بخشی از مقاله
چکیده:
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر ایجاد روابط فرازناشویی و ارائه راهکارهای با توجه به این عوامل بود. از این رو، با توجه به ابعاد زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی که ابعاد انسان است، عوامل موثر بر روابط فرازناشویی مورد بررسی قرار گرفت و در کنار آن راهکارهایی که میتواند در بافت اسلامی ایرانی اجتماع مطرح شود، مورد توجه قرار گرفت.
در بعد زیستی، نقش نیازهای جنسی، در بعد روانی، متغیرهای روانشناختی، در بعد اجتماعی، رسانه و وسایل ارتباط جمعی و در نهایت، در بعد معنوی، دین و چگونگی رسیدن به نیازهای سطح بالاتر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. به طور کلی، در تمام راهکارهایی که در این پژوهش عنوان شد؛ تربیت و آموزش افراد قبل از ازدواج نقش بسیار مهمی را ایفاء میکند. این بدان معنا است که افراد جامعه باید قبل از رویایی با زندگی مشترک آموزشهای متنوعی را متناسب با بافت اسلامی ایرانی دریافت کنند تا بتوانند زندگی خود را در سلامت زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی بنا نهد و به صورت مناسب موجب ارتقاء اجتماعی و فرهنگی جامعه شوند.
.1 مقدمه
مسئله روابط فرازناشویی به دلیل پیامدهای فاجعهباری که میتواند برای فردی که خیانت کرده، همسر، رابطه زناشویی، خانواده بلافصل، خانواده دور و جامعه در پی داشته باشد؛ به عنوان یک نگرانی رو به رشد مطرح است. در واقع اینگونه روابط پیامدهای عاطفی شدیدی را در زوجین ایجاد میکند. روابط فرازناشویی میتواند باعث بروز نشانههای اختلال استرس پس از سانحه و همچنین احساساتی مانند خشم، ناامیدی، افسردگی، عدم اعتماد به نفس، از دست دادن هویت و احساس بیارزشی در همسری شود که به او خیانت شده است. همسران عهدشکن نیز با احساساتی نظیر شرم، احساس گناه، تردید، عصبانیت و ناامیدی دست به گریبان میشوند
به گفته محققین یکی از مهمترین دلایل طلاق در دهههای اخیر که رشد چشمگیری داشته است، خیانتهای زناشویی و روابط فرازناشویی میباشد
پژوهشها حاکی از آن است که پس از افشای این روابط خانوادهها با مسائلی نظیر بحران زناشویی، تضعیف عملکردی در نقشهای والدینی و مشکلات شغلی روبرو میشوند. از دیگر پیامدهای خیانت همسر نیز میتوان به مسائلی نظیر ضرب و شتم، قتل همسر و اقدام به خودکشی اشاره کرد
با وجود اثرات زیانبار بیشماری که روابط فرازناشویی ایجاد میکند، پژوهشها از آمار بالای اینگونه روابط خبر میدهند. حدود %34 درصد از مردان و %19 درصد از زنان در گروههای بزرگسال درگیر شدن در روابط فرازناشویی را در مرحلهای از زندگیشان گزارش میکنند
براساس بررسیهای صورت گرفته تخمین زده میشود که در آمریکا %26 تا %70 زنان متاهل و %33 تا %75 مردان متاهل خیانت زناشویی داشتهاند. شرکت در روابط فرازناشویی دارای شیوع قابل توجه در محیطهای عادی و بالینی میباشد، که آشفتگیهای قابل توجهی را برای افراد مرتکب آن و نیز همسران آنها به وجود میآورد
روابط فرا زناشویی از دید درمانگران بر دو مفهوم بیوفایی و خیانت تاکید دارد. بیوفایی کلیه رفتارها و عملکردهای یک فرد متاهل با جنس مخالف خارج از چارچوب خانواده است، به نحوی که منجر به ارتباطی دوستانه، صمیمی، عاطفی و عاشقانه شود، به صورتی که این ارتباطها هیجانهای خاصی را برای همسر اقدام کننده داشته باشد. خیانت نیز شامل برقرار کردن ارتباط جنسی یک فرد متاهل با جنس مخالف خارج از چارچوب خانواده - غیر از همسر - است
ازدواج تک همسری و حفظ بنیان خانواده نیازمند کسب آگاهی از عوامل پیشگیری کننده روابط فرازناشویی و همچنین ارائه راهکارهایی در این زمینه است
پژوهشهای زیادی در زمینه عوامل موثر بر ایجاد روابط فرازناشویی صورت گرفته است و راهکارهایی نیز ارائه شده است اما تا کنون پژوهشی به صورت جامع و با توجه به بافت فرهنگی و اجتماعی ایران به ارائه راهکارهای موثر بپردازد؛ صورت نگرفته است. به همین دلیل، ضروری است که با دیدی چند جانبه با توجه به ابعاد وجودی انسان - زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی - و بافت اجتماعی ایران اسلامی به بررسی عوامل بروز این روابط پرداخته شود. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر آن است تا با شناخت عوامل موثر در ورود زوجین به روابط فرازناشویی و ارائه راهکارهای همهجانبه در این زمینه در جهت پیشگیری از اینگونه روابط گام مهمی را بردارد.
