام خمینی با ماهیّت اسلامی- شیعی، داعیه بازیابی تمدن اسلامی در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی ایران مییاشد. قطعا این بازیابی، بدون شناسایی چالشها و آفتها نظام جمهوری اسلامی ایران ایجاد نمیشود.
یکی از معضلات اساسی، رکود اقتصادی و بیکاری قشر جوان است. سوالی که مطرح می شود این است که؛ با وجود برنامه های مختلف توسعه در عرصه اقتصاد، چرا گامهای اساسی در پیشرفت ایران برداشته نشده است؟ اگرچه مقالههای متعددی مبنی بر ارائه برنامه توسعه اقتصادی از سوی نخبگان و پژوهشگران نگارش شده است؛ اما هیچ یک از برنامهها کارایی لازم را در جهت سامان داده پیشرفت اقتصادی کشور به تولید راهبردها، نداشتهاند.
با تحقیقاتی که نگارندگان انجام دادهاند؛ تنها راه توسعه اقتصادی در ایران، نظام فدرالیسم اقتصادی میباشد. تا آنجا که نگارندگان تتبع نمودهاند، در مورد هیچ مقالهای که به بررسی تفصیلی »نظام فدرالیسم اقتصادی« بپردازد؛ وجود ندارد. البته اجرای این نظام اقتصادی بدون انتخاب الگوی توسعه مناسب، اقدامی شتابزده است. نظام فدرالیسم اقتصادی در چهارچوب الگوی توسعه شتابان، زمینه مناسب در ایجاد ساز و کار در مدیریت کلان کشور و همچنین توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی است.
-1 مقدمه:
انقلاب اسلامی ایران یکی از معجزات شگفت انگیز در قرن بیستم در جهان بشمار میآید؛ تا آنجا که بسیاری از نظریه پردازان بزرگ، آثاری را در این مورد به تالیف در آوردهاند. اما متاسفانه با جلو رفتن انقلاب، گرفتاریهایی بر پیکره آن قرار گرفت. یکی از این گرفتاریها در عرصه اقتصاد میباشد. »تعهد انقلاب اسامی بر تحقق انتظارات جامع ایرانی در رفه محرمیت استقرار عدالت اسلامی و رفاه مناسب برای رهایی انسان از بندگی غیر خدا و تضمین استقلال ذاتی او در برابر هرگونه سلطه که از وجوه تحقق انسان کامل موعود خداوند است؛ امری که جز با پیشرفت در حوزههای اقتصادی براساس آموزههای اسلامی حاصل نمی-شود.
بیکاری، کمبود شغل برای جوانان، تورم و گرانی، رکود صنایع داخلی و عدم رقابت پذیری کالای ایرانی در کشور در برابر دیگر کالای خارجی و ... از معضلات کنونی جامعه ایران است. سوالی که مطرح میشود این است؛ چرا نتایج حاصله از رشد اقتصادی با انتظارات مطلوب جامعه فاصله زیادی دارد؟
تحلیل اوضاع جهانی و کشورهای همسایه در شرایط کنونی از جمله: بحران اقتصادی جهان، رقابت برای بدست گرفتن بازارهای کشورهای خاورمیانه و بیداری اسلامی، لازمه برنامهریزی دقیق و حساب شده در عرصه اقتصادی در جهت پیشرفت اقتصادی است.
هر چند رساله و مقاله، در تدوین راه-حلهای مناسب در جهت توسعه اقتصادی در ایران نگارش شده است؛ ولی هیچ یک از راهحلها، مناسب رشد توسعه ایران نموده است. به نظر نگارندگان بهترین راهحل برای سامان دادن اقتصاد کشور در جهت رشد و توسعه، »نظام فدرالیسم اقتصادی در چهارچوب الگوی توسعه شتابان«، است. تا آنجا که نگارندگان تتبع نمودهاند، هیچ مقالهای که به بررسی تفصیلی »نظام فدرالیسم اقتصادی« بپردازد؛ وجود ندارد. در این مقاله تلاش شده است؛ نظام فدرالیسم اقتصادی و انتخاب چهارچوب مناسب توسعه برای اجرایی شدن این نظام اقتصادی، بطور تفصیلی مورد ارزیابی قرار گیرد.
-2 تعریف و مفهوم فدرالیسم:
واژه فدرالیسم1 از ریشه لغت لاتین - Foedus - یا - Foederation - و به معنای اتحاد و همبستگی میان گروهها و شهرها می باشد. اما اصطلاح فدارالیسم در فرهنگ لغاتهای جهانی دارای تعریفهای متفاوتی است؛که به شرح ذیل میباشند:
الف- در فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد آمده است: »فرد میتواند از طریق ترکیب مطلوب علایق ملی و محلی و ارضی در چارچوب یک بافت مرکب از کنترل ها و موازنه های موجود، در بین یک دولت فراگیر یا ملی یا فدرال از یک طرف و یک مجموعه از دولت های محلی از طرفی دیگر منتفع گردد و یا به طور دائم متضرر شود.