.2 عوامل موثر در ایجاد روابط فرازناشویی
در این بخش به بررسی عوامل موثر بر روابط فرازناشویی و دلایل عمده و اصلی ورود افراد به اینگونه روابط براساس ابعاد وجودی انسان، نیازهایی که در این ابعاد درگیر میشوند و همچنین بافت فرهنگی اجتماعی میپردازیم.
.2-1 عوامل زیستی موثر بر روابط فرازناشویی
نیازهای انسان متنوع و دارای سلسله مراتبی میباشد که که در راس آنها نیازهای زیستی قرار دارد و در بین این نیازهای زیستی نیاز جنسی مهمترین نیاز میباشد. غریزه جنسی یکی از غرایز نهفته در وجود انسان است که در تمام طول زندگی با این غریزه سرو کار دارد و ارضای این غریزه منوط به ازدواج و تشکیل خانواده میباشد. بنابراین رابطه جنسی از جمله کارکردهای منحصر به فرد خانواده محسوب میشود که متاثر از الگوهای فرهنگی شکل میگیرد و در بازتولید سیستم نقش بسزایی دارد.
رابطه جنسی از دو جهت حائز اهمیت است: اول آنکه منبع تولید کننده فرزندان مشروع و قانونی است و دوم آنکه منبعی برای ارضای نیازهای جنسی و به تبع آن تقویت کننده روابط عاطفی میان زوجین است. چنانچه افراد با تشکیل خانواده نتوانند نیازهای اساسی خود مانند نیاز جنسی را برطرف کنند و یا چنین دستیابی به نحو مطلوب انجام نپذیرد بنیان خانواده دچار تزلزل شده و این میتواند منجربه گسیختگی پیوند زناشویی گردد
آماتو و پرویتی - 2003 - 1 در پژوهشی تحت عنوان دلایل افراد برای طلاق به این نتیجه رسیدند که پیمانشکنی در شکل روابط جنسی نامشروع بالاترین درصد در بین عوامل موثر بر طلاق را به خود اختصاص میدهد. سوت و لیود - 1995 - 2 پژوهشی را با عنوان جایگزینهای ازدواج و انحلال آن به انجام رساندند نتیجه این پژوهش نشان دادکه دست کم در یک سوم طلاقهایی که به وقوع پیوسته بود یکی از زوجین با شخص دیگری رابطه جنسی داشته است بنابراین مهمترین علت طلاق رابطه جنسی نامشروع بوده است.
با توجه به این موضوع که اهمیت مسائل جنسی و ارضای مناسب آنها یکی از عوامل پیشبین قدرتمند در حفظ نظام خانواده می باشد بررسی ریشهای عوامل مخل در این زمینه حائز اهمیت میباشد. عوامل موثر در ایجاد مشکلات جنسی به سه گروه اجتماعی، روانی و فیزیکی تقسیم میشوند. عمده دانش و اطلاعات جنسی افراد از طریق ماهوارهها، اینترنت و دوستان بوده و نقش پدر، مادر و نظام آموزشی در این راستا بسیار اندک است. در نهایت عدم انتقال کامل الگوها و ارزشها و نیز عدم هماهنگی کارگزاران جامعهپذیری در خصوص مسائل جنسی باعث سردرگمی یا عدم شناخت افراد از وظایف و انتظارات جنسی زوجین از یکدیگر شده و زمینه نارضایتی و ازهم گسیختگی پیوند خانوادگی را فراهم میسازد
.2-1-1 راهکارهای زیستی در کاهش روابط فرازناشویی
در وهله اول باید مشخص شود که مشکلات جنسی بین زوجین در کدام حیطه عوامل جای میگیرد. برای مشکلات فیزیکی و روانی لازم است زوجین به پزشک مربوطه و روانشناس مراجعه کنند و تحت نظر پزشک دارو درمانی و رواندرمانی مناسب را دریافت نمایند. همچنین، برگزاری اجباری دورههای آموزشی برای افراد در شرف ازدواج در زمینه دستیابی به کارکردهای جنسی خانواده از سوی مراکز بهداشت میتواند تاثیر بسزایی داشته باشد.
.2-2 عوامل روانشناختی موثر بر روابط فرازناشویی
در بعد روانشناختی عوامل بنیادی و مهمی وجود دارد که تاثیر بسزایی در ورود فرد به روابط فرازناشویی دارند. یک عامل تفاوتهای فردی است که نگرشها و باورهای افراد درباره عشق، میلجنسی، ازدواج و خیانت را شامل میشود که عاملی موثر در وقوع روابط فرازناشویی میباشد. انگیزههای شخصی برای روابط فرازناشویی نیز مواردی همچون کنجکاوی، تنوعطلبی، کسب اعتمادبهنفس، سرگرمی، گریز از واقعیت و.. را در برمیگیرد
عامل دیگر سبک دلبستگی افراد است که در دوران کودکی شکل میگیرد و نقش مهمی در برقراری ارتباط با جنس مخالف مخصوصا همسر در چارچوب خانواده و یا فردی غیراز همسر در چارچوب روابط فرازناشویی دارد. پژوهشها نشانگر این مسئله هستند که بین دلبستگی ناایمن و روابط فرازناشویی رابطه وجود دارد. افرادی که سبک دلبستگی ناایمن خصوصا ناایمن اجتنابی دارند روابط فرازناشویی بیشتری را تجربه میکنند. افراد دارای سبک دلبستگی اجتنابی خودپنداره ضعیفی دارند و قادر به برقراری روابط صمیمانه و عمیق با دیگران از جمله همسر نیستند، بنابراین تعارضهای میانفردی بیشتری را - خصوصا با همسر - تجربه میکنند که خود عاملی زمینهساز برای روابط فرازناشویی است
کیفیت رابطه و عشق میان زوجین نیز عامل دیگری در گرایش افراد به روابط فرازناشویی محسوب میشود. در پژوهشها همبستگی منفی میان رضایت زناشویی و خیانت زناشویی یافت شده است که در مورد تمام روابط فرازناشویی - عاطفی، جنسی، عاطفیB جنسی - صادق است.
شای - 2009 - 1 در پژوهشی رضایت پایین از روابط را به عنوان بهترین پیشبین برای خیانت زناشویی معرفی کرد، این مسئله را میتوان چنین عنوان کرد که انگیزه زن و مرد متاهلی که به سوی روابط نامشروع کشیده میشوند تجربه مجدد صمیمیت فردی و جنسی است
عامل دیگری که نقش مهمی در ورود فرد به روابط فرازناشویی دارد طرحوارههای فردی است. اندرز و حمیدپور - 1384 - در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که هرچه طرحوارهها ناسازگارتر باشند رضایت زناشویی کاهش مییابد و بین طرحواههای ناسازگار اولیه با ابعاد صمیمیت زناشویی همبستگی منفی و معنیدار وجود دارد، یعنی هرچه طرحواهها ناسازگارتر میشوند صمیمیت زناشویی کاهش مییابد و احتمال ورود نفر سومی به رابطه زوجین افزایش مییابد
.2-2-1 راهکاری روانشناختی در کاهش روابط فرازناشویی
از آن رو که بعد روانشناختی افراد بیشتر در دوران کودکی و تحت تاثیر اتفاقات آن زمان شکل میگیرد راهکارها نیز بیشتر منوط به زمان کودکی می شود. در واقع افراد باید با مراجعه به روانشناس به اصلاح سبکهای دلبستگی و طرحوارههای ناسازگار خود بپردازند. آموزش روشهای صحیح ارتباط برقرار کردن با کودک برای ایجاد سبک دلبستگی ایمن در وی با هدف پیشگیری از روابط فرازناشویی این کودکان در آینده گام مهمی میباشد.
گام بعدی نیز در واقع پیشگیری ثانویه غربالگری و تشخیص زودرس کودکان و نوجوانان دارای سبکهای دلبستگی ناایمن و طرحوارههای ناسازگار و اصلاح آنها از طریق مشاوران، آموزگاران و والدین است. نهایتاً اینکه درمانگران و مشاوران در هنگام ازدواج زوجین میتوانند با در نظر گرفتن این زمینههای روانشناختی مهم، تفاهم هرچه بیشتر زوجین را ایجاد کنند و احتمال آسیب به ساختار خانواده را کاهش دهند