ب- در فرهنگ علوم اجتماعی آمده است: »یک نظام فدرال، قدرت را بین یک حکومت مرکزی و حکومت های تابعه مطابق قرادادی تقسیم میکند که آن را نمیتوان صرفا از طریق فرآیند عادی قانونگذاری مرکزی تغییر داد. مواردی که به واحدهای حوزهای واگذار می شود باید با اهمیت باشند و نه صرفا موارد پیش پاافتاده و بیاهمیت. همچنین ارگانهای مرکزی تا حدودی مستقیما با افراد در تماس میباشند.
هم به منظور کسب اقتدار از آنها از طریق انتخابات و هم به منظور اخذ مالیات و اجرای قوانین. ایالتهای تحت پوشش این نظام از قدت نسبتا قابل ملاحظه ای جهت تعویض یا ترکیب برنامه های حکومت خودشان، برخوردار می باشند. یکی دیگر از نکات اساسی، برابری ایالات تابعه است. هرچند در مقابل قانونای برابری صد در صد ولی از نظر جمعیت، وسعت و دارایی از برابری نسبی برخوردار می باشند. - پرهام،1392،ص - 614 ج- در فرهنگ جامعه شناسی سیاسی لیپست آمده است: »شکلی از همبستگی و سازمان بندی سیاسی که واحدهای حکومتی
جداگانه موجود در نظام سیاسی جامع تری را به هم می پیوندد و به هریک از آن واحدها امکان می دهد که تمامیت و یکبارچگی سیاسی اصلی خود را حفظ کند. فدارلیسم را می توان به معنی تسهیم قدرت بر پایه قانون مداری از طریق نظام هایی که خودگردانی و حاکمیت مشترک را تلفیق میکنند تعبیر کرد. در نظام های فدارل، خط مشی های اساسی از راه مذکره ساخته و پرداخته و اجرا می شوند تا همه اعضا در گرفتن تصمیم ها و به اجرا در آوردن آن ها سهیم باشند.
در آن دسته از اصول سیاسی که به نظام های فدرال نشاط و سرزندگی می بخشند بر اهمت گفتگو و همکاری مبتنی بر مذاکره میان چندین مرکز قدرت تاکید شده است در آن اصول بر محاسن مراکز پراکنده قدرت به عنوان وسیله پاسداری از آزادی های فردی و محلی نیز تکیه نهاده شده است.
ارائه تعریف جامع برای مفهوم فدرالیسم به دلیل اختلاف نظر میان نظریه پردازان، دشوار به نظر میرسد؛ اما برای انجام تحقیقات کاربردی چارهای جزء بیان تعریفی براساس گزارهای مشترک موجود در تعاریف فوق - سازمندهی روابط حکومت مرکزی با دیگر دولتهای محلی، تقسیم اختیارات بین سرزمینها، همزیستی ملیتهای مختلف از لحاظ نژادی- مذهبی-زبانی و ... - نداریم. مفهوم فدرالیسم به معنای، »همکاری و اتحاد گروهها و واحدهای گوناگون در راستای تشکیل واحدهای بزرگتر برای تأمین اهداف مشترک است.
-1-2 تاریخچه فدرالیسم:
برخی از پژوهشگران معتقدند؛ که از »لحاظ تاریخی، اتحادیه شهرهای یونان اولین تجربه شناخته شده در زمینه فدرالیسم است.« یعنی بین شهرهای مستقل یونان قراردادهایی برای رسیدن به اهداف مشترک در مسائل گوناگون از قبیل سیاسی، دیپلماتیک، نظامی، تجارتی، ورزشی و ... منعقد میگردید. البته این نوع مشارکتها، در جوامع ابتدایی2 نیز به چشم میخورد. برای نمونه میتوان به از اتحادیه پنج ملت »ایروکواز« در آمریکا اشاره نمود.
این نوع حکومت تا قرون وسطی نیز ادامه داشت؛ »اما به تدریج با ایجاد کشورهایی با نظام سلطنتی این طرح واره از بین رفت.
همچنین با بررسی آثار تاریخی به جا مانده در ایران، این نتیجه بدست میآید؛ که »فدرالیسم پدیدهای دیرپا در این سرزمین بوده است.« - رضایی،1391،ص» - 85در فلات ایران حکومتهای ناحیهای مختلف تکوین یافته بودند؛ که مهمترین آنها عیلامیها و مادها بودند، که نفوذ و تاثیر آنها بر تمدنهای دیگر قابل ملاحظه بوده است. نکته قابل توجه در باب تمدن عیلامیها آنست که حکومت آنها اصولا حکومت ایالات خودمختاری یا به عبارت امروزین حکومت فدرال بوده است.
به این ترتیب که هر یک از ایالات دارای حکومتهای جداگانه بودهاند. در دورانهایی که دولت مرکزی اقتدار و نفوذ کافی نداشت؛ هرکدام از این حکومتهای فدرال با استقلال کامل عمل میکردند و در دورانهایی که حکومت مرکزی مقتدر و قوی بود، موفق میشد این حکومتهای خود مختار را تحت نفوذ و اقتدار خود در آورد که البته در چنین شرایطی نیز حکومتها همچنان استقلال داخلی خود را حفظ مینمودند. مادها به عنوان نخستین سلسله ایرانی در قرن 7 پیش از میلاد، دولتی را تاسیس کردند که مرکب از 6 طایفه بودند. سرزمین مادها در واقع به کشورهای کوچکی که هر یک مستقل بودند؛ تقسیم میشد و هر قسمت نیز دارای شاه بود.
امپراطوری هخامنشیان نیز بعد از سرنگکونی کردن حکومت مادها تو سط کوروش، همان حکومت اداری مادها را ادامه دادند. ویل دورانت - ویل دورانت،تاریخ تمدن - بیان میکند: »در دوران حکومت کوروش ملل ساکن امپراطوری زبان، مذهب و حتی نهادهای سیاسی و اجتماعی خود را محفوظ نگه می-داشتند.
از کتیبه های کهن ازجمله؛ کتیبه بیستون چند زبانی جامعه را در زمان هخامنشیان بدست میآید - یحیایی، - 1384 و همچنین »در کتیبه نقش رستم از 30 ساتراپی که داریوش ایجاد نموده بود نام برده شده که براساس قوم و نژاد تاسیس شده بودند. ساتراپیها به نام خود سکه ضرب میکرده و با دیگر کشورهای همسایه رابطه سیاسی برقرار میکردند
-3 تعریف و مفهوم اقتصاد:
اقتصاد در لغت به معنایمیانه» روی در در دَخل و خَرج و در اصطلاح، به معنای» مطالعه چگونگی استفاده مردم و جامعه از منابع کمیاب با مصارف متفاوت، به منظور تولید کالا های گوناگون و توزیع آنها در میان افراد و گروههای مختلف جامعه، برای مصرف حال و آینده« میباشد
اقتصاد نقش مهمی در زندگی مردم دارد و اسلام نیز به کسب درآمد - حرالعاملی،1416ق - براساس اصالت انسان، شرایطی را براساس عقلانی و انسانی، وضع نموده است
اقتصاد، یکی از مسائل مهم نظام اسلامی میباشد؛ که در اصل چهل و سوم قانون اساسی تصریح گردیده شده است.
-1-3 عمدهترین مسائل اجتماعی- اقتصادی ایران: »ساختار متمرکز اقتصادی در ایران محرومیتها و معضلاتپ و مشکلات را در جامعه پدید آورده، که اهم آنها عبارتند از:
الف- عدم برابری شانس ترقی اجتماعی: شانس ترقی در مناطق حاشیهای بسیار پایینتر از مرکز است. یک معلم یا پزشک با مراتب علمی و تخصص یکسان با هم صنف خود، صرفا به دلیل قرار گرفتن در استانهای حاشیه ای از امکان رشد و ترقی کمتری برخوردار خواهد بود. بنابراین هر کس امکان مهاجرت داشته باشد؛ دست کم برای پیشرفت فرزندان خود، می-کوشد به مرکز مهاجرت نماید. بدین ترتیب با مهاجرت نیروهای متخصص، مرکز با تورم نیروی کارهای متخصص، همراه سرمایه خود به مرکز مهاجرت میکنند و حاشیه علاوه بر کمبود سرمایهگذاری دولتی، به از دست دادن سرمایههای عمومی و محلی خود نیز دچار میگردد و به این ترتیب فاصله میان امکانات مرکز با حاشیه روز به روز بیشتر میگردد.
ب- سطح زندگی پایینتر در استانهای حاشیه: سطح زندگی به طور عمومی در استانهای حاشیهای، پایینتر از سایر استانها است و استانهای حاشیهای به لحاظ شاخصهای مختلف مانند امکانات مانند امکانات رفاهی، امکانات بهداشتی و درمانی، اشتغال و ... در سطح به مراتب پایینتری نسبت به استانهای مرکزی قرار داشته و معضلاتی چون بیکاری و اعتیاد در آنها بیشتر به چشم میخورد. تفاوت در برخی شاخصها میان استانهای حاشیهای و مرکز، از جمله امکانات پزشکی تا چندین برابر است. تخصیص اعتبارات دولتی به شکل نابرابر در میان استانهای کشور سبب شده سیمای توسعه در کشور و عرصههای مختلف انسانی، اجتماعی و صنعتی به صورتی نامتوازن و نابرابر جلوه میکند.«
-4 الگوی توسعه: انواع الگوی موفق توسعه در سراسر جهان به شرح ذیل است:
الف- الگوی توسعه تدریجی: »در این الگو توسعه امری تدریجی و طولانی است. قریب دویست سال طول میکشد تا در یک کشوری توسعه بوجود آید. ابتدا در کشور تحولاتی در سرمایه انسانی و نهادهای اجتماعی و هم چنین تحولاتی در ابعاد معرفتی و مهارتی صورت میگیرد و بعد از آن فناوری و دانایی و علم بشر تغییر میکند و سپس سخت افزاریهای توسعه مثل کالبد شهرها و صنعت و کشاورزی متحول میشود. در طول این مدت نهادهای سیاسی از جمله: آزادی و دمکراسی و نهاد دولت به مرور و علی رغم مخالفتها و مقاومتها، اصلاح میشوند